در پیشبینی وضعیت هوا و اطلاعرسانی مناسب در روزهای دوشنبه و جمعه
گذشته، سهلانگاریهایی صورت گرفت، اکنون این پرسش پیش میآید که آیا ما آن
دانشمندان، مدلها و ابزارها را در اختیار داشتیم یا خیر؟ اگر ابزارها را
نداریم، باید پرسید چرا این ابزارها در اختیار ما نیست؟ و اگر بگویند دانش
این کار را نداریم، باید پرسید چرا دانشش را نداریم؟ امروزه جایی در جهان
نیست که حرکتهای جوی آن قابل پیشبینی نباشد. ما در عرضهای میانه هستیم،
اما میتوانیم وضعیت آبوهوایی عرضهای قطبی یا استوایی را رصد کنیم.
امروز
کل مناطق کره زمین در حیطه رصد ماهوارهها قرار دارد. پس دیگر نمیتوان
گفت یک پدیده آبوهوایی خاص قابل پیشبینی نیست. اخیرا یکی از مسوولان
پژوهشکده هواشناسی، توفانها را به دو دسته توفانهای حارهای و تندری
تقسیم کرده و گفته توفانهای حارهای (مانند توفان کاترینا) قابل پیشبینی
است و توفان تندری (که aکشورهای جهان قابل پیشبینی نیست. اما باید گفت این
پدیدهها قابل پیشبینی است و اتفاقا دانش جدید هواشناسی به سمت شناسایی و
پیشبینی پدیدههای میکرو میرود. دانش هواشناسی در دو سطح قابل بررسی
است، اول سطح ماکرو که پدیدهها را در
رویدادهایی که
پیشبینی میشود، هرچه زودتر به اطلاع مردم برسد، اطلاعرسانی موثرتر
میشود. برای توفانهای تهران زمان کافی در اختیار بود و ما باید برای
موارد مشابه در آینده، برنامهریزهای بهتری داشته باشیم. نکته دیگر این است
که فرض کنیم این خبر در زمان مناسب به اطلاع مردم میرسید. آیا ما
زیرساختهای لازم برای دوری از پیامدهای این پدیدههای ناخواسته را داریم؟
بدیهی است که خیابانهای تهران تحمل و ظرفیت ترافیک در حالت عادی را ندارد،
چگونه میتواند پاسخگوی ترافیک در شرایط اضطراری باشد. اگر برای یک حادثه
مانند توفان اطلاعرسانی شود، مطمئن باشید که همه خیابانهای تهران در اثر
تعداد زیاد خودروها قفل میشود.
منبع: شرق