مجلس شورای اسلامی ایران در راستای سلسله اقدامات خود برای افزایش جمعیت
کشور کلیات طرح «افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت» را تصویب
کردند که بر اساس آن انجام کلیه جراحی های وازکتومی و توبکتومی ممنوع و
مجازاتی در حدود 2 تا 5 سال حبس برای آن در نظر گرفته می شود.
به گزارش انتخاب، تصویب
کلیات این طرح اما با واکنش و انتقادات فراوانی در جامعه مواجه شد تا جایی
که یکی از نمایندگان مخالف این طرح طرح مجازات برای افزایش جمعیت را مخالف
قوانین فقه و شرع خواند. بسیاری از کارشناسان نیز بر این باورند که
استفاده از روش های قهریه و تعیین مجازات تاثیری در افزایش جمعیت نداشنه و
تنها عواقب خطرناکی از جمله کشیده شدن این عمل های جراحی به سمت اقدامات
پزشکی زیرزمینی در انتظار آن است.
برخی بر این باورند که با تشویق
بیش از 14 میلیون جوان مجرد برای ازدواج و همچنین حل مشکلات معیشتی و
اقتصادی کشور می توان شاهد افزایش جمعیت بود و باید در این خصوص سیاست های
تشویقی در نظر گرفت.
در همین راستا مروری بر شیوه های کنترل جمعیت در ایران و برخی کشورهای دیگر شده که در ادامه آمده است؛
ایران از کنترل جمعیت تا بازگشت به تشویق به زاد و ولدژاپن
نخستین کشوری بود که قوانین و برنامههای شدیدی را بهمنظور کنترل جمعیت
درپیش گرفت. هند نیز در سال 1949 به دلیل افزایش جمعیت یک برنامه ملی تنظیم
خانواده را به اجرا گذاشت. با این حال برنامه تنظیم خانواده در هند نسبتا
غیرموثر بود. پایان جنگ تحمیلی هشتساله ایران و عراق (1367-1358) تجربه
کمابیش مشابهی را برای ایران رقم زد. رویکرد غالب در سالهای آغازین انقلاب
اسلامی1357، موافقت با افزایش جمعیت بود که عمدتا ریشه در رویکردهای
فرهنگی و دینی مثبت حکومت و جامعه نسبت به تشکیل خانواده و فرزندآوری داشت.
بر مبنای چنین رویکردی، برنامههای کنترل موالید که از سال1346 در ایران
شروع شده بود پس از انقلاب اسلامی نادرست تشخیص داده و متوقف شد. وقوع جنگ
تحمیلی نیز بر اهمیت فرزندآوری افزود. تحت چنین شرایطی، میزان باروری کل در
سال1365 به بیش از شش فرزند برای هر زن رسید و جمعیت ایران از حدود
34میلیون نفر در سال1355 به تقریبا 50میلیون نفر در سال1365 رسید.
با
پایان جنگ و از سال1367 به بعد، به موضوع جمعیت بهعنوان یک «مسئله و
مشکل» مسئله جمعیت نگریسته میشد. لذا کمیته جمعیت متشکل از مسئولان دولتی و
سایر سازمانها و ارگانهای مربوطه تشکیل و تشکیلات سازمانی برای کنترل
جمعیت (به نام اداره جمعیت و تنظیم خانواده) در وزارت بهداشت تاسیس گردید و
برنامههای کنترل جمعیت با رعایت ضوابط شرعی با جدیت فراوان در سراسر کشور
حتی در دورافتادهترین نقاط روستایی به مرحله اجرا درآمد.
این
ضرورت اما در نهایت بعد از گذشته چند دهه و با توجه به پیر شدن جمعیت و کم
شدن نیروی کار ضرورت بازنگری در سیاست های تنظیم خانواده را در برخی کشورها
ضروری نمود. آنگونه که چین هم با جمعیت 1.3 میلیارد نفری در اواخر دهه
هفتاد سیاست های سخت تک فرزندی را اعمال و جریمه های سخت و طاقت فرسایی را
در قبال داشتن بیش از یک فرزند بر زوج ها اعمال کرد. اکنون پس از سه دهه و
به دلیل نگرانی از روند رشد اقتصادی این کشور ناشی از کمبود نیروی کار، پس
از سه دهه دست به اصلاح زد و اجازه داشتن فرزند دوم را صادر کرد.
در
ایران نیز پس از سه دهه مقام های ایرانی نیز به دلیل نگرانی از موضوعاتی
همچون کاهش و پیر شدن جمعیت و همچنین کاهش نیروی کار اصلاحاتی را در روند
تنظیم خانواده اتخاذ کردند. مقام معظم رهبری از جمله پیشتازان عرصه اصلاح
سیاست های تنظیم خانواده بودند، ایشان در یکی از سخنرانی های خود در این
باره عنوان داشتند «یکى از مهمترین موجودى هاى باارزش ما، همین نسل جوانِ
تحصیلکرده است. نسل جوان تحصیلکرده، هم شجاعت دارد، هم امید دارد، هم نشاط و
تحرک دارد. من همین جا در داخل پرانتز عرض بکنم؛ یکى از خطاهائى که خود ما
کردیم – بنده خودم هم در این خطا سهیمم – این مسئله ى تحدید نسل از اواسط
دهه ى ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد.»
از جمله اقداماتی که تاکنون
در زمینه اصلاح این روند در کشور صورت گرفته است، حذف واحد درسی «تنظیم
خانواده» که به آموزش راه های جلوگیری از زاد و ولد در میان زوج های جوان و
خانواده ها می پرداخت از میان دروس دانشگاهی و جایگزینی درس «شکوه
همسرداری» است.
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری سابق ایران نیز از
جمله کسانی بود که وعده هایی در این زمینه مطرح کرد. رئیس دولت های نهم و
دهم در سخنانی در طی سفرهای استانی عنوان کرده بود که به هر خانواده ای که
فرزند بیشتری به دنیا بیاورد، به آن کودک 1 میلیون تومان خواهد داد. وعده
ای که در نهایت محقق نشد.
چندی پیش نیز شهرداری تهران در راستای
تبلیغ امر فرزندآوری، بیلبوردهایی با محتوای افزایش جمعیت را در سطح شهر
نصب کرد. این تابلوها با وجود انتقادات بسیاری که در سطح جامعه و رسانه های
اجتماعی به همراه داشت، گامی دیگر در تغییر فضای جامعه و سوق دادن آن به
سمت تمایل برای داشتن فرزندان بیشتر بود.
سیاستهای جمعیتی در کشورهای جهانکنترل
جمعیت از سوی نظام حاکم با همه حواشی و موافقان و مخالفان آن اما امری
معمول و مسبوق به سابقه در دیگر کشورهای جهان اعم از توسعه یافته و یا در
حال توسعه است. به گونه ای که اخیرا نیز کشور چین که محدودیت های شدید
جمعیتی را بر شهروندان خود اعمال می کند، آن را تا حدی تسهیل کرده است.
وقتی چین اجازه داشتن فرزند دوم را دادنگرانیهای
ناشی از کاهش نیروی کار، پیری جمعیت و مشکلات امنیتی، اقتصادی و فرهنگی
چین این کشور را پس از سه دهه به اصلاح سیاست های زاد و ولد وا داشته و به
زوجهایی که یکی از آنها تک فرزند هستند نیز اجازه داشتن فرزند دوم را داد.
اتخاذ
این تصمیم و انتشار خبر آن در رسانه ها، اصلاح سیاست های کاهش جمعیت در
ایران را تداعی می کند که پس از انفجار جمعیت در دهه 60 و توصیه مسولان و
مقامات به «فرزند کمتر، زندگی بهتر» امروز بیلبوردهای «با یک گل بهار نمی
شود» با تاکید بر فرزندآوری در سطح شهر دیده می شود.
اساسا اینگونه
سیاست جمعیتی موافق افزایش جمعیت در امپراتوریهای بزرگ باستان (روم،
ایران، یونان و چین) متداول بود زیرا از نظر آنان جمعیت زیاد برابر با ارتش
بزرگ بود و آن را وسیله برتری نظامی و سیاسی خود میدانستند.
فرانسه و ممنوعیت سقط جنین! /
روسیه هم به خانواده با 3 فرزند پاداش دادپس
از جنگ جهانی اول، دولت فرانسه که متحمل تلفات انسانی بیشماری شده بود،
بلافاصله یک سیاست جمعیتی جدی برای جبران و ترمیم تلفات جنگ از سرگرفت.
ممنوعیت سقط جنین و قانون پاداش خانوادگی به خانوادهایی که صاحب فرزند
میشدند از مهمترین سرفصل های این برنامه تنظیم جمعیتی بود. این برنامه در
سال های ابتدایی داوطلبانه و در ادامه تبدیل به یک برنامه ملی شد.
سیاستهایی
از این نوع که افزایش جمعیت را دنبال می کردند، پس از جنگ جهانی اول توسط
هیتلر در آلمان، استالین در شوروی و موسولینی در ایتالیا به اجرا گذاشته شد
که اساسا ریشه در انگیزههای نظامی و سیاسی داشت. چنانچه در شوروی به
خانواده های دارای سه فرزند یا بیشتر پاداش داده می شد.
منبع: نامه نیوز