روزنامه جوان نوشت: تب ناآرامیهای اخیر در برخی نقاط کشور در حالی فروکش کرد که نکته برجسته رفتار نجیبانه و در عین حال مقتدرانه نیروی انتظامی با معترضان بود. روندی که باعث شد ناآرامیها با کمترین تلفات و در عین حال سریع تر از برآوردهای امنیتی کنترل شود.
حضور نيروي انتظامي در ميان معترضان را ميتوان از نخستين ساعات آغاز تجمعات اعتراضي در اقصي نقاط كشور مشاهده كرد. جايي كه كاركنان اين نهاد براي تأمين امنيت تجمع كنندگان و صيانت از حقوق عمومي در برگزاري تجمعات مطابق اصل 27 قانون اساسي در كنار مردم قرار گرفتند. اين روند باعث شد تا معترضان در فضايي امن بتوانند صداي خود در خصوص مشكلات كشور را به گوش مسئولان برسانند.
اما اين پايان كار نبود، چراكه كمي پس از شكلگيري اين اعتراضات، برخي جريانات فرصت طلب و سمپاتهاي گروهك تروريستي منافقين با سوءاستفاده از فضاي به وجود آمده و تحت تاثير هدايت دشمنان كشور، سعي در موج سواري روي خواستههاي معيشتي مردم داشتند و كوشيدند تا مسير اعتراضات را به سمت درگيري و اغتشاش سوق دهند. حمله به مردم، تخريب اموال عمومي، به آتش كشيدن بانكها، مساجد و اماكن دولتي و در نهايت به آتش كشيدن پرچم مقدس ايران به عنوان نماد هويت ملي، تنها گوشهاي كوچك از اقدامات اغتشاشگران بود. اين اتفاق باعث شد تا شكل مأموريت نيروي انتظامي با تغييري جدي روبهرو شود. ديگر در اين ميان تنها حفظ امنيت تجمع كنندگان مطرح نبود، بلكه موضوع مهم حفظ امنيت ملي كشور بود.
چالش بزرگ نيروي انتظامي در اين ميان تمييز دادن معترضان از اغتشاشگران بود. از اين رو نيروي انتظامي طي يك برنامه ريزي دقيق با مديريت فضاي به وجود آمده، در ابتدا اجازه بيان اعتراضات معيشتي را دادند و پس از آن چنانچه تجمعات با حضور اغتشاشگران به انحراف ميرفت، تلاش خود را در مسير كنترل و متفرق كردن جمعيت معطوف ميكردند. نكته مهم در اين ميان آنجا بود كه بر اساس مشاهدات و تصاوير موجود، نيروي انتظامي هيچ برنامهاي براي برخورد سلبي با تجمع كنندگان نداشت و محور خود براي كنترل اين وقايع را، بر مسير تذكر زباني براي پرهيز از اغتشاش و متفرق شدن قرار داده بود، كما اينكه در بسياري از مناطق حضور پرتعداد كادر نيروي انتظامي مانع از شكل گيري اغتشاشات شد. علاوه بر اين در صورت اوج گرفتن درگيريها كه منجر به تخريب اموال عمومي و ايجاد خطر براي شهروندان ميشد، نيروي انتظامي از تجهيزات بازدارنده نظير خودروهاي آب پاش براي متفرق كردن اغتشاشگران استفاده ميكرد. تجهيزاتي كه قرار نبود هيچ آسيب بدني به مردم وارد كند. نكته مهم ديگر كه در رفتار نيروي انتظامي قابل مشاهده بود، عدم بهره گيري اين نيرو از سلاح گرم براي كنترل اعتراضات در شهرهاي مختلف است.
اين روند باعث شد كه اغتشاشگران با آسودگي خاطر از اين موضوع كه سلاح گرم عليه آنان استفاده نخواهد شد، دست به تخريب اموال عمومي بزنند و حتي به سمت كاركنان نيروي انتظامي نيز يورش ببرند. اگرچه اين نكته را نيز بايد گفت كه در برخي از شهرها نيز به دليل آنكه اغتشاشگران از سلاحهاي گرم عليه مردم استفاده ميكردند، نيروي انتظامي مجبور به دفاع مسلحانه از مردم و خود شد اما هيچگاه گلولههاي آنها به سمت مردم عادي و حتي اغتشاشگران بي سلاح نرفت و هدف تنها معارضان مسلح بود. در همين حال نكته پاياني كه در رفتار نيروي انتظامي قابل مشاهده بود، موضوع برخورد همراه با رأفت با بازداشت شدگان اين وقايع است. جايي كه نيروي انتظامي كوشيد تنها افراد ساختار شكن را بازداشت كند و پس از بازداشت نيز، چنانچه در مييافت كه در ميان بازداشت شدگان افراد بي گناه و يا فريب خورده وجود دارد، آنان را آزاد ميكرد. كما اينكه در چند روز ابتدايي اغتشاشات، تعداد زيادي از بازداشت شدگان آزاد شدند. علاوه بر اين نيروي انتظامي، ساير دستگير شدگان را نيز جهت جلوگيري از تضييع حق، خيلي زود به دستگاه قضايي معرفي كرد. حال با فروكش كردن آتش اين فتنه و مرور عملكرد نيروي انتظامي بايد به اين واقعيت اعتراف كرد كه نيروي انتظامي در اين آزمون توانست كارنامه خوبي از خود ارائه دهد و نشان دهد.