سیدرضا صالحی امیری به واسطه سمتهایی که تاکنون برعهده داشته از وزیر ارشاد گرفته تا سرپرست وزارت ورزش و معاون شهردار تهران چهره شناخته شدهای در ایران محسوب میشود. زمانی هم که بحث حضورش در انتخابات کمیته ملی المپیک مطرح شد موافقان و مخالفان زیادی داشت که البته هجمهای که علیه او شکل گرفت بسیار پر رنگ تر بود اما در نهایت او با کنار کشیدن خسروی وفا تنها کاندیدای پست ریاست کمیته ملی المپیک شد و با قیام اعضای مجمع در ۲۵ دی ۱۳۹۶ با تصاحب تمامی آرا به عنوان رییس کمیته ملی المپیک انتخاب شد.
صالحی امیری اکنون کمتر از دو ماه است که کار خود را در کمیته ملی المپیک آغاز کرده و اهالی ورزش امیدوارند با توجه به نفوذی که در دولت دارد بتواند امتیازاتی را برای جامعه ورزش بگیرد و گرهای از مشکلات ورزش بازکند. خود او تنها کسی بود که میتوانست به خوبی پاسخگوی مطالبات اهالی ورزش و مسائلی باشد که پیرامون انتخاب او قبل از انتخابات مطرح شد.
رییس کمیته ملی المپیک در دفتر کارش میزبان مدیران و خبرنگاران ایسنا بود و خیلی از سوالها از سکوتش قبل از انتخابات گرفته تا توقعاتی که جامعه ورزش از او دارند را پاسخ داد. او نشان داد برخلاف اینکه قبل از انتخابات بسیار کم حرف بود اما در چهار سال پیش رو حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت. در ادامه گفتوگوی ایسنا با صالحی امیری را میخوانید.
* آقای دکتر! زمانی که به عنوان خبره ورزشی معرفی شدید هجمه زیادی علیه شما به وجود آمد و خیلیها انتقاد کردند شما با ورزش آشنایی ندارید، چرا آن زمان تصمیم گرفتید سکوت کنید؟
اظهاراتی که قبل از انتخابات کمیته ملی المپیک انجام گرفت دو دسته بود. یکی از سوی جامعه ورزش که عضو مجمع انتخابات کمیته ملی المپیک بودند، مطرح شد که کاملا واکنش مثبتی داشتند. دیگری برخی اظهار نظرهای غیر واقعی یا با نیت دیگری بود. هرگونه ورود من به آن مساله به افزایش تنش دامن میزد اما امروز راحتتر میتوانم در مورد آن صحبت کنم. اساسا در ۱۸۰ کشور از ۲۰۰ کشور دارای کمیته ملی المپیک، مقامات سیاسی رییس کمیته ملی المپیک هستند. کمیته بینالمللی المپیک هم با علم به این مساله، این کار را تایید میکند چون رییس باید توانایی جذب امکانات و حمایت دولت و کشور را برای جامعه ورزشی داشته باشد.
مطالعه اجمالی در مورد ۱۵ کشور همسایه ایران انجام دادم و متوجه شدم یک رییس کمیته ملی المپیک ورزشی نیست. از این رو مسائلی که قبل از انتخابات مطرح شد جعلی بود. دبیر کل، نواب رییس و اعضای هیات اجرایی کمیته ملی المپیک حتما باید ورزشی باشند اما هیچ کجای دنیا رییس کمیته ملی المپیک حتما نباید ورزشی باشد. مسائلی که قبل از انتخابات مطرح شد یکی دخالت دولت در ورزش و دیگری انتخاب خبره ورزشی بود.
آن عزیزی که این مساله را مطرح کرد بیشترین مداخله دولت در ورزش پس از انقلاب، در دوره خود او بود. دورهای بود که رییس سازمان تربیت بدنی شخصا رییس کمیته ملی المپیک هم شد و حاضر نشد شخص دیگری رییس کمیته ملی المپیک شود. جالب است وقتی برای رای آوردن دچار چالش میشود رییس دفتر، مدیر مالی و دیگر نفرات دفتر را به عنوان خبرگان ورزشی معرفی میکند. وقتی از او سوال کردم که انجام چنین کاری صحت دارد، گفت بله اشتباه کردم اما شما اشتباه من را انجام ندهید! البته این را هم باید بگویم که چند مرتبه برای این جایگاه دعوت شدم اما تمایلی نداشتم.
* چرا؟ به خاطر حاشیههای زیاد ورزش بود؟
دلایل مختلفی داشتم. یکی این بود که من همگرایی وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک را به عنوان ضرورت قطعی میپنداشتم و آن موقع فکر کردم شاید حضور من بنابر دلایل مختلفی که الان جای مطرح کردن آن نیست، به این وفاق کمک نکند. اما در این دوره پذیرفتم چون گفتم میتوانیم با وزارت ورزش و جوانان و شخص وزیر بدون کمترین دغدغه همگرایی داشته باشیم. این بر خلاف تبلیغ ناصحیحی که برخیها انجام میدهند یک حسن است. استقلال کمیته ملی المپیک به معنی عدم هماهنگی با وزارت ورزش و جوانان نیست و این تصویر غلطی است که برخیها میگویند استقلال کمیته ملی المپیک به معنی تقابل با وزارت ورزش و جوانان است. بسیاری از بزرگان ورزش در این دوره از من خواستند برای کمک به ورزش ورود کنم. حقیقتا هیچ تبلیغاتی برای رسیدن به این کرسی انجام ندادم جز این که به دعوت جمعی از بزرگان ورزش لبیک گفتم. قبل از انتخابات هم چند مرتبه گفتم اگر یکی از افراد صاحب صلاحیت ثبتنام کند اصلا ثبتنام نخواهم کرد.
حتی هاشمیطبا به دنبال حل مشکل بازنشستگی بود تا وارد انتخابات شود. خودم هم با او صحبت کردم که اگر مشکل بازنشستگی اش برطرف شود، وارد انتخابات نمی شوم اما او تا پایان شهریور و اوایل مهر نتوانست مشکلش را برطرف کند. تا زمانی هم که متوجه شدم مشکل هاشمی طبا حل نمیشود، اعلام آمادگی نکردم. تا روز آخرهم مصمم بودم اگر فرد صاحب صلاحیت ثبتنام کرد، انصراف دهم، زیرا این جایگاه، جایگاه پاسخگویی است نه مطالبه جویی. پاسخگویی کار سختی است. باید در اولین قدم منابع مالی فدراسیونها برای یک رویداد بینالمللی تامین شود. این رویداد بزرگ نیازمند استفاده از تمام ظرفیتها و شخصیتهای برجسته است. ما از نصرالله سجادی و دیگران کمک گرفتیم. در کنار این مساله بازیهای المپیک ۲۰۲۰ را پیش رو داریم که باید ظرفیت ملی را بسیج کنیم. کسی که روی صندلی ریاست کمیته ملی المپیک می نشیند باید در خود توانایی بسیج ظرفیت ملی برای کمک به جامعه ورزشی را داشته باشد در غیر این صورت ظلم کرده است.
رییس کمیته ملی المپیک باید قدرت تعامل با مجلس شورای اسلامی، دولت و وزارت ورزش و جوانان را داشته باشد. در غیر این صورت رسیدن به اهداف سخت میشود. همین الان که با شما صحبت میکنم مذاکراتی را با تعدادی از وزراء برای همکاری با جامعه ورزش داشته ام و آنها بزرگواری کردند و پذیرفتند. در قضیه سامسونگ در المپیک زمستانی هم ساعت هفت صبح از ماجرا مطلع شدم بلافاصله با ظریف صحبت کردم و خواستار احضار سفیر کره و موضعگیری خودش شدم. با وزیر صنعت معدن، تجارت و همچنین ارتباطات صحبت کردم و دولت برای موضع گیری بسیج شد. همچنین شرایط ادامه همکاری، انجام عذرخواهی اعلام و در نهایت هم عذرخواهی انجام شد. بنابراین تا زمانی که مجلس شورای اسلامی، دولت، وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک با هم همگرایی نداشته باشند به اهداف نخواهیم رسید.
پذیرش مسئولیت ریاست کمیته ملی المپیک به مفهوم پاسخگویی به مجموعه مطالبات نهفته در جامعه ورزش قهرمانی است. اگر واقعا کسی در شرایط تامین مطالبات نیست نباید این کرسی را بگیرد. من متقاضی نبودم اما وقتی دعوت شدم، دعوت بزرگ ورزش قهرمانی را پذیرفتم. من ساختار مجلس شورای اسلامی، دولت و ورزش را میشناسم. بر خلاف تبلیغاتی که برخیها انجام دادند و گفته شد با ورزش ناآشنا هستم، باید بگویم نسبت به آنها با ورزش آشناتر هستم و برای مناظره با منتقدان در خصوص آشنایی با ورزش اعلام آمادگی میکنم و شما خواهید دید چه کسی با ورزش آشناتر است.
اگر از ورزش سخن نمی گفتم دلیل بر عدم آشنایی نبود و در این چهار سال گذشته با اکثر بزرگان ورزش تعامل داشتم. نسبت به تحولات ورزشی بی اطلاع نیستم اما من در حوزه فرهنگی قرار داشتم. از طرفی، مدیریت ورزشی با ورزش قهرمانی دو مساله جدا هستند. آقای زنگنه، مدیریت قدرتمند حوزه نفت و گاز ایران است و کسی در توان او ابهامی ندارد اما رشته او نفت نبود. با این حال مدیر ارشد در این زمینه است. کمیته ملی المپیک هم مدیریت ورزشی احتیاج دارد نه الزاما ورزشکار.
* با توجه به این که این روزها بحث تعلیق کشتی بخاطر مواجه نشدن با ورزشکاران رژیم اشغالگر قدس مطرح است، کمیته ملی المپیک نمیخواهد به ماجرا ورود پیدا کند؟
در روزهای اخیر جلسهای را با رسول خادم، رییس فدراسیون کشتی داشتم. ابتدا باید تاکید کنم خادم سرمایه ملی ایران است و باید مورد تقدیر قرار گیرد. گاهی زخم زبانها و طعنه زدنها او را مکدر میکند. باید از هر رفتاری که باعث ایجاد چالش در جامعه کشتی میشود پرهیز کنیم تا در بستری آرام، منطقی و با امید مسیر را دنبال کنیم. آن چیزی که من فکر میکنم باید اتفاق افتد، دو مساله هم زمان است، یکی انسجام سیاستی در داخل برای مواجه شدن با این پدیده و حمایت ملی از جامعه کشتی و شخص خادم برای پشت سر گذاشتن این مسیر و دیگری دیپلماسی و لابی در سطح بینالمللی است.
دنیای امروز دنیای لابی است و اصطلاحا میگویند در جایی که دیپلماسی است جنگ و نزاع شکل نمیگیرد. بنابراین باید از ظرفیت وزارت خارجه و نهادهای بینالمللی استفاده کنیم تا فشار از روی کشتی کم شود. معتقدم باید اجماع ملی برای حمایت از کشتی ایران به عنوان یکی از رشتههای ورزشی پایهای و مادر این جامعه انجام گیرد. همچنین تقویت دیپلماسی ما در عرصه بینالمللی برای کاهش فشار به کشتی باید صورت گیرد.
* اما اگر این اتفاقات مثلا در المپیک رخ دهد ممکن است حتی تبعات سنگینتری داشته باشد و حتی برای کل کاروان ورزشی ایران مشکل ایجاد کند؟
ما در چنین پدیدههایی باید الگوی مدیریت بحران را پیاده کنیم. در هر مسالهای که با بحران مواجه میشویم باید الگوی مدیریت بحران تعریف کنیم. اولا حجم و گستره بحران را ببینیم چه مقدار است. پیشبینی از آینده این بحران داشته باشیم که به کدام سمت سیر میکند و در نهایت راهبردها و راهکارهایی که به حل بحران منجر میشود را شناسایی کنیم. در چنین وضعیتی مجموعه مذاکراتی ما و وزارت ورزش و جوانان با آقای خادم و جامعه کشتی داریم. در جهت مدیریت این بحران در حال حرکت هستیم و امیدواریم که اتفاقی برای جامعه کشتی نیفتد. المپیک مدعی است منهای سیاست است و ما باور داریم این یکی از نقاط محک المپیک است که سیاسی نیست. باید در اینجا ادعای خودش را ثابت کند که تحت تاثیر عوامل سیاسی نیست و یا اینکه میتواند یک بار دیگر کارنامه خود را دچار خدشه کند.
کشتی ایران در عرصه بینالمللی جایگاه دارد و ما ساکت نخواهیم نشست و از تمام ظرفیتهای لازم برای جلوگیری از هر گونه خدشه به کشتی استفاده خواهیم کرد.
در این مساله شاید کشتی ما لطمه ببیند اما بیش از هر چیزی تصویر جهانی که از المپیک عرضه شده دچار خدشه خواهد شد و هر ورود سیاسی نهاد بینالمللی المپیک به ورزش ایران به منزله مخدوش شدن منشور المپیک است. معتقدم مجموعه IOC با عقلانیت لازم و توجه به منشور و اساسنامه از این کار پرهیز خواهد کرد اما اگر وارد این حوزه شود ما متناسب با حجم مساله راهبردها و راهکارهایی در همان مقطع شناسایی خواهیم کرد. با آقای خادم توافق کردهایم با مسئولان ذی ربط برای چگونگی مدیریت این بحران جلساتی را داشته باشیم. کشتی ایران در عرصه بینالمللی جایگاه دارد و ما ساکت نخواهیم نشست و از تمام ظرفیتهای لازم برای جلوگیری از هر گونه خدشه به کشتی استفاده خواهیم کرد.
* فکر نمی کنید بهتر باشد در مورد کشتی دیداری با رییس اتحادیه جهانی کشتی داشته باشید؟
فلسفه جلسه من و خادم در مورد اقداماتی بود که باید انجام دهیم. ما با آقای خادم و وزارت ورزش و جوانان توافق کردیم با همت دستگاه دیپلماسی یعنی وزارت امور خارجه جهت گیریهای جدیدی برای مبارزه با این پدیده انتخاب کنیم. الان نباید انتظار رسانهای شدن این سیاستها را داشته باشید، وقتی به نتیجهای رسیدیم اعلام میکنیم. در این میان نباید جریان سازی رسانهای غرب را هم از نظر دور داشت و یک نوع اغواگری رسانهای را در این پدیده می بینیم.
* با توجه به تجربه موفق شما در موضوع برگزاری مناسک حج علیرغم چالشهای سیاسی ایران و عربستان، به نظر شما در مناقشه فوتبالی با عربستان به چه صورت میتوان آن را به نفع خود پایان داد؟
معتقدم هنوز ظرفیت دیپلماسی ملی برای ورزش به کار گرفته نشده است. وزیر امور خارجه و کادر امور خارجه دیپلماتهای توانمندی هستند که قدرت هرگونه چالشی را دارند. باید از کمک مجموعه وزارت امور خارجه، وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک و نخبگان و افراد صاحب نفوذ در عرصه های بینالمللی برای کاهش تهدیدها استفاده کنیم.
همچنان که رزمندگان ما در عرصه بینالمللی با استکبار جهانی می جنگند در داخل هم، ورزش ما باید در مقابل زیاده خواهی و توسعه طلبی استکبار جهانی بجنگند و مقاومت کند. ظرفیت ملی و دیپلماسی کشور باید به کمک ورزش بیاید و معتقدم میتوانیم جلوی بسیاری از تنشها را بگیریم، چرا که تنش در ورزش به نفع هیچ کسی نیست.
*در صحبتهایتان به هماهنگی و ارتباطات با دولت اشاره کردید. همین مساله باعث شده اهالی ورزش از شما توقع داشته باشند پول به کمیته ملی المپیک بیاورید، چقدر می توانید این توقع را برطرف کنید؟
باید این صداقت را داشته باشم که بگویم با کمال تاسف بودجه و منابع مالی کمیته ملی المپیک بسیار ضعیف است. در دنیا دو منبع برای کمیته ملی المپیک است یکی منبع اصلی یعنی کمکهای غیر دولتی و اسپانسرها و منبع دوم کمکهای دولتی است. اما ایران فقط کمک های دولتی وجود دارد. ما هیچ گونه منابع خارج از دولت نداشتیم که این ضعف ما است و باید جبران شود از این رو در برنامههای جدید رفع آن را تعریف کردیم. بودجه کمیته ملی المپیک در سالیان گذشته از ۷۰ میلیارد تومان به ۳۹ میلیارد تومان کاهش پیدا کرده بود. خوشبختانه با حمایت دولت به ویژه نوبخت و همت مجلس شورای اسلامی به خصوص تاجگردون ردیف اصلی بودجه ما به ۵۶ میلیارد تومان ارتقا پیدا کرد. در ردیف مایملک و دارایی و سرمایه هم کارهایی انجام شده است و امیدواریم برای سال ۹۷ بودجه خوبی تصویب شود تا مشکلات این نهاد کمتر شود. پرداختی ما به فدراسیونها امسال ۳۸ درصد بود که با همتی که دولت و در راس آن نوبخت انجام داد، ۱۰۰ درصد منابع ما تخصیص پیدا کرد و روزهای آینده بودجه فدراسیونها را می پردازیم.
* از ارتباط خود با دولت برای تصویب هر چه سریعتر اساسنامه کمیته ملی المپیک هم استفاده میکنید؟
اساسنامه پارالمپیک تقریبا در انتهای کار خود در دولت قرار دارد، مقرر شد بلافاصله پس از تصویب اساسنامه پارالمپیک، اساسنامه المپیک در دستور کار قرار گیرد. در همین مدت یک ماهه جلسه ای با وزیر ورزش و جوانان و معاونان و رییس کمیته ملی پارالمپیک داشتیم. همچنین جلسهمشترکی را با جمشید انصاری رییس سازمان امور استخدامی و معاون حقوقی برای اساسنامه داشتیم. به صورت جدی و فشرده پیگیر تصویب اساسنامه هستیم و برداشتمان این است این اتفاق در سال ۹۷ میافتد.
* در ۱۰ – ۱۵ سال اخیر هیچ برنامهای در کمیته ملی المپیک برای کسب کرسی مشاهده نشده و برنامهای وجود نداشته که با قدم گذاشتن در آن ببینیم میتوانیم کسب کرسی در IOC داشته باشیم یا خیر. اکنون شما در این مورد برنامهای دارید یا خیر؟
ما یک کمیسیون دیپلماسی از نخبگان دیپلماسی عرصه سیاسی و ورزشی برای چگونگی دستیابی به کرسیها برای همین کار تعریف کردهایم و قرار شد این کمیسیون برنامه مدونی را برای طی این مسیر تدوین کند. همچنین یک کار دیگر را با همکاری وزارت ورزش و جوانان و سازمان میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی شروع کردهایم که سه جلسه آن برگزار شده است و آن احداث موزه ملی ورزش المپیک و پارالمپیک است، احداث این موزه یکی از خواستههای جامعه ورزش از ما است که تصمیم گرفتهایم انشاءالله با فوریت این مساله را دنبال کنیم. تا الان سه جلسه شورای سیاستگذاری موزه را برگزار کردهایم. همه کشورها موزه ملی المپیک دارند اما در ایران فاقد آن هستیم و این موزه برای جامعه علاقهمند به ورزش میتواند عامل غرور و هویت باشد. انشاءالله در سال آینده نتایج آن را خواهید دید.
* پیشبینی شما از دی ماه سال ۱۴۰۰ چیست و فکر می کنید کجا خواهیم بود؟
تلاش میکنم به سه دستاورد برسیم. یکی جایگاه و منزلت کمیته ملی المپیک را در سطح ملی افزایش بدهم. امروز کمیته ملی المپیک در جایگاه خودش قرار ندارد و این مساله مهمی است. دوم ظرفیت تخصصی کمیته ملی المپیک را به سمت یک برنامه استراتژیک هدایت کنم و تمام برنامههای کمیته ملی المپیک در مسیر برنامههای استراتژیک و پرهیز از کارهای روزمره و حاشیهای باشد. سوم ایجاد انسجام و اجماع میان مجلس شورای اسلامی، دولت، کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان به عنوان ظرفیتهای بزرگ ملی در توسعه ورزش قهرمانی است. این مسائلی است که اگر زنده باشم در بهمن ماه سال ۱۴۰۰ با شما مصاحبهای داشته باشیم، میگویم که این جهت گیری ها را دنبال کردیم و به چنین نتایجی هم رسیدیم.
* به رشته یا ورزشکار خاصی علاقه دارید؟
اجازه دهید من به این سوال هیچ وقت جواب ندهم چون پیامد خوبی ندارد.
* بازیهای آسیایی پیش رو است و توضیح می دهید در حال حاضر وضعیت به چه صورت است و پیشبینی برای جایگاه ایران دارید؟
ستاد عالی به ریاست وزیر ورزش و جوانان ایجاد شده است که در آن معاونان وزیر، من، شهنازی دبیر کل کمیته ملی المپیک، نصرالله سجادی سرپرست کاروان و اصغر رحیمی رییس مرکز نظارت بر تیمهای ملی وجود دارند. تصمیم سازی مسائل در کمیته ملی المپیک انجام میشود یعنی سجادی بر اساس جلسات کارشناسی که با فدراسیونها برگزار میکند، ارزیابی برای اعزام (میزان، تعداد و چگونگی) انجام میدهد و در جلسه ستاد تصویب و به فدراسیونها ابلاغ میشود. از روزی که وارد شدیم جلسات را به صورت منظم داریم و ارزیابی ما این است که پرونده رشتههای اعزامی را تا پایان سال ببندیم و به فدراسیونها ابلاغ کنیم تا برای اردوها آماده باشند. خوشبختانه همه کارشناسان حوزه ورزش، بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ را رویداد مثبتی برای ورزش ایران می دانند و ما امید زیادی به دستیابی به سکوهای قهرمانی و خصوصا مدالهای طلا داریم تا انشاءالله کام ملت شیرین شود.
تقسیم بندی را انجام دادهایم که به این شکل است؛ رشتههایی که مدالشان قطعی است، رشتههای که احتمال کسب مدال دارند و رشتههای که مدال نمیگیرند. بر اساس جمع بندی که در شورای سیاست گذاری انجام دادیم، قرار شد دسته اول و دوم اعزام شوند. حضور رشته هایی که امکان کسب مدال ندارند نیز برای تورنمنتهای دیگر و بازیهای چند جانبه برنامهریزی شود.
* گفته میشود قرارداد کمیته ملی المپیک با لینینگ دارای ایراداتی است و حتی این قرارداد تا پایان المپیک ۲۰۲۰ است. چنین چیزی صحت دارد؟
الزامی نداریم که در المپیک ۲۰۲۰ حتما از لینینگ استفاده کنیم. سرپرست کاروان و دبیر کل در حال مذاکره با چند شرکت پوشاک ورزشی هستند. از طرفی در خصوص اسپانسرها غیر از لباس بنابر داریم حوزه فعالیتمان را از تجاری و ساختمانی که ربطی به ورزش ندارند به حوزه ورزش منتقل کنیم. از حوزه مجازی ورزش و صنعت ورزش استفاده کنیم.
* هیات اجرایی فعالیتش در این دوره چگونه خواهد بود؟
باید این خبر را بدهم که جلسات هیات اجرایی ما به صورت ثابت هفتگی برگزار میشود و عمده مسائل کمیته ملی المپیک در هیات اجرایی مطرح و تصویب میشود. این سیاست جمع گرایی را در متن کمیته ملی المپیک اجرایی کردهایم.
* تکلیف رییس آکادمی ملی المپیک چه زمانی مشخص میشود؟
حداکثر تا پایان سال مشخص میشود و در حال مذاکره با افرادی هستیم.
* توجه به بانوان ورزشکار در برنامههای کاری کمیته ملی المپیک وجود دارد؟
یکی از سیاستهای این دوره وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک تقویت حضور بانوان در عرصه های ورزشی است. باید در عمل ثابت کنیم هیچ تبعیضی در دسترسی بانوان به فرصتهای ورزشی قائل نیستیم. این را هم باید بگویم که سفیر سوئیس از ما تقدیر کرد که پرچمدار کاروان ایران در المپیک زمستانی خانم بود.
* در مورد تیم ملی فوتبال امید هم صحبت می کنید؟ قبلا مسئولیت آن بین فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک در حال پاسکاری بوده است، برنامه شما درباره این تیم چیست؟
طرح مساله شده و برای این که دچار تصمیم احساسی نشویم در حال انتخاب تیمی از افراد صاحب نظر در این حوزه هستیم تا ابعاد موضوع و سیاستهای ما در این حوزه را بررسی کنند. به نظر میرسد نیازمند زمان هستیم بنابراین الان هیچ موضعی را اعلام نمیکنیم.
* نظرتان درباره حاشیههای اخیر فوتبال و مناظره علی کریمی و ساکت چیست؟
اختلاف هایی که در سطح فوتبال ملی مطرح می شود به جز آسیب چیز دیگری ندارد. مناظره اخیر علی کریمی و ساکت در برنامه نود و گسترش آن به کیروش و تیم ملی فقط باعث حاشیه سازی برای فدراسوین و تیم ملی در چند ماه مانده به جام جهانی می شود و با چنین مسائلی مخالفم چرا که جز آسیب چیز دیگری ندارد.
* در حال حاضر بحث ورود زنان به ورزشگاهها مطرح است و وزیر هم از این مساله حمایت میکند، دیدگاه شما در این مورد چیست؟
ما یک مساله به نام مرزهای شرعی و یک مساله به نام نیازهای اجتماعی داریم. این که حضور بانوان در ورزشگاهها یک نیاز اجتماعی است، قطعی است. یکی از کانونهای نشاط اجتماعی، ورزش است و زنان این حق را دارند که از این ظرفیت اجتماعی بهره مند شوند، اما چیزی که ما حق مداخله در آن را نداریم مرزهای شرعی است، زیرا در اختیار بزرگان فقه است. آن چیزی که در این حوزه با صراحت می توان سخن گفت اعلام نیاز از سوی جامعه بانوان و تایید این نیاز از سوی وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک است. حضور زنان در ورزشگاهها با رعایت مبانی شرعی و قانونی از نظر من فرصت تلقی میشود اما اظهار نظر فقهی در صلاحیت ما نیست.
* با چه رویکردی وارد کمیته ملی المپیک شدید و چه مسیری را قرار است دنبال کنید؟
آن چیزی که در کمیته ملی المپیک به عنوان پیش نیاز باید مورد توجه قرار گیرد، داشتن برنامه است. این ساختار به دلیل انضباط خاصی که از کمیته بینالمللی المپیک به آن دیکته میشود، نمیتواند تصمیمات روزمره داخلی داشته باشد. از این رو نیازمند کار جدی و همه جانبه است. اولین و مهمترین سیاست این است که باید برنامه استراتژیک چهار ساله داشته باشیم و یک تیم ( از اعضای هیات اجرایی، نایب رییس کمیته ملی المپیک و جمعی از اساتید) برای تدوین این برنامه تعریف شده است تا مشخص شود اول بهمن ۱۴۰۰ به کدام نقطه برسیم.
او ادامه داد: سیاست دوم که بسیار اهمیت دارد، ضرورت انسجام در جامعه ورزش است. جامعه ورزش از بی انسجامی، تشدد و اختلاف رنج میبرد و نمی دانم این چه ویروسی است که به جان ورزش افتاده است و آن را رنج میدهد. ایجاد انسجام در جامعه ورزشی مهمترین نیاز این جامعه بزرگ است. بنابراین مهمترین سیاستی که تعریف کردهایم همگرایی با وزارت ورزش و جوانان و نهادهای تصمیم گیر ورزش است. کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان در گذشته همیشه از اختلاف رنج بردند و زیان آن را جامعه ورزش دیده است. از این رو سیاست قطعی ما پرهیز از حاشیه است و تحت هیچ شرایطی وارد مناقشات و حواشی نخواهیم شد. کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان مانند دو بال در جهت توسعه ورزش باید حرکت کنند و از هر گونه حواشی بپرهیزند.
سیاست سوم اجتماعی کردن ورزش است. در ایران متاسفانه منشور المپیک رعایت نشده است و من از شما به عنوان یک خبرگزاری معتبر تقاضا میکنم در بازشناسی منشور المپیک کمک کنید. فلسفه المپیک بر همبستگی، هم زیستی، مروت، سازگاری و مفاهیمی استوار است که در بخشهای فرهنگی و اجتماعی ما وجود دارد. از این رو اجتماعی کردن ورزش جزو اهداف ما است یعنی یک مدال فقط نباید مفهوم ارزش مادی یا قهرمانی داشته باشد، بلکه یک مدال باید به عاملی برای غرور، غیرت و نشاط و تحرک اجتماعی تبدیل شود. ما همیشه یک رقابت ورزشی را با یک مدال تفسیر و بعد فراموش میکنیم. قطر با ورزشکاران استیجاری خود بیش از همه مدال دارد اما ارزش ملی ندارد. اما در ایران یک قهرمان، یک سرمایه ملی است که میتواند در توسعه سرمایه اجتماعی نقش زیادی داشته باشد و این نکته غیر قابل انکاری است.
او افزود: در این یک ماه گذشته کمیسیون اخلاق را تشکیل دادهایم و چند تن از شخصیتهای فرهنگی و روحانی را دعوت کردهایم و جلسه هفتگی خواهیم داشت، زیرا اخلاق مهمترین نیاز جامعه ورزش ایران است. ما به دنبال ابلاغ دستورالعمل و آییننامه نیستیم، بلکه میخواهیم متن ورزش را اخلاقی کنیم. همچنین معرفت، شخصیت فضلیت و فتوت که درون ورزش هست را در کنار بخش قهرمانی تقویت کنیم.
آخرین سیاست استفاده از ظرفیت دولت برای تقویت جامعه ورزشی است. ما مجاز هستیم از ظرفیت دولت برای توسعه ورزش بهره مند شویم دلیل اصلی اش این است که دولتها ظرفیت بی پایانی برای کمک به این جامعه دارند و باید حلقه بین دولت و نهادهای ورزشی ایجاد شود که ما این کار را شروع کردیم و در حال پیگیری هستیم.
توسعه دیپلماسی فرهنگی با هدف دسترسی به کرسیهای بینالمللی یکی از اهداف اصلی ما است. متاسفانه حق ایران در دستیابی به کرسیهای بینالمللی تضییع و نادیده گرفته شده است که دلیل آن یکی عدم سرمایهگذاری در داخل و دیگری مناسبات بینالمللی است. متاسفانه در داخل سرمایهگذاری جدی در این زمینه انجام ندادهایم و کرسیهای بینالمللی ما متناسب با حضورمان در آسیا و جهان نیست. کشور کوچک همسایه ما، دهها کرسی را در آسیا و جهان در اختیار دارد در حالی که فاقد کمتر از یک دهم ظرفیت ملی ما است، اما توانسته با استفاده از ابزار دیپلماسی و ابزارهای دیگر کرسی های بینالمللی را در اختیار بگیرد. از این رو نیازمند ساز و کار و سیاست معین و مدون با مسئول مشخصی هستیم و باید هدفگذاری کنیم.
در کنار این شش سیاست، نکته مهم دیگری وجود دارد که توجه به افکار عمومی، اغنا افکار عمومی و توجه به حوزه رسانه است. با سازمان صدا و سیما جلسه هماهنگی داشتیم برای این که بتوانیم عملکرد جامعه ورزشی را در رسانه ملی باز نشر دهیم و خواستیم این جلسات هماهنگی ادامه داشته باشد. خبرگزاریها و رسانههای مجازی بیشترین تولید و توزیع خبر را دارند و در نهایت رسانههای مکتوب مورد توجه ما هستند و برگزاری نشست با آنها را آغاز کردهایم و بنا داریم این جلسات را مستمر داشته باشیم.
* برخی از قهرمانان را می بینم که به دلیل نداشتن حقوق و بازنشستگی عاقبت خوبی ندارند، برای آنها چه فکری دارید؟
امنیت شغلی و زیستی قهرمانان بعد از دوره قهرمانی نکته بسیار مهمی است. هر فرد سه دوره را در ورزش سپری میکند. دوره اول پیش قهرمانی است که تمام امکانات و انرژی خود را بسیج میکند تا به سکو برسد. دوره دوم قهرمانی است که ورزشکار در اوج قرار میگیرد و مورد توجه همه است. دوره سوم فرود است که کمتر دیده میشود. در وزارت ورزش و جوانان صندوق حمایت از پیشکسوتان و قهرمانان وجود دارد. در کمیته ملی المپیک به قهرمان المپیک رقم ناچیزی داده میشود، قرار است کمیسیون ورزشکاران پیش نویس آییننامهای به ما ارائه کند تا در جلسات آتی هیات اجرایی برای سال ۹۷ تصمیم گیری دقیق تری داشته باشیم. ما باید مستمری قابل قبولی که در شان ورزشکار باشد تعریف کنیم تا دغدغه حداقل نیازهای معیشتی را نداشته باشد. معتقدم با کمک دولت، مجلس شورای اسلامی، وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک باید ساز و کار مدونی را برای تامین حداقل نیازهای معیشتی قهرمانان داشته باشیم. البته ما کاری را به عنوان منزلت قهرمانان در حال انجام هستیم و آییننامه ای را داریم تدوین میکنیم به طوری که قرار است تهیه فیلم مستند و کتابچه از زندگی قهرمانان داشته باشیم. نام گذاری خیابان و کوچه به نامشان، ساخت تندیس آنها در میادین محل سکونتشان شاخصهایی است که در آییننامه پیشبینی شده و در هیات اجرایی آییننامه بایدتصویب شود تا از سال ۹۷ تکریم منزلت تعدادی از قهرمانان را داشته باشیم.