سرویس تاریخ «انتخاب»: روز یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ حزب جمهوری اسلامی ایران با انتشار بیانیهای اعلام موجودیت کرد. متن این بیانیه که در همان روز در روزنامه کیهان منتشر شد به این شرح بود:
بسمهتعالی
برادارن و خواهران!
اکنون انقلاب بزرگ اسلامی ایران که شرق و غرب، ناباورانه بدان مینگریست، در میان آتش و خون به نخستین پیروزی خود رسیده است. جمهوری اسلامی، این رویای شوقانگیز و دلنشین ملت که در عین حال برای دشمنان وی خوابی آشفته و دلهرهانگیز بود، در آستانه تحقق است. زنجیرهای گران استبداد که در طول روزگاران دراز بر دست و پای این ملت پیچیده شده بود، یکی پس از دیگری میگسلد و جهاد انقلابی خلق مسلمان که هیچگاه از سوی دشمنانش جدی گرفته نمیشد در برابر دیدگان حیرتزده همه ناظران، لحظه به لحظه بارورتر میشود. سختکوشیها و فداکاریها، همبستگیها و فرمانپذیریها، رهبری پیامبرگونه و رهروی مومنانه، معجزه خود را که همان خاصیت «انسان مسلمان بودن» است، نشان میدهد.
ما اکنون در برابر دستاوردهای وصفناپذیر قرار داریم. مهمترین و فوریترین مسئله آن است که آن را چگونه پاسداری کنیم؟...
گامهای نخستین را برداشتهایم، حصار بزرگ را شکستهایم، اکنون نوبت آن فرا رسیده است که دومین و دشوارترین بخش مبارزه خود را آغاز کنیم: مبارزه با ضدانقلاب، مبارزه با توطئهها، حراست از پایگاههای گشودهشده و گشودن پایگاههای فتحنشده، زنده نگاهداشتن امید و اطمینان در مردمی که پس از دورانی طولانی، طعم پیروزی را میچشند، تداوم بخشیدن به حرکت، حرکت به سوی جامعه توحیدی، جامعهای آباد و آزاد که در آن خودکامگی و ستم، تبعیض و استضعاف و استعباد نیست، و انسان به درستی و فقط «بنده خدا» است.
در صد سال اخیر، ملت مسلمان ایران قهرمانیهایی داشته است و پیروزیهایی، همه در پرتوی روح انقلابی اسلام... و نیز شکستها و ناکامیهایی، و همه بر اثر غفلتها و آسانگیریها. این تجربهای است که ما باید از آن درس بیاموزیم. رهآورد انقلاب کنونی ما، این پیروزی بزرگ، در معرض تهدید همان خطرهایی است که در گذشته محصول کوششها، فداکاریها، خونها و خشمهای ما را به غارت برده است.
جنبش و پیروزی کنونی ایران پدیدهای کمنظیر و کمسابقه است، آن را با هیچیک از مبارزات گذشته این ملت نمیتوان مقایسه کرد، واقعه عظیمی است که در قالب تحلیلهای فلسفی و سیاسی رایج پیشساخته نمیگنجد. در این همه جای تردید نیست... لیکن به همین نسبت، به هدر رفتن دستاوردهای آن نیز خسارتآمیزتر و کمرشکنتر خواهند بود. این دغدغه باید ما را به کار و تلاشی پیگیر و سکونناپذیر دعوت کند و از هر آسایش غفلتآمیزی مانع گردد.
سرنوشت ما، سرنوشت همه ملتهای مستضعف این منطقه از جهان را رقم خواهد زد. ما اکنون در برابر همه این ملتها ملتزم و مکلفیم. اگر ضدانقلاب بتواند دستاوردی را که با تلاش و جهادی توانفرسا به دست آوردهایم ضایع کند و اگر توطئهها بتوانند پایگاههای گشودهشده را از دست ملت بازستانند، تنها ما نیستیم که در آتش غفلت و شکست خود خواهیم سوخت.
تجربه جنبشهای صد سال اخیر ایران باید همه را قانع کرده باشد که ما همواره ضربه بزرگ را از سوی فقدان یک تشکیلات نیرومند و همهگیر خوردهایم. در نهضت مشروطیت، که میتوانست لحظه مناسبی باشد برای ولادت جدید ملت ایران، و نیز در جنبش مسلحانه جنگل که یکی از اصلیترین حرکتهای انقلابی – نظامی تاریخ اخیر ما است، همین نقیصه بزرگ بود که به نیروهای ضدانقلاب و توطئهگر، و جریانهای وابسته و غیراصیل، امکان رخنه کردن و منهدم ساختن انقلاب را داد و دستاوردهای ارزشمند آن را به نابودی کشانید. نیروهای استبدادی و استعماری و نیز همه عناصری که به هر تقدیر همچون سرانگشت پلیدی در خدمت آن نیروها قرار گرفتهاند، همواره از همین نقطه ضعف بهره برده و ضربات خود را فرود آوردهاند.
ایجاد تشکیلاتی نیرومند و سامان دادن به نیروهای فعال و ایجاد انسجام و انضباطی آهنین است که میتواند حرکت انقلابی ملت را به درستی تداوم بخشد و جنبش را از خطر انهدام و دستاوردهای آن را از خطر غارت دشمن مصون بدارد. روزی که گردونه همیشه پوینده مبارزه ملت در خط یک تشکیلات و سازماندهی درست و استوار بیفتد، دیگر اطمینان باید داشت که جرثومههای ضدانقلاب نمیتوانند به آن نزدیک شوند و آن را تهدید کنند.
ما این واقعیت انکارناپذیر را مدتهاست با همه وجود لمس میکنیم. سامان دادن به نیروهای پراکنده جنبش را فریضهای بزرگ و اسلامی میدانیم. اگر در طول چند سال گذشته، رخدادهای لحظه به لحظه و مسئولیتهای فوری و فوتی، امکان یک اقدام گسترده را در این زمینه به ما نداده است، امروز ما هیچ مسئولیت و تکلیفی را برای خود از این فوریتر و فوتیتر نمیدانیم. ماننده همه ناظران منصف، معتقدیم که مردم مسلمان در این انقلاب نیز مانند انقلابهای گذشته، نیروی اصلی و عمده انقلاب ایراناند، و باور اسلامی و احساس تکلیف الهی، عمدهترین و اصلیترین انگیزه آن... با این تشخیص و این تحلیل، تاسیس «حزب جمهوری اسلامی» را در جهت هدفهای اعلامشده از سوی رهبر جنبش، امام خمینی، اعلام میکنیم و همه کسانی را که در این باور و این انگیزه و این هدفها با ما شریکاند، به همکاری فرا میخوانیم.
داوطلبان عضویت در تهران از روز سهشنبه، یکم اسفند ماه ۵۷، همهروزه از ساعت ۸ تا ۱۳ و ۱۶ تا ۲۰ به دفتر موقت حزب، ساختمان «کانون توحید» واقع در خیابان پرچم، میدان کندی [توحید کنونی]، برای ثبتنام مراجعه فرمایند.
محمدجواد باهنر – سید محمد بهشتی – سید علی خامنهای – سید عبدالکریم موسوی – اکبر هاشمی رفسنجانی.