روزنامه فرهیختگان از بازگشت ونهای گشت ارشاد به خیابان انتقاد کرده و هشدار که استفاده از این شیوه تداعیگر سیاستهای شکستخورده گذشته است
به گزارش فرهیختگان، تبدیل شدن مساله پوشش به محور نزاع خیابانی در اتفاقات 1401 نشان داد جریان معاند حساب ویژهای بر اختلافنظرها روی یک مساله اجتماعی باز کرده و تلاش دارد از این تفاوت نگاه، دوقطبی مخرب بسازد. یکی از روشهای فعالسازی این دوقطبی به کارگیری سازماندهیشده عناصری در داخل کشور برای هنجارشکنی و تبدیل بدپوششی به نماد اعتراض سیاسی بود. طبعا زمانی که هنجارشکنی کارکردی امنیتی پیدا میکند، برخورد امنیتی با آن نیز اجتنابناپذیر است. این کنش سازماندهی شده به مرور موجی را ایجاد کرده و گروهی از مردم عادی را نیز در برگرفت. در چنین شرایطی شیوه صحیح برخورد این است که نهادهای برقرارکننده نظم عمومی با تفکیک قائل شدن بین هنجارشکنی سازماندهیشده و غیرسازماندهیشده به سراغ ریشهیابی مساله رفته و علت شکلگیری وضعیت کنونی را در اتاق فکرهای پشت پرده جستوجو کنند.
این روزنامه تاکید کرده است: نپرداختن به علتهای اصلی و برخورد گسترده در کف خیابان با کسانی که پوشش مناسب ندارند، نهادهای حامی قانون را در تقابل با مردم قرار داده و فضای اجتماعی را به سمتی سوق میدهد که نسبت به لزوم برخورد با موارد حاد هنجارشکنی نیز به سختی اقناع شود. استفاده از ون برای مقابله با بدحجابی چند پیام نمادین دارد. ورود ون به مساله پوشش باعث ایجاد این تلقی در اذهان عمومی میشود که نهادهای تنظیمگر بخش انبوهی از جمعیت کشور را به احکام شرعی پایبند نمیدانند، حال آنکه برخی از آمارها از اعتقاد بیش از 80 درصد بانوان به حجاب خبر میدهند. ورود مطلقا امنیتی به مساله پوشش همچنین این پیام را منتقل میکند که اکنون تمام دیدگاهها در این رابطه شنیده شده و راهی جز آنچه انجام میشود وجود ندارد. چنین نگرشی با بستن باب گفتوگو، دوقطبی مخربی ایجاد میکند که حاصلی جز تشدید شکاف اجتماعی در پی نداشته و صرفا به گسترش هنجارشکنی دامن میزند. مهمترین نکتهای که در اینباره باید مورد اشاره قرار گیرد این است که اتفاقات سال گذشته در اذهان عمومی به تصویر ونهای گشت ارشاد گره خورده و استفاده مجدد از این شیوه کنترلی تداعیگر سیاستهای شکستخورده گذشته است.
« آیا ایده بازدارندگی از مسیر پول خودش کالایی کردن حجاب و طبقاتی کردن مساله پوشش نیست؟ مثلا در این روزها بهعنوان یک فتحالفتوح تبلیغ شد که ممکن است جریمه فرد بدپوشش به 150 میلیون تومان نیز برسد. این یعنی اگر فردی 150 میلیون را پرداخت کرد میتواند بدپوشش باشد و آنکه نداشت نمیتواند؟ در چنین شرایطی خودمان طبقه بدپوشش را بهعنوان یک آرمان اقتصادی در جامعه طرح نمیکنیم؟ یعنی در شرایط برابر اگر یک فرد فقیر و یک فرد ثروتمند خواستند بدپوشش باشند حق با فرد ثروتمند است؟»