آلبرت ولف در نشریه هیل نوشت: تصمیم گیران در دولت بایدن نگران اند که اقدام تلافی جویانه اسرائیل علیه ایران، پای ایالات متحده را به یک درگیری گسترده در منطقه خاورمیانه بکشاند. در حالی که اسرائیل همچنان در حال بررسی گزینه هاست، دولت نتانیاهو به تهدیدات خود ادامه می دهد و اصرار دارد که گزینه تلافی گسترده روی میز است.
به گزارش سرویس بینالملل انتخاب، در ادامه این مطلب آمده: یوآو گالانت، وزیر جنگ اسرائیل گفته: «حمله ما قدرتمند، دقیق و مهمتر از همه غافلگیرکننده خواهد بود... آنها متوجه نخواهند شد که چه اتفاقی رخ داده و این اتفاق چگونه رخ داده است.»
دیوید ساترفیلد، فرستاده سابق آمریکا در خاورمیانه ضمن انعکاس دادن ترس بسیاری از مقام های دولت بایدن گفته: «اسرائیل به تنهایی و بدون کشاندن پای آمریکا به معرکه چه می تواند بکند؟»
اما به نظر می رسد که درباره نگرانی ها از گرفتار شدن در چنین جنگی اغراق می شود. قدرت های بزرگی نظیر ایالات متحده در سال های گذشته با استفاده از ابزارهای مختلف از کشیده شدن به جنگ هایی که پای منافع متحدانشان در میان است خودداری کرده اند. این شامل استفاده از اتحادها به عنوان ابزاری جهت مدیریت صحنه، بهره برداری از مفرهای موجود در «قراردادهای» اتحاد و فاصله گرفتن از متحدان جنگ ستیز و ریسک پذیر بوده است.
در این گزارش قصد داریم به نحوه استفاده دولت بایدن از این ابزارها برای اجتناب از جنگ با ایران بپردازیم.
بایدن گفته ایالات متحده از حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران حمایت نمی کند. اما برخی از جمله متیو کرونیگ، تحلیلگر شورای آتلانتیک معتقدند که اسرائیل باید با حمله به تاسیسات هسته ای ایران از «تسلط بر افزایش تنش» خود استفاده کند زیرا تهران زمان گریز هسته ای خود را به یک تا دو هفته رسانده و به نظر نمی رسد که راه حل دیپلماتیکی وجود داشته باشد.
بایدن از اختیارات گسترده ای برای جلوگیری از حمله اسرائیل به ایران برخوردار است زیرا بدون کمک آمریکا توانایی اسرائیل برای نابود کردن توانمندی های هسته ای و تاسیسات انرژی ایران محدود است.
چند مانع بر سر راه نابود کردن برنامه هسته ای ایران توسط اسرائیل به آن نحوی که این کشور در سال های 1981 و 2007 برنامه هسته ای کشورهای عراق و سوریه را نابود کرد وجود دارد. این موانع شامل از نداشتن توان کافی به دلیل دوری جغرافیایی از هدف، سوخت گیری، سامانه های دفاع هوایی ایران، عدم دسترسی به بمب افکن های دوربرد و این واقعیت که نطنز و فردو در اعماق زمین احداث شده اند و بمباران آنها کاری دشوار است می شود.
تلاش های دولت بایدن برای جلوگیری از گسترش جنگ توسط اسرائیل تاکنون تا حد زیادی به شکست انجامیده است. این بدان معنا نیست که ایالات متحده گزینه دیگری در اختیار ندارد. برای جلوگیری از کشیده شدن به جنگ با ایران، بایدن می تواند از اتحاد با اسرائیل به عنوان ابزاری برای مدیریت ماجرا استفاده نماید.
ایالات متحده پیشتر این کار را انجام داده است. در جریان جنگ سرد، ایالات متحده از مفرهای موجود در قراردادهای اتحاد با تایوان و کره جنوبی برای باز داشتن آنها از کشاندن پای آمریکا به جنگ با چین استفاده کرد. اتحاد آمریکا و اسرائیل قراردادی مبهم است و مبتنی بر تعهداتی است که روسای جمهور مختلف امریکا از زمان جان افک کندی در سال 1962 بر عهده گرفته اند. تعهد ایالات متحده در قبال اسرائیل شباهتی به ماده 5 پیمان ناتو ندارد.
واشنگتن می تواند به اسرائیل بگوید که اگر به ایران حمله کند، ایالات متحده کمک نظامی و اطلاعاتی ای را که برای دفع حمله ایران در ابتدای ماه اکتبر ارائه کرد، به این کشور ارائه نخواهد داد.
بایدن همچنین می تواند با تهدید به وضع تحریم های اقتصادی فشار بیشتری بر اسرائیل وارد نماید. چنین اقدامی بی سابقه نیست. ایالات متحده اخیرا ده ها شهرک نشین اسرائیلی را که علیه فلسطینیان دست به اقدام خشونت آمیز زده بودند تحریم کرده است. در جریان بحران کانال سوئز در سال 1957 آیزنهاور تهدید کرد که اگر تل آویو به طور کامل از منطقه سینا خارج نشود جلوی کمک ماهانه 100 میلیون دلاری به اسرائیل را می گیرد. اسرائیل در عرض یک ماه نیروهای خود را از این منطقه خارج کرد.
در صورت گسترش جنگ، بایدن می توان با استفاده از تجربه عربستان و نزدیک شدن به ایران از اسرائیل فاصله بگیرد. واشنگتن می تواند به صورت علنی یا از طریق یک طرف ثالث به ایرانی ها اطلاع دهد که حمله علیه نیروها و تاسیسات آمریکا تحمل نخواهد شد. در عین حال می تواند با خودداری از هماهنگ نمودن نیروها و جنگنده هایش با نیروهای اسرائیلی بر فاصله گرفتن از تل آویو تاکید نماید.
در نهایت در صورت حمله اسرائیل به اماکن هسته ای ایران دولت بایدن می تواند از رویکرد رونالد ریگان پس از ماجرای اوسیراک تبعیت کند.
ریگان از سفیر آمریکا در سازمان ملل خواسته بود تا در تنظیم پیش نویس قطعنامه شورای امنیت در محکومیت حمله به اوسیراک با همتای عراقی اش مشورت کند. در صورتی که نتانیاهو به تاسیسات هسته ای و نفتی ایران حمله کند، ایالات متحده می تواند قطعنامه محکومیت مشابهی را تنظیم کند و با ایران از طریق یک طرف ثالث نظیر عمان در این زمینه همکاری نماید.
ممکن است منتقدان بگویند تنها گذاشتن اسرائیل به این شکل به اعتبار ایالات متحده نزد دیگر متحدانش لطمه خواهد زد و موجب جسورتر شدن دشمنان این کشور خواهد شد. اما شواهد تجربی چندانی برای تقویت چنین گزاره ای در دست نیست.
در برخی موارد، وفادار نماندن به یک متحد بی پروا ممکن است مورد استقبال سایر متحدین قرار بگیرد. اگر اقدامات واشنگتن موجب صیانت از کشورهای خلیج فارس در برابر حملات متقابل ایران یا حوثی ها شود، این کشورها ممکن است عدم اعطای کمک نظامی یا تحریم اسرائیل را به عنوان اقدامی احتیاطی تلقی نمایند.
برای جلوگیری از درگیر شدن آمریکا در جنگ بین اسرائیل و ایران، دولت بایدن می تواند از نفوذ خود از طریق تحریم یا عدم اعطای کمک نظامی به محدود کردن اقدام تلافی جویانه اسرائیل کمک کند. در صورت بروز درگیری، ایالات متحده می تواند با تهدید اسرائیل به بازنگری در روابط و حتی محکوم کردن حمله در هماهنگی با تهران، از اسرائیل فاصله بگیرد.