پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : بازپرس پرونده ریحانه جباری با تشریح تحقیقات صورت گرفته از قاتل در دادسرا گفت: ریحانه هنوز واقعیتها در خصوص انگیزه اش از قتل را نگفته و به نظر می رسد منتظر است در آخرین لحظات فردی به کمکش بیاید.
به گزارش مهر، ریحانه جباری هفت سال قبل یک پزشک عمومی به نام مرتضی عبدالعلی سربندی را با ضربه چاقو به قتل رساند. او پس از دستگیری در بازجویی ها مدعی شد که در دفاع از ناموس مرتکب قتل شده است. موضوعی که هیچگاه تائید نشد و دختر جوان به اتهام قتل به قصاص محکوم شد. حال با گذشت هفت سال از این جنایت و تائید حکم قصاص، این پرونده به سوژه ای برای برخی مدعیان حقوق بشر از جمله احمد شهید تبدیل شده و این افراد با سوءاستفاده از موجی که در شبکه های اجتماعی به راه افتاده است با نقابی دلسوزانه خواستار توقف اجرای حکم قصاص شده اند. این در حالی است که با توجه به قتل صورت گرفته تنها اولیای دم می توانند اجرای حکم را متوقف کنند.
محمدحسین شاملو، بازپرس سابق جنایی تهران پس از وقوع این قتل در محل حادثه حاضر شد و در کمتر از ۱۵ ساعت راز این جنایت را فاش کرد. او نخستین بازجویی را از ریحانه جباری انجام داد و پس از ۶ ماه تحقیقات برای او کیفرخواست صادر کرد. برای پاسخ به ابهامات این پرونده گفتگویی با بازپرس سابق جنایی تهران داشتیم که در ادامه می خوانید.
چه زمانی از وقوع این جنایت مطلع شدید؟
بعد از اذان مغرب و عشاء بود. نماز مغرب را خوانده بودم و خودم را برای نماز عشاء آماده می کردم که تلفن کشیک قتل به صدا درآمد. مامور کلانتری از آن سوی خط اعلام کرد، مرد ناشناسی در یک ساختمان مسکونی در خیابان میرعماد به قتل رسیده است. دستور حضور تیم های تخصصی از جمله افسر پلیس آگاهی، پزشکی قانونی و تشخیص هویت را در صحنه جنایت صادر کردم. به دلیل اینکه محل جنایت به خانه ام نزدیک بود سریع به آنجا رسیدم. جسد مرد میانسالی در راه پله ها افتاده بود.هیچکدام از ساکنان او را نمی شناختند. مقتول هدف یک ضربه چاقو قرار گرفته بود. همسایه تنها صدای ” دزد. دزد. بگیریدش.” را شنیده بودند . وقتی از خانه های خود بیرون می آیند مقتول رو به رو می شوند که قبل از گفتن حرفی از حال می رود.
در ابتدا هویت مقتول مشخص نبود. رد خون را دنبال کرده و به دو طبقه بالاتر رسیدیم. درب واحد آپارتمانی باز بود. در میان واحد سجاده ای پنه بود که شواهد نشان می داد ، مقتول هنگام نماز از پشت سر هدف چاقو قرار گرفته است. در کنار سجاده یک صندلی قرار داشت که مقتول برای بلند شدن از آن کمک گرفته بود و رد خون بر روی دسته آن مشهود بود. ساکنان ساختمان در تحقیقات گفتند که این واحد آپارتمان متعلق به زن سالمندی است که در حال حاضر بیمارستان است. در بازرسی جیب مقتول یک کارت شناسایی کشف شد که از این طریق هویت مقتول مورد شناسایی قرار گرفت.
چگونه به قاتل رسیدید؟
در بررسی محل جنایت تلفن همراه و دفترچه تلفن مقتول را پیدا کردم. بلافاصله تحقیق تلفنی از افرادی که در دفترچه تلفن بودند را آغاز کردم. بازجویی های تلفنی طولانی باعث شد در این مدت چهار بار تلفن همراهم باطری تمام کند. سرانجام پس از ۱۵ ساعت به ریحانه رسیدیم. البته نام او در دفتر تلفن ریحانه نوشته نشده بود.
از او خواستم برای دیدن یک عکس قرار بگذارد. در ابتدا گفت که مادرم سکته کرده و نمی تواند بیاید. وقتی گفتم خودم می آیم کفت چالوس است و تا ۴۵ دقیقه دیگر خودش را به تهران می رساند. آن روز تعطیل بود و امکان نداشت او در این مدت کم خودش را به تهران برساند به همین خاطر به موضوع مشکوک شده و دستور ردیابی آنتن تلفن همراهش را دادم. بررسی ها نشان داد، تلفن همراه در تجریش فعال است. خودم همراه ماموران راهی محل مورد نظر شدیم. وقتی به مقابل خانه شان رسیدیم دوباره با او تماس گرفتم. در این مدت هم چند بار با هم تلفنی تماس داشتیم و او سعی می کرد طوری وانمود کند که در جاده است. وقتی فهمید مقابل خانه شان هستم خواست عکس را مقابل پنجره اتاقش بگیرم که قبول نکردم و سرانجام در را باز کرد.
در همان مرحله نخست به قتل اعتراف کرد؟
برای اینکه اعتراف کند باید مدارک مستندی را آماده می کردیم. به بازرسی اتاقش پرداخته و زیر تخت یک چاقوی آغشته به خون پیدا کردیم. مانتو و مقنعه آغشته به خون نیز در اتاق کشف شد. ریحانه که دیگر راهی برای فرار نداشت لب به اعتراف گشود و به ارتکاب قتل اعتراف کرد.
از همان ابتدا هم دفاع از ناموس را به عنوان انگیزه قتل مطرح کرد؟
نه! او در ابتدا درباره انگیزه اش حرفی نمی زد و بعدها موضوع دفاع از ناموس را مطرح کرد. ۶ ماه بر روی این پرونده در دادسرا کار شد تا هیچ نکته مبهمی وجود نداشته باشد.پس از طی تشریفات قانونی پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری فرستاده شد. جلسه دادگاه نیز به ریاست قاضی تردست برگزار شد. قاضی تردست از قضات باتجربه و حرفه ای بود که در بعضی از محاکمات با تیزهوشی متوجه بی گناهی متهم به قتل شد و او را تبرئه کرد. موضوع دفاع مشروع از سوی دادگاه نیز رد شد و این درحالی بود که ریحانه و وکلایش نتوانستند برای ادعای خود دلیلی بیاورند.
طی مدتی که پرونده در دادسرا بود از اولیای دم خواستند که به خاطر جوانی ریحانه او را ببخشند که آنها حاضر به این کار نشدند حالا امیدوارlم با وساطت ریش سفیدان و بزرگان و به دور از جنجال آفرینی اولیای دم حاضر به گذشت شوند.
با توجه به تحقیقات صورت گرفته در دادسرا به نظر شما انگیزه اصلی این قتل چیست؟
ریحانه هیچ وقت انگیزه اصلی خود از قتل را نگفت. اما شواهد موجود در صحنه انگیزه دفاع مشروع را قاطعانه رد می کند. مقتول در حال نماز خواندن بود که قتل رخ داد. در خانه نیز قفل نبود. از سوی دیگر خیابان میرعماد به خاطر نهادهای مهمی که در آن مستقر است همیشه پرتردد است. واحد مورد نظر نیز یک بالکن داشت که رو به حیاط بود. همیشه در حیاط خانه تعدادی از اهالی حضور داشتند. با این توضیح اگر انگیزه مقتول تجاوز بوده ، ریحانه می توانست به راحتی از آنجا فرار یا درخواست کمک کند. ریحانه در برابر انگیزه اش از قتل سکوت کرده و امید دارد فردی در آخرین لحظات به کمک او بیاید.
ریحانه در این قتل همدستی داشت؟
شواهد که این را نشان نمی دهد. در محل قتل فقط دو لیوان بود. ریحانه تنها از خانه خارج شده بود و بعد هم تنها بازگشته بود. قتل هم با چاقوی ریحانه انجام شده بود. از مغازه داری که چاقو را خریده بود نیز در این باره سوال شد که حرف های ریحانه در خصوص خرید چاقو به تنهایی را تائید کرد. ریحانه حتی بعد از قتل تا زمان رسیدن اورژانس صبر می کند و شماره پلاک خودروی اورژانس را در تلفن همراهش ذخیره کرده بود.
اگر انگیزه دفاع مشروع نبود ، چه انگیزه ای برای قتل متصور است؟
این موضوع را ریحانه باید توضیح دهد. اما به نظر نمی رسید ریحانه و مقتول با هم اختلافی داشته باشند. در بررسی محل قتل هیچ وسیله ای کشف نشد که نشان دهد برای طراحی دکوراسیون به آنجا رفته باشند.
اگر ریحانه انگیزه ای برای قتل نداشت چرا همراه خود چاقو به محل قتل برد؟
خود ریحانه مدعی است که مقتول در اولین قرار از او خواسته که برای محافظت از خودش چاقو همراه داشته باشد.