پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : زوی بارئل در هاآرتص نوشت: سعودیها اکنون از مجموعهای از شرکای استراتژیک بسیار قدرتمندتر نسبت به دوره اول ریاست جمهوری ترامپ برخوردارند. ایران میکوشد اطمینان یابد که هرگونه اتحادی بین واشنگتن و ریاض، عربستان سعودی را به سکویی برای حمله تبدیل نکند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است:علیرغم تعداد زیادی از شرکتکنندگان، اجلاس روز دوشنبه عربی-اسلامی در عربستان سعودی بار دیگر نشان داد که تشکل بینالمللی عربی و اسلامی راهحلی برای درگیریهای خونی منطقهای فراهم نمیکنند. این اجلاس که اولین بار در سال گذشته به ابتکار عربستان سعودی برگزار شد، به جلسات پرحرف و حدیث اتحادیه عرب شباهت داشت که هرگز راهحلهای واقعی برای درگیریها در سودان، یمن و لبنان، یا بین اسرائیل و فلسطینیان ارائه نکرده است. سخنرانیهای تند و سرزنش اسرائیل بابت جنگهای غزه و لبنان نیز نتیجه را تغییر نخواهد داد.
در گذشته گردهم آیی های مشابه مهمی مانند اجلاس بیروت ۲۰۰۲ برگزار شده بود که ابتکار صلح سعودی را تصویب کرد، ابتکاری که از آن زمان بخشی از هر طرحی برای حل و فصل درگیری بین اسرائیل و فلسطینیان بوده است. اما این تشکل ها که شامل کشورهایی با ذخایر عظیم نفت و گاز و بزرگترین خریداران تسلیحات جهان هستند، نتوانستهاند قدرت اقتصادی و سیاسی اعضای خود را به موفقیتهای دیپلماتیک پایدار تبدیل کنند.
اهمیت این دو اجلاس عربی-اسلامی، بهویژه اجلاس روز دوشنبه، در جای دیگری نهفته است. شش سال پیش، پس از قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار سعودی، جایگاه عربستان سعودی به کمترین حد ممکن رسید. ولیعهد، محمد بن سلمان، در واشنگتن و پایتختهای اروپایی به حاشیه رانده شد.
ولیعهد در جنگ نُه ساله یمن با هدف شکست حوثی ها، علیرغم داشتن تسلیحات پیشرفته آمریکایی، شکست خورد. همچنین تلاش برای تغییر رژیم در لبنان شکست خورد و مبارزات خشونتآمیز او علیه رقبای داخلی، وی را به رهبری بیمهارت و فاقد مهارتهای سیاسی و نظامی تبدیل کرد، وضعیتی که کشورش را در مسیر برخورد با ایالات متحده قرار داد.
اما ستاره اقبال ولیعهد عربستان به یکباره طلوع کرد و این کشور به لطف رویدادهای جهانی، و نه منطقهای به رهبری خاورمیانهای تبدیل شد. به عنوان مثال، جنگ روسیه در اوکراین بحرانی انرژی ایجاد کرد که رئیسجمهور ایالات متحده، جو بایدن، را وادار کرد تا با محمد بن سلمان دست بدهد و جنگ غزه توجه جهانی را به خاورمیانه بازگرداند.
این جنگ، ایده برگزاری اجلاس عربی-اسلامی را مطرح کرد و به محمد بن سلمان به عنوان کسی که کل جهان اسلام را رهبری میکند قدرت دیپلماتیک زیادی داد. اما این جایگاه میتواند با کشورهایی که با سیاستهای جانبدارانه ریاض از آمریکا در منطقه همنظر نیستند، مسئلهساز شود.
این رویکرد به تجدید روابط سعودیها با ترکیه انجامید؛ کشوری که تا چند سال پیش ریاض آن را «دشمنی خطرناکتر از ایران» مینامید. ریاض همچنین روابط خود را با عراق که پس از سقوط صدام حسین مشکوک به نظر میرسید، بازسازی کرد.
سعودیها همچنین سوریه را به جمع جهان عرب بازگرداندند؛ سوریه در پی تحولات مربوط به جنگ داخلی از اتحادیه عرب اخراج شده بود. سال گذشته، ریاض روابط دیپلماتیک خود را با ایران دوباره برقرار کرد. با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، عربستان سعودی از مجموعهای از شرکای استراتژیک بسیار قدرتمندتر از دوره اول ریاست جمهوری ترامپ برخوردار است.
عربستان سعودی همچنان به سرمایهگذاری میلیاردی در ترکیه ادامه میدهد. ترکیه در ازای این سرمایهگذاری، پهپادهای جنگی ساخت ترکیه را به ریاض فروخته و در حال ساخت یک کارخانه برای تولید این پهپادها در عربستان است.
هفته گذشته، عربستان سعودی با عراق یادداشت تفاهمی برای تقویت همکاریهای امنیتی امضا کرد که فصل جدیدی در تحولات منطقهای را رقم زد. این هفته، برای اولین بار رئیس ستاد مشترک ارتش عربستان به ایران سفر کرد و با همتای ایرانی خود دیدار داشت، که این نشاندهنده بهبود روابط و احتمال تغییر در ائتلافهای نظامی است. تمرینات مشترک نظامی با دیگر کشورهای منطقه نیز این مسئله را نشان میدهد.
این نزدیکی با مشارکت فعال رئیسجمهور وقت ایران، ابراهیم رئیسی، در اجلاس عربی-اسلامی پیشین همراه شده و از آن زمان، مقامات عالیرتبه ایرانی، از جمله وزیر امور خارجه این کشور، سید عباس عراقچی، تا حد زیادی در عربستان سعودی حضور پررنگی داشتهاند.
ارزیابی میزان تأثیرگذاری عربستان بر سیاستگذاری تهران دشوار است، اما زمانی که استراتژی دیپلماتیک ایران بر تجدید روابط با کشورهای عربی منطقه متکی است، نمیتواند منافع امنیتی همسایه خود را نادیده بگیرد.
یادداشت تفاهم نظامی با عراق به مذاق ایران خوش نیامد، بنابراین به سرعت مشاور امنیت ملی عراق را برای مذاکراتی درباره همکاریهای نظامی بین دو کشور احضار کرد. این روابط در حال حاضر نتایجی داشتهاند، از جمله حذف عربستان از فهرست اهداف شبه نظامیان شیعه طرفدار ایران در عراق. پیشتر، به درخواست ایران، حوثیها حملات به عربستان را نیز متوقف کرده بودند.
تنشهای پیش از انتظار حمله متقابل ایران به اسرائیل نیز زمینهای برای هماهنگی سعودی-ایرانی ایجاد کرده است. نگرانیهایی وجود دارد که چنین پاسخی ممکن است منطقه را به جنگی بکشاند که میتواند به کشورهای خلیج فارس آسیب برساند.
عراق قبلاً اجازه داده است که حریم هواییاش برای حمله ایرانی به اسرائیل مورد استفاده قرار گیرد. در گفتگوهای هفته گذشته در تهران، نخستوزیر عراق، محمد شیاع السودانی، از شبه نظامیان شیعه خواست تا از حمله به اهداف اسرائیلی و آمریکایی دست بردارند تا عراق به میدان جنگ تبدیل نشود.
بیش از هر چیز، و همزمان با انتشار گزارشهایی درباره پیشرفت مذاکرات بر سر یک ائتلاف دفاعی احتمالی میان ایالات متحده و عربستان سعودی که ممکن است تا پایان سال پیش از پایان دوره بایدن در ۲۰ ژانویه انجام شود ملاحظات ایران درباره عربستان سعودی بر پایهای راهبردی استوار است. با توجه به عدم قطعیت کامل در مورد سیاست ترامپ، عربستان سعودی ممکن است بخواهد یک ائتلاف دفاعی را تسریع بخشد.
ایران به نوبه خود به دنبال اطمینان از این است که چنین ائتلافی، که تنها هدفش ایجاد دیواری دفاعی در برابر ایران است، عربستان را به سکویی برای حمله علیه آن تبدیل نکند.
این ملاحظات ایرانی، که با نزدیک شدن به بازگشت ترامپ به کاخ سفید فوریتر شدهاند، ممکن است بر عرصه لبنان نیز تأثیر بگذارند. پنج کشور - عربستان سعودی، مصر، قطر، ایالات متحده و فرانسه - در تلاش برای حل بحران سیاسی لبنان و پیشبرد انتخاب یک رئیسجمهور در بیروت بودهاند که توفیق چندانی در این زمینه به دست نیاورده اند.
ممکن است عربستان سعودی، مصر و قطر نقشی مهم ایفا کنند، که این میتواند ایران را متقاعد کند تا به حزبالله دستور بدهد موضع خود را نرمتر کند. این اقدام در منطقه و همچنین نزد ترامپ، که به حامیان عرب-آمریکایی خود وعده صلح در لبنان را داده بود، یک امتیاز مثبت تلقی خواهد شد.
ایران جاهطلبیهای عربستان برای توسعه برنامه هستهای در خاک خود، از جمله غنیسازی اورانیوم را نادیده نگرفته است. سعودیها میگویند اهداف آنان "صلحآمیز" است، اما چه کسی بهتر از ایران میداند که "اهداف صلحآمیز" میتواند تفسیرهای متفاوتی داشته باشد؟
جاهطلبیهای هستهای عربستان ممکن است بر سفر روز چهارشنبه رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران تأثیر بگذارد. او در باره بازسازی رژیم نظارتی آژانس بر تاسیسات هستهای ایران و بازگرداندن بازرسان آژانس که ایران اخراج کرده بود، گفتگو خواهد کرد. همچنین گفتگوهایی درباره احتمال کاهش نرخ غنیسازی اورانیوم انجام خواهد شد.
نباید پیشاپیش از این سفر انتظارات زیادی داشت، اما نتایج ممکن است نشان دهد که ایران پیش از دوره دوم ترامپ در مسیر جدیدی قدم گذاشته است.