پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : شهرام شهیدی در اعتماد نوشت:
جهرمی گفته فعالیت دولت قبل مانند فردی بود که برای رفتن به مشهد قطار تبریز را سوار شده باشد. تاریکخانه نظر برخی فعالان سیاسی دیگر را در این خصوص جویا شده.
علی مطهری: از اولش هم گفتم مسیرش مشهد نیست. الکی مشهد مشهد میکرد اما دلش با هاوایی بود.
محمد باقر قالیباف: قصد شهر ما را داشت یره؟ ما میگذاشتیم بیاد؟ چی فکر کرده شما اون کلاهش را برعکس گذاشته بود. معلوم نبود داره میا یا داره مره !
حداد عادل: ایشان قطار لوکس سریع السیر گرفته بود برای بهشت اما متاسفانه مقصدش را تغییر داد به نقاط گرمسیری
اسفندیار رحیممشایی: ما را که فرستاد نیویورک محمود. قول مشهد داده بودها اما برد نیویورک. تو دیگه کی هستی محمود
خاوری: میخواست برود مشهد دیدیم مسیرش به ما نمیخورد. بلیت گرفتیم برای کانادا
رفسنجانی: ما از اولش هم اعلام کردیم که مشهد یا هرجا دلش میخواهد برود. فقط کرمان نیاید ما حساسیت داریم.
صفار هرندی: بهش گفتم اوستا این قطار میره تبریزها گفت نچ میره مشهد. گفتم برادر من نوشته میره تبریز. گفت برو استعفاتو بده و از قطار پیاده شو.
جوانفکر: بهش گفتم یک قطار برای این همه همراه کمه گوش نداد. جا کم آورد خیلیها سرپایی آمدن مشهد. دیگه آمار دستش اومد. نیویورک صندلی به تعداد بود
رحیمی: دل گنده بود خیلی. بهش گفتم رسیدیم مشهد پاشو پیاده بشیم. گفت بشین زوده. ازش پرسیدم پس کدوم ایستگاه باید پیاده بشیم ؟ زیر چشمی نگاهم کرد و جواب داد سوار نشدیم که پیاده بشیم. کی تا حالا تو این کشور سوار چیزی شده که پیاده شه که ما دومیش باشیم ؟ پیادهاش کردند نامردا والا پیاده بشو نبود. سواری را دوست داشت.
سهراب سپهری: من قطاری دیدم که سیاست میبرد و چه خالی میرفت.
هاشمی ثمره: از بس به ترن علاقه داشت، گفت ترن وحشت بسازیم. گفتیم زشته برادر گفت مونوریل بزنین پس. هم هواییه هم چون ما ساختیمش وحشتناکه. دید فراخی داشت به مسائل
سعید لو: وقتی سوار میشد همه پیاده میشدن. وقتی پیاده میشد همه سوار میشدن. کرامات عجیبی داشت. تو سازمان ملل یادتونه...؟
دانشجو: یک بار بهم گفت میدونستی هشتصد و 35 نفر سوار این قطار شدهاند؟ گفتم این قطار این تعداد ظرفیت ندارهها. گفت آمار من درسته یا تو؟ گفتم البته شما. از بس قاطع بود تو حرفاش اگر میگفتم نه پیادهام میکرد.
صادق محصولی: همه بهش میگفتن محمود جان. این سوار و پیاده شدنهات کلی هزینه دارهها. دست میگذاشت رو شانهام و میگفت صادق هست. خیلی با من ندار بود. همسفر بود.