پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
من قبلا هم نوشتهام مشکل اصلی
دلواپسان نداشتن دست بالای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. اینها بروز
دلواپسیشان را نه در «هاید پارک» سفارت آمریکا در تهران در ماه گذشته بلکه
در همان ابتدای شروع دولت یازدهم در مجلس شورای اسلامی و رای به کابینه
بروز دادند و سه وزیر کلیدی - که اتفاقا هر سه عهدهدار مسایل جوانان کشور
هستند - را رای منفی دادند تا دولت تا مدتها لنگ بزند. در آن ایام
لطیفهای به صورت پیامک از سوی یکی از نامزدهای انتخاباتی که هزینه سنگین
مادی و معنوی کرده بود ولی رای نیاورده بود خطاب به تهرانیها به گردش
درآمد. یعنی متاسفانه طبق منطق محافظهکاری هر کسی باید هزینه فعالیت سیاسی
و حضور در صحنه برای تصمیمگیری موضوعات مهم کشور را به گونهای پرداخت
کند که تا مدتها توان خرجکردن نداشته باشد.
به گزارش انتخاب، در روابط کنسولی بین کشورها سه نوع گذرنامه عادی، خدمت و سیاسی وجود دارد
که هر یک کارکرد خاص خود را دارند که گذرنامه سیاسی یا سبز در محل ماموریت و
همچنین تا حدی در مکانهای دیگر از امتیازات ویژهای برخوردار است.
اما
تاکنون در داخل کشورها فقط یک شناسنامه وجود داشته که بیانگر برابری همه
شهروندان یک کشور در برابر قانون، عدالت و برخورداری همه مردم از امتیازات
برابر بوده. اما در جامعهای که فعالیتهای تشکیلاتی و سازماندهیشده برای
به قواره درآوردن مردم و جامعه، مورد پذیرش عملی قرار نگرفته است یک
شناسنامه دیگر برای افراد یا موسساتی که از انواع رانتهای سیاسی، اقتصادی و
اطلاعاتی برخوردارند، صادر میشود بهنام شناسنامه سیاسی. دارندگان این
نوع شناسنامه راه استفاده از هر نوع رانت برایشان سبز است و به مانعی بر
نمیخورند. یعنی شناسنامه سبز هم آزادی عمل میآورد و هم هاید پارک سمبل
آزادی عمل است!
در سالهای اخیر در ایران نیز قشری شکل گرفته که از قِبَل
کاسبی تحریم، فربه شده و با رویکارآمدن دولت جدید و تلاش برای اتخاذ مشی
حل مشکلات روابط بینالمللی ایران، منافع اقتصادیشان به خطر افتاده است و
بنابراین از خود عکسالعمل دلواپسگرایانه بروز میدهند. این قبیل افراد
صرفا با انگیزههای اعتقادی و فکری پا به میدان بحرانآفرینی نگذاشتهاند
زیرا سکوت و تحرک آنها تابع علل عینی خارجی نیست بلکه باید برای ردیابی
عوامل اصلی تحریک آنها، لایههای خاصی از گروههای فشار و عناصر لابی و
چانهزنی را در سطوح مختلف و در بین کسانی که از رویکارآمدن دولت یازدهم
متضرر شدهاند، جستوجو کرد. زیرا این امر مسبوق به سابقه است که در
تاریخچه سیاسی کشورها نیز افرادی در قالب گروههای فشار سازمان مییابند که
وظیفه ایفای نقش پیادهنظام کمیته بحرانسازی علیه دولت وقت را بهعهده
میگیرند. اما تحلیلرفتن سریع روند و حرکت دلواپسگرایی نشان از آن دارد که
میزان عوامل میدانی گروههای فشار کم و کیفیت آن کمرمق شده و اکنون در
مقابل حمایت مردمی و نخبگان از دولت تحلیل رفته و ضعیف شدهاند. بنابراین
جمعکردن آنها برای سازماندهندگان و گردانندگان این معرکهها بسیار سخت
شده است ولی با این حال همان تعداد اندک باقیمانده هنوز تحت تاثیر قرار
میگیرند و با سر و صدای زیاد و بدون نگرانی از عواقب آن به اقدامات
غیرقانونی خود ادامه میدهند که مجموعه تحرکات آنها در یکی دو هفته اخیر در
کشور نشان از این ادعا دارد.
متاسفانه به دلیل آنکه دولت دارای اهرم مناسب
قانونی در تعامل و تنظیم رابطه با چنین گروههایی نیست بنابراین چگونگی
نحوه تنظیم رابطه با آنها مشخص نیست و کسانی هم که در سایر قوا این وظیفه
را برعهده دارند انگیزه، ابزار و دلگرمی لازم را ندارند و بهقولی سری که
درد نمیکند، دستمال نمیبندند. بنابراین دولت راهی ندارد جز آنکه با بسیج
افکارعمومی و برانگیختن حساسیت مردم نسبت به سرنوشت آحاد جامعه و
سیاستهایی که دولت برای تمشیت امور طراحی و اجرا کرده است، موجب شود که
این گروههای فشار خود از ناحیه افکارعمومی تحت فشار قرار بگیرند و
دلواپسیهای خود را از طریق اقدامات قانونی دنبال کنند و شناسنامه سیاسی
خود را با شناسنامه معمولی عوض نکنند! این گروهها اگر دنبال حفظ جایگاه
سیاسی خود در اجتماع هستند بهجای تداوم استفاده از شناسنامه سبز، عملکرد و
مواضع خود در دولت گذشته را با توجه به رانتهای گوناگون و میزانی که از
شناسنامه سبز خود در فعالیتهای سیاسی اقتصادیشان استفاده کردهاند با مردم
در میان بگذارند تا هم مشخص شود به چه میزان از رانتهای سیاسی استفاده
کردهاند و هم مردم خود دست به قضاوت و انتخاب بزنند. اما اگر آنها
میخواهند همچنان به بازیگری سیاسی بپردازند با عقبه سیاسی خود ظاهر شوند و
نه با اوراق شناسایی سببی و نسبی! تا مردم با شناخت کامل نسبت به آنها
قضاوت کنند.
منبع: شرق