علیرضا پنجهای میگوید در ممیزی، عرفانیترین شعر کتابش که در آن از پیامبر (ص) صحبت کرده، حذف شده است.
به گزارش انتخاب، او همچنین با اشاره به حذف یک شعر دیگر عنوان میکند: البته چون در جامعه ما نگاههای گوناگونی هست، میخواهند فردا خود شاعر آسیب نبیند و برای اینکه دلواپسان دلواپستر نشوند این کارها را میکنند.
این شاعر گفت: دو کتاب از من برای نمایشگاه کتاب منتشر شد. یکی مجموعه شعر «کوچه چهرزاد» که نشر نگاه منتشر کرد و خوشبختانه هیچ اصلاحیهای به آن نخورد. دیگری مجموعه شعرهای کوتاه من بود که با عنوان «عشق همان اویم است» در انتشارات نصیرا منتشر شد و دو شعر حذفی داشت. خوشبختانه از هر دو کتاب استقبال خوبی شده است. اما توزیع و پخش دچار مشکل است و کتابها به درستی در سراسر کشور پخش نمیشوند، وگرنه تیراژ 2000 نسخه، 700 نسخه یا 500 نسخه برای این جمعیت آبروبر است.
او افزود: در هر شغلی که باشید، بعد از 30 یا 40 سال فعالیت همه شما را میشناسند، اما متأسفانه در ایران اوضاع حتا در انتشاراتیهای بزرگ بسیار غیرحرفهیی است. پول بخشی از کار است که البته من زیاد رویش حساب نمیکنم، اما مهم است که کتاب به دست خواننده برسد. نبود شبکه حرفهیی توزیع کتاب مؤلف را اذیت میکند.
پنجهای همچنین گفت: بعضی ناشران مشاور گرفتهاند، اما از جوانها استفاده کردهاند، نه از کسانی که شصت - هفتاد سال سن دارند و ادبیات برایشان مهم است نه مطرح شدن اسمشان. ناشران باید با کارهای یک شاعر حرفهیی برخورد کنند. باید فکر کنند با استفاده از عکس و صدای شاعر، کارهایی مثل تهیه کارتپستال، لوح فشرده و ... انجام بدهند.
او اضافه کرد: متأسفانه ناشران فقط چند کتاب چاپ میکنند. از جوانها پول میگیرند، به ما هم کمی پول و کمی کتاب میدهند، اما نگاه حرفهیی به این معنا که استعداد هر شاعری کشف شود و رویش سرمایهگذاری صورت بگیرد، وجود ندارد. متأسفانه در ایران شبکه حرفهیی در این زمینه وجود ندارد. ناشران همه شعرهای یک شاعر را بلافاصله بعد از دریافت، زیر چاپ میفرستند، در حالیکه کار حرفهیی این است که کارشناسانی باشند که شعرها را بخوانند و برحسب خواست جامعه، با تفکیک شعرها مثلا به شعر کوتاه، عاشقانه و... آثار را تفکیک و تدوین کنند.
پنجهای همچنین عنوان کرد: در قراردادها هم تمام حقوق مؤلف رعایت نمیشود. در چرخه نشر، مظلومترین قشر شاعران و نویسندگان هستند. این اوضاع باید ساماندهی شود. این هم ممکن نیست مگر اینکه اتحادیه ناشران به وضعیت قراردادهای ما رسیدگی کند. این قراردادها از قراردادهای بردهداری هم بدترند. من زمانی گفتم به مؤلفان سهمیه کاغذ بدهید. خوشبختانه نسبت به دوره قبل قدمهای مثبتی برداشته شده است. آن موقع کیلویی کتابها را غیرقابل چاپ اعلام میکردند، بدون هیچ رسیدگی. همان کتابها در این دوره با کمی اصلاح چاپ میشوند. این نگاه باید کارآمد شود. باید این فرصت را مغتنم بشمارند و از این فضا استفاده کنند.
این شاعر درباره دیگر آثارش گفت: دو قرارداد دیگر با نصیرا دارم. یکی کتاب «دونده از خود» است که باید تا الآن درمیآمد، اما متأسفانه تأخیر پیش آمده است. این کتاب مجموعهای از شعرهای دیداری (مصور) و شعرهای زبانمحور من است که مجوز نشر گرفته و البته یک شعر بلند از آن حذف شده است که عرفانیترین شعر کتابم بود و در آن از پیامبر صحبت کرده بودم. گویا گفته شده هرچه نام خدا و پیغمبر در کتابها هست حذف شود! از کتاب «عشق همان اویم است» هم یک شعر اینچنینی حذف شد.
او درباره همین موضوع ادامه داد: اینها یک بیان شعری است. حافظ در شعر «ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی»، که برای موعود عالم بشریت سروده، مصرعی دارد، که اگر شاعر این زمانه بود، با وضعیت کنونی باید این شعرش حذف میشد. من چیستانهای جدید را احیا کردهام و اسم شعر را برعکس پایین شعر نوشتهام چون اگر بالا میآمد لو میرفت. در یکی از این شعرها درباره خدا نوشتهام که دقیقا ترجمه «لم یلد و لم یولد» است و ایهام شعری دارد. انگیزه من که نعوذ بالله تشکیک در ذات باری تعالی نبوده است. البته چون در جامعه ما نگاههای گوناگونی هست، میخواهند فردا خود شاعر آسیب نبیند. برای اینکه دلواپسان دلواپستر نشوند این کارها را میکنند.
این شاعر سپس گفت: گزیدهای از 10 مجموعه شعرم با عنوان «تو را به اندازه تو دوست دارم» از انتشارات نصیرا برای دریافت مجوز به ارشاد فرستاده شده است. یک مجموعه شعر هم با عنوان «هندسه موج» در دست تدوین دارم که در مرحله تایپ است و هنوز ناشرش مشخص نیست. در این فکرم که ترجمههای پراکندهای را که از شعر دنیا دارم جمع کنم، همینطور مصاحبههایم را. از 50 سالگی به بالا آدم باید به فکر آخر عاقبت خودش باشد. نمیخواهم کارهایم را برای مزدک (پنجهای) بگذارم.