پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : حسین مرعشی ازجمله
اصلاحطلبانی است که فارغ از دیدگاه حزبی خود یعنی همان حزب کارگزاران به
نقد موضوعات میپردازد. او از حامیان دولت است اما انتقادات خودش را هم
بیان میکند. به اعتقاد برخی هجمهها به بزرگان ناشی از ناتوانی
هجمهکنندگان است و آنها وقتی در خود میبینند که توان و تفکر بزرگان
میانهرو را ندارند اقدام به تخریب چهره آنها میکنند.
به گزارش انتخاب؛ متن گفتوگو
با حسین مرعشی در ادامه میآيد:
گویا هفته پیش جمعی از اصلاحطلبان در ضیافت افطاری رئیسجمهور حضور داشتند، از شما هم برای این مراسم دعوت شده بود؟
بله، بنده هم بودم.
چه موضوعاتی در این جلسه مطرح شد؟
جمع وسیعی از اصلاحطلبان با دعوت رئیسجمهور به آن جلسه آمدند و اگر
بخواهیم واضحتر بیان کنیم، تقریبا از همه طیفهای سیاسی در این ضیافت حضور
داشتند. آن شب، جمع صمیمانه و خوبی دور هم جمع شده بودند و دوستان
اصلاحطلب بدون ممانعت و محدودیتی، نقطهنظرات خودشان درباره مسائل داخلی،
خارجی،اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، مسائل جوانان و بانوان و در کل، تمامی
مسائلی که هر روز با آن سروکار داریم، مطرح شد. اصلاحطلبان میدانند که
برای پیشرفت کشور باید تمام سعی و تلاش خود را انجام دهند. در جلسه
اصلاحطلبان با رئیسجمهور پس از اتمام اعلام موضع مهمانان، جناب آقای دکتر
روحانی درباره کارهایی که انجام دادند و برنامههایی که برای آینده
برنامهریزی کردهاند، گزارشی را ارائه کردند.
اشاره کردید به ارائه برنامههایی که برای آینده در نظر دارند. این برنامهها چیست؟
اگر لازم به اطلاعرسانی عمومی باشد، دفتر رئیسجمهور محترم حتما آنها را
منتشر میکند ولی بهطور کلی آقای روحانی، پیمانهایی که با خدا برای اداره
امور اجرایی بسته است را یادآوری و بر آنها تاکید کردند. رئیسجمهور از
عزم دولت برای ایجاد رونق اقتصادی در سال جاری هم خبر دادند.
مدتی پیش هم دکتر روحانی ضیافتی با حضور اصولگراها برگزار کردند. فکر میکنید هدف رئیسجمهور از برگزاری چنین جلساتی چیست؟
آقای رئیسجمهور نگاه سازندهای به هر دو جناح کشور دارد. نگاه
اصلاحطلبها به آقای روحانی نگاه متفاوتی است. نگاه ایشان به اصلاحطلبان،
نگاه دو همکار و دو عضو موثر از یک ائتلاف ملی است.
با توجه به اینکه نزدیک به 10 ماه است دولت تدبیر و امید روی کار آمده
است، آقای رئیسجمهور تا به امروز 2 مرتبه جلساتی با اعضای اردوگاههای
اصلاحطلبان و اصولگرایان داشتهاند. این جلسات تا چه حد در تلطیف فضای
تعامل و همکاری دولت با احزاب سیاسی موثر است؟
بهطور کلی دولت یازدهم کارهای سختی را برای اصلاح امور کشور چه در عرصه
اقتصادی، چه در عرصه سیاست داخلی و سیاست خارجی دارد و در این مسیر
راهکارهای خوبی برگزیده است. در این تصمیمات مهم حتما باید وحدت در
نظرگرفته شود تا بتوان امور را پیش برد. دولت نیاز به این وحدت و همدلی
دارد که همراهان خودش را با خودش در این مراحل سخت بههمراه داشته باشد؛
این جلسات کمک میکند که این همراهیها تقویت شود.
با این همه، شاهد هستیم هر روز به دولت هجمههای جدیدتری وارد میشود که
این هجمهها هم از بیرون مجلس و هم از داخل مجلس است، با توجه به اینکه
دولت تدبیر و امید سه سال دیگر از عمرش باقی مانده، تداوم چنین جلساتی در
کاهش هجمهها و فشارها موثر است؟
خیلی طبیعی است این همفکریها و رایزنیهای مشترک ادامه پیدا میکند و تاثیرگذار هم خواهد بود.
آقای حسین فدایی، دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی مدتی پیش عنوان
کردند «اصلاحطلبها بهدنبال عبور از روحانی هستند» همین صحبت در دولت
آقای خاتمی هم گفته میشد. دلیلش چیست و تندروها چه هدفی را از اینجمله
دنبال میکنند؟
اصلا چنین بحثی نیست. این آرزوی آقای فدایی است که بین اصلاحطلبها و
آقای روحانی اختلاف پیش بیاید یا بخواهم بهتر بگویم این آرزوی تندروهاست که
این آرزو نیز محقق نمیشود. آقای روحانی توجه ویژهای به اهمیت نقش
اصلاحطلبان دارد و هم اصلاحطلبان متوجه نقش و کارکرد موثر آقای روحانی در
سیاست امروز ایران هستند.
به نظر شما چنین اظهاراتی به این دلیل نیست که آنها هنوز نتوانستهاند
شکست حماسه 24 خرداد یعنی انتخابات ریاستجمهوری یازدهم را هضم کنند؟
به هر حال آدم وقتی کم میآورد یک چیزهایی را میگوید، خیلی نمیتوانیم
روی این حرفها حساب باز کنیم پس بهتر است بگوییم آرزویی است که بر باد
خواهدرفت.
شاهد هستیم بعد از 24 خردادماه، امسال هجمههای داخل مجلس به دولت تدبیر و
امید، بیشتر از قبل شده است. با توجه به اینکه استیضاح وزیر علوم و
تحقیقات نیز روی میز هیاترئیسه مجلس است، ارزیابی شما از این فرآیند چیست؟
من مساله را خیلی مشکل و سخت نمیبینم. مخالفین، اقلیت تندرو هستند که
نظرشان را بیان میکنند پس چرا باید سخت بگیریم. من این موضوعات را سخت
نمیدانم حتی اگر بگوییم استیضاح آقای فرجیدانا عقب هم نمیافتاد و
استیضاح هم مطرح میشد، این استیضاح رایی در همین مجلس نمیآورد. یک اقلیتی
فریاد هم میزنند، ما هم که با آزادی آنها موافقیم و از این حرفها
نمیرنجیم و همین موضوع به آقای روحانی و دولتش همچنین به جریان اصلاحطلب و
جامعه کمک میکند تا بهتر جریانات را بشناسند. با بروز چنین مخالفتهایی
است که مردم میتوانند واقعیتها را بهتر بفهمند.
فکر نمیکنید استیضاح، سوال و تذکرات متعددی که از سوی مجلس مطرح میشود و
هر روز ما شاهد سوال و تذکر هستیم، وجهه خوبی برای دولت رقم نزند؟
اتفاقا این برخوردها را میتوانیم مثبت تلقی کنیم. موقعیت دولت آنقدر مستحکم هست که از این پرخاشها و تندیها خم به ابرو نیاورد.
چند روز اخیر مقام معظم رهبری قاطعانه عنوان کردند که از این دولت حمایت
میکنند اما تندروها کماکان به فعالیتهای خود ادامه میدهند.
مشی مقام معظم رهبری این هست که از همه دولتها حمایت میکنند، انتقاداتی
هم از بعضی دولتها داشتند ولی مشی کلی ایشان حمایت از رئیسجمهور منتخب
بوده است. دولت منبعث از مجلس و رئیسجمهور چیز جدیدی نیست ولی این دفعه
محکمتر است.
علتش را چه میدانید؟
دولت سرگرم گفتوگوی بسیار حساس و تعیینکنندهای در وین است. هیاتها در
آنجا مذاکره میکنند و مذاکرات سختی هم است، طبیعی است مقام معظم رهبری در
چنین شرایطی، حمایت قاطعانهای را از دولت داشته باشند که آنها بتوانند
برنامههای خود را هرچه مناسبتر و با منافع بیشتر برای ایران رقم بزنند.
بسیاری بر این باورند آقای روحانی تلاش و سعی خودش را برای این مذاکرات
گذاشته است و اگر به نتیجهای نرسد، تمام برنامههایش بههم خواهد ریخت.
اینکه آقای روحانی وقتشان را صرف این قضیه کردند، موضوع درست و صحیحی است
ولی همه وقت و انرژی دولت صرف مذاکرات نشده است بلکه بخشهای دیگر کابینه
بهخوبی وظایف خود را انجام میدهند ولی ایشان به این مساله به عنوان مساله
محوری توجه کافی داشتند و دارند. این دیدگاه که اگر مذاکرات به نتیجه
نرسند، همه چیز بههم خواهد ریخت اصلا دیدگاه درستی نیست. بنا بر به نتیجه
نرسیدن نیست، نتایج مراحلی را که تا الان رسیدیم نشان میدهد نه غرب و نه
ایران راهی جز توافق ندارند پس توافق حاصل خواهد شد اما باید ببینیم
دستاورد کدام یک از دو طرف بیشتر خواهد بود. به نظر من، مذاکراتی نیست که
به نتیجه نرسد ما از مذاکرات دست خالی بیرون نخواهیم آمد.
نگاه غرب را به ایران چطور میبینید بهخصوص با ورود دولت تدبیر و امید؟
به نظر من، در غرب طرف اصلی آمریکاست و اروپاییها خیلی در این ماجرا
تعیینکننده نیستند. آمریکاییها به دلائل مختلفی نگاهشان به ایران پررنگ
است. شرایط منطقه طوری است که به نفع آمریکاست که روابطش را با ایران
بازسازی کند. آمریکاییها نمیتوانند به متحدین سنتی خود در جهان عرب بیش
از این اعتماد کنند. از درون دولتهایی که با آمریکا رابطه خوبی داشتند مثل
عربستان و سایر دولتهای عربی که حکومتهای سنتی دارند و حکومتهای امروزی
ندارند، از درون آن جوامع تندروهایی مثل القاعده، طالبان و اخیرا هم داعش
بیرون آمده است. (آمریکاییها متوجه تفاوتهای ایرانی که نرم معقولی از
دموکراسی در آن وجود دارد، هستند. جمهوری اسلامی مدل نسبتا مدرنی از دیدگاه
غربی مردمی است که با برگزاری انتخابات، افراد تغییر میکنند، قدرت با رای
مردم جابهجا میشود و تفاوت این نظام و سیاستهایش با حکومتهای سنتی
سلطنتی امیرنشینی که از درونش هم جریانات افراطی و وحشتناکی بیرون آمده،
تفاوتهای آشکار ومهمی قلمداد میشود) آمریکاییها این تفاوتها را درک
کردند و نکته دیگر هم بحث رژیمصهیونیستی در منطقه است. توازن قوا در منطقه
عربی و خاورمیانه میان رژیمصهیونیستی و اعراب برهم خورده کشورهای عربی
است که یک زمان متعادلکننده رژیم صهیونیستی بودند.
نقش و جایگاهشان خیلی
ضعیف شده مثل مصر، سوریه، اردن و الان تنها قدرتی که میتواند جلوی زیاده
خواهیهای رژیمصهیونیستی را بگیرد و عملا در مقابل رژیم صهیونیستی قدرت به
حساب میآید، ایران است؛ ایران با حضورش در لبنان، فلسطین، سوریه و کشور
قدرتمند اقتصادی و سیاسی در منطقه. به نظرم آمریکاییها نگاهشان برای
همکاری با ایران نگاه جدی و پررنگی است البته اختلاف نظرهای اساسی با
آمریکاییها درمورد مسائل منطقه داریم ولی فکر میکنم برای دو طرف همکاری
درحد اینکه موضوعات هستهای حل و فصل شود و تحریمها شکسته شود، پذیرفته با
هم همکاری داشته باشیم.
تا امروز چندین بار کشور عربستان آقایان روحانی، هاشمی و بهتازگی ظریف
را دعوت کردهاند ولی هر بار موانعی برای رفتن این افراد بهوجود میآيد،
علتش چیست؟
مسائل ایران و عربستان به مسائل عراق و سوریه و لبنان پیوند خورده است.
قبل از حل و فصل نسبی یا تعیین تکلیف نسبی در این سه کشور، لبنان وضعیت
باثباتی دارد، سوریه هم تا حدی تعیین تکلیف شده است و عراق هم تکلیفش روشن
است. شاید الان برای دو طرف زود باشد که بخواهند مذاکرات جدی داشته باشند
البته توصیهام بر این است که همفکری و تفاهم انجام شود. شخصاً فکر میکنم
بزرگان ایران و بزرگان عربستان باید با هم نشست داشته باشند و به هم کمک
کنند و جلوی این خشونتها را در منطقه بگیرند.
فکر میکنید موفق میشوند؟
اگر دو طرف ارادهشان جدی باشد، موفق میشوند.
آقای حجاریان اخیرا در پاسخ به سوالی از آرمان، تائید کرد که حمایت
کارگزاران از روحانی مثل حمایت اصولگرایان از آقای ناطقنوری است؟
اصولگرایان همیشه در حمایت از آقای ناطق خیلی جدی هستند.
ولی تازگیها شاهد این موضوع نیستیم؟
آقای ناطق بهمعنای امروز اصولگرایی تلقی نمیشود. آقای ناطق قدری مواضع
اصلاحطلبانهای گرفته است. در جمع اصولگرایان موضوعی مطرح نبوده که
بخواهند حمایت از آقای ناطق داشته باشند.
فکر میکنید چرا بهتازگی آقای ناطقنوری مواضع اصلاحطلبان را پیش گرفته است؟
مواضع اصلاحطلبان را پیش نگرفته است، همیشه روحانی نوگرائی بوده است. در
سال 76 بهخاطر بعضی از حامیان که ظاهرا دلسوز آقای ناطق بودند ولی عملا به
آقای ناطق لطمه زدند، موضوعاتی مطرح شد. در آن دوران میخواستند نظر
خودشان را تحمیل کنند که نوعی تحکم از آن بیرون میآمد و مردم عکسالعمل
نشان دادند. در آن دوره ناخواسته به آقای ناطق جفا شد، اجتنابناپذیر هم
بود یعنی دفاع غلط بعضی از آقای ناطقنوری به ایشان خیلی لطمه زد. انتخابات
برد و باخت است یعنی یکی میبرد و یکی میبازد. معنی باختن در انتخابات،
ناحق بودن یا بدبودن نیست. انتخاب مردم یکی را بر یکی ترجیح میدهد که هیچ
معنا و مفهوم بدی ندارد. اگر مردم کسی را بر دیگری ترجیح دادند، انتخاب
آنهاست. معنایش این نیست از ارزش واقعی طرفی که انتخابنشده، کاسته میشود.
چهره امروز آقای ناطق چهره واقعی ایشان است.
برخی از تندروها خواستار ممنوعالتصویر و ممنوعالبیان و ممنوعالخروج شدن آقای خاتمی شدند. فکر میکنید دلیلش چیست؟
دلیلش ناتوانی خودشان است.
در چه عرصهای؟
در مقابل شخصیت و منش و رفتار و کردار آقای خاتمی چیزی برای عرضه ندارند پس میگویند او را ممنوع کنیم تا ما بدرخشیم.
آیا موفق میشوند این کار را انجام بدهند؟
با فرض موفقیت، هم موفق نمیشوند. اگر موفق هم شوند آقای خاتمی را از حضور
رسمی در جامعه محدود کنند، آقای خاتمی را از دلهای مردم نمیتوانند، خارج
کنند. آقای خاتمی امروز حاکم بر قلوب بخش زیادی از مردم ایران، خوشنام،
خوشفکر، مصلح است و او را مردم دوست میدارند و تا مادامی که کسی را مردم
دوست داشته باشند، در قدرت است ولو که مسئولیت رسمی نداشته باشد. این افراد
از قدرت آقای خاتمی میترسند، اشتباه میکنند. قدرت آقای خاتمی در جهت
استحکام نظام است. قدرت او که در جهت تضعیف و تخریب نظام نیست. اینکه در
روسای جمهور گذشته افراد معتبر و شخصیتهایی تاثیرگذار در جریانات سیاسی
جامعه باشند امر مثبتی برای جامعه است. کشور همیشه در معرض افت و خیزها و
بحرانهای احتمالی است و وجود شخصیتهای معتبر ملی که حرف و سخنشان
آرامبخش و وحدت آفرین و راهگشا باشد، پشتوانههای خوبی برای نظام است اما
برخی دوستان کمی تنگنظرند. برای اثبات وجود خودشان فرمانهای تخریبی صادر
میکنند. رقابت با آقای خاتمی، داستان رقابت برادر حاتم طائیست نمیتوانند
حاتم شوند کارهای بد میکنند تا شهرت پیدا کنند.
فکر میکنید این روش تا چه زمانی ادامه دارد؟
تا تاریخ بوده هست.
با توجه به اینکه آقای خاتمی اعلام کرده، دیگر وارد عرصه سیاست نمیشود و
با توجه به اینکه ورود آقای خاتمی با تشکیل اصلاحطلبان مصادف شد، بهنظر
شما بعد از رفتن آقای خاتمی جریان اصلاحطلبان به کجا میرسد؟
لازم نیست در مسئولیتهای رسمی قرار بگیرند یا وارد عرصههای رسمی مثل
انتخابات شود. ایشان حضورشان در راس اصلاحطلبان یعنی قدرت و تا زنده هستند
این نقش را دارند.
انتخابات آینده مجلس را چطور میبینید؟
این انتخابات برای همه یک انتخابات مهمی است؛ هم برای آقایان دولت و هم
برای اصولگرایان مهم است، هم برای جبهه پایداری و هم برای اصلاحطلبان
دارای اهمیت است. البته هنوز آرایش خاصی برای انتخابات شکل نگرفته است و
تنها محرز است که همه برای انتخابات مجلس آینده برنامه جدی دارند.
کارگزاران چقدر نقش دارد؟
در جمع گروههای اصلاحطلب، کارگزاران هم نقش خودش را دارد.
آیا کارگزاران برنامهای یا جلسهای درمورد انتخابات مجلس دهم داشته است؟
مفصل برنامه داریم و برای انتخابات مجلس آماده میشویم.
منبع: آرمان