پاسخگویی مسئولان، انتظار مردم است
سقوط یک هواپیما به دلیل حادثه در تمام
کشورها همانقدر پذیرفتنی است که هزینه کردن پای توسعه فناوری. اما معمولتر
از این دو واقعیت، پاسخگویی نهادهای مسئول در قبال اشتباهات خود و
ریشهیابی آنها از سوی دولت است. ضمن آنکه اگر دلیل بروز اتفاقات ناگوار،
قصور فرد یا نهادی تشخیص داده شد مجازاتهای سختی برای مسئولان خاطی در نظر
گرفته میشود. سقوط هواپیمای ایران ۱۴۰ نیز موضوعی مثتثنی از این قاعده
نیست.
بسیاری
از کارشناسان و خبرگان صنعت هوایی کشور، از زمان وقوع این سانحه دردناک در
انتظار بودند که علاوه بر سازمان هواپیمایی کشوری که معمولا اطلاع رسانی و
پاسخگویی سوانح هوایی را بر عهده داشته است از سایر گروه های مرتبط از
جمله طراح، سازنده و شرکت هوایی استفاده کننده نیز اطلاع رسانی و حداقل
پاسخگویی یا عذرخواهی و یا همدردی با مردم و بازماندگان این سانحه دردناک
را داشته باشند.
این
عدم پاسخگویی و مسئولیت پذیری در رابطه با این سانحه، از سوی این گروهها
رنجی است که بسیاری از کارشناسان و فعالان صنعت از سالهای قبل از زمان
تعریف پروژه انتقال فناوری، راه اندازی شرکت هوایی و بسیاری از اتفاقات و
رویدادها متحمل شده اند.
پاسخگویی یا سیاست بازی
تنها پاسخگویی این گروهها منحصر به انتشار یک شبه جوابیه در زیر لوای نام معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری شد که نقش خاصی در این ماجرا نداشت. سوء استفاده از جایگاه و انتشار پاسخ با عنوان معاونت علمی که توسط کارگروه هوایپمایی ستاد هوایی و هوانوردی این سازمان که رئیس آن همان رئیس سازمان صنایع هوایی، شرکت سازنده و استفاده کننده این هواپیماست نه در راستای پاسخگویی بلکه تنها یک تاکتیک سیاسی است.
آنها که پاسخ ندادند
نگاهی به اطلاعات موجود در رسانهها به راحتی نشان میدهد که چه کسانی مستقیما به سقوط هواپیمای ایران ۱۴۰ مربوط میشوند. در ادامه این مسئولین خاموش معرفی میشوند؛
طراحی هواپیمای ایران ۱۴۰ در شرکت اوکراینی آنتونوف انجام شده است ولی بر اساس انتقال فناوری صورت گرفته و توافقات بعمل آمده دفتر طراحی بموازات دفتر طراحی سازنده اوکراینی در کارخانه هسای اصفهان ایجاد شده است.
سازنده این هواپیما کارخانه هسای اصفهان، از زیر مجموعههای سازمان صنایع هوایی است.
شرکت هوایی بکارگیرنده این هواپیما، شرکت سپاهان ایر است که این شرکت توسط سازمان صنایع هوایی راه اندازی شده است و با مراجعه به سایت روزنامه رسمی کشور چنین سوابقی از اعضای هیئت مدیره این شرکت به دست میآید.
رئیس هیئت مدیره سپاهان قبلا مدیرعامل شرکت هسا بوده است و همزمان مدیرعامل شرکت پادیکو، سهامدار اصلی سپاهان ایر است.
نایب رئیس هیئت مدیره همزمان مدیر پروژه ساخت این هواپیما در کارخانجات هسای اصفهان است.
سایر اعضای هیئت مدیره و مدیرعامل نیز همگی دارای سابقه فعالیت درکارخانه مذکور بوده و یا هستند.
تمامی گروه های سه گانه فوق دارای مدیریت واحدی بنام سازمان صنایع هوایی هستند که انتظار می رفت طی روزهای بعداز سانحه از سوی گروه های فوق و یا سازمان صنایع هوایی، پاسخگویی و مسئولیت پذیری به بدنه جامعه منتقل شود. جالب این است که رییس این سازمان، در حال حاضر "دبیر ستاد هوایی و هوانوردی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری" است که ستاد مذکور مطابق قانون هیچگونه مسئولیتی در رابطه با سانحه مذکور برعهده ندارد و سؤال این است که چرا بجای جوابگویی از سوی یکی از گروه های سه گانه فوق که دارای مسئولیت هستند، پاسخگویی از این جایگاه (ستاد هوایی و هوانوردی معاونت علمی) صورت گرفته است ؟!
پاسخی نه برای پاسخگویی
تحلیل گزارش بسیار سطحی که درباره این سقوط منتشر شده است می تواند در قالب مقاله ای علمی و تحلیلی و یا با برگزاری سمینارهای و میزگردهای تخصصی با حضور کارشناسان بصورت جداگانه انجام گیرد. اما انتقاد اصلی اینجاست که چرا نویسندگان تلاش کردهاند با شانه خالی کردن از مسئولیت خود اینگونه القاء کنند که اگر قصور و تخلفی صورت گرفته است ناشی از مجوزها و اختیاراتی بوده است که سازمان هواپیمایی کشور اعطا نموده است نه سایر گروه ها ( طراح ، سازنده و خط هوایی ).
این گزارش همزمان در یک سناریوی تکراری تلاش کرده تا برای مقصر نامیدن خلبان زمینه سازی کند در حالیکه هنوز نتیجه بررسیهای کمیته بررسی سانحه اعلام نشده است و بعید نیست که چنین اظهاراتی با هدف تحت فشار گذاشتن کمیته بررسی سانحه انجام شده باشد. در نهایت مجددا لازم به یادآوری است که چنین وانمود شده این پاسخ از طرف معاونت علمی منتشر شده است.
استفاده از جایگاهی مانند معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری حتی اگر با نیت دفاع از صنعت هوایی نیز صورت گرفته باشد، کارپسندیده ای نیست و قطعا نتیجه معکوسی بهمراه خواهد داشت، چرا که امروزه، مردم و کارشناسان با نگاه های تیزبین و دقیق خود به تحلیل همه مسایل می پردازند. بهتر بود که گروه های فوق بصورت مستقیم جوابگو باشند. در اینصورت قطعا اعتمادسازی بیشتری صورت می گرفت.
فناوری فدای سیاست
سقوط هواپیمای ایران ۱۴۰ هر چند اتفاقی بسیار ناگوار در صنعت هوایی ایران است و تا حدی موجب بیاعتمادی به صنعت بومی هوافضای کشور در سطح جامعه شده است اما روی دیگر سکه این است که چنین اتفاقی اگر به درستی و با مسئولیتپذیری بررسی شده و مورد نقد قرار گیرد میتواند با تغییر نگاهها و رویکردها به این صنعت موجب جهش بزرگی در توسعه فناوریهای هوایی در کشور شود.
همانگونه که در تمام کشورهای صاحب فناوری اتفاق افتاد. واقعیت این است که دانشمندان کشور ما در توانمندیهای فنی با وجود تجربه کم از ظرفیتهای بسیار بالایی برخوردارند و تاسف بار این است که ما در قرن علم و فناوری هنوز باید از حوادث، درسهای ابتدایی در مدیریت بگیریم.
مرهمی سوزناک
مسئولانی که زمانی پروژه ایران ۱۴۰ را به عنوان افتخار مدیریتی خود در بوق و کرنا میکردند در این شرایط با خاموش ماندن و عدم پاسخگویی میخواهند نامشان مطرح نشود. باید از این مسئولین پرسید آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است.
برخی از مسئولان اعلام کردهاند در سقوط ایران ۱۴۰ به دنبال مچ گیری نیستیم. این جمله اگر به معنای رسیدگی به موضوع با هدف پیدا کردن مشکلات واقعی باشد خوب است اما اظهار آن به منظور فراموش کردن مقصران، کمکی به صنعت هوایی کشور نمیکند. شاید مجازات خاطیان نشان دهد اهمال کاری، سیاست بازی و خودکامگی ناشی از بیتوجهی به نظرات کارشناسان که در این مورد به وفور دیده میشود، سرنوشت بدی را برای مدیران ضعیف به دنبال میآورد.
بررسی و نقد موشکافانه حادثه ایران ۱۴۰ برای دلسوزان این صنعت چون مرهمی سوزناک است که درمان میکند و نباید از آن ترسید چرا که در آینده توانمندیهای ایرانیان نباید فدای سیاستهای مدیران شود.
منبع:خبرآنلاین