صادق زیباکلام با اشاره به برخی نظرات در جامعه مبنی بر اینکه تحریمهای اضافه شده اخیر آمریکا تحریمهای جدید است، گفت: از آقای ظریف و عراقچی تعجب میکنم و حرصم میگیرد وقتی میبینم پاسخ اینگونه مباحث را نمیدهند.
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران در سخنرانی در نشستی با عنوان "مذاکرات هستهای فرصتها و چالشها" با حضور ابراهیم متقی که صبح امروز از سوی مرکز دیدهبان آمریکا برگزار شد، با اشاره به اضافه کردن تعدادی از شرکتها و افراد در لیست تحریمهای یکجانبه آمریکا و با بیان این که از ظریف و عراقچی حرصم میگیرد، گفت: نمیدانم چرا پاسخ برخی صحبتها درباره اینکه میگویند این تحریمها جدید است را نمیدهند. فوقش آقای ظریف را به خاطر عملکردش استیضاح میکنند اما مهم است که واقعیتها گفته شود. وی افزود: وقتی عراقچی میگوید تحریمهای جدید اعمال شده با روح توافق تناقض دارد و یا روح این توافق را خدشهدار کرده است نمیفهم دیگر روح چیست.
این استاد دانشگاه افزود: تحریم جدید آنهایی بود که کنگره آمریکا میخواست چندین ماه پیش علیه ایران تصویب کند و حتی به این تحریمها خیلی هم نزدیک شدیم اما اوباما به کنگره گفت که اگر این تحریمها تصویب شود آن را وتو میکند. بر اساس این تحریمها، صادرات نفت ایران طی چند ماه به صفر میرسید از این رو تحریمهای جدید ادامه تحریمهای قبلی است در صورتی که بر اساس توافق ژنو نباید کنگره و یا دولت آمریکا و اروپا علیه ایران تحریم جدید تصویب کند.
وی اضافه کرد: درباره تحریمهای جدید اضافه شده قبلا به آقای ظریف اعلام شده بود که 27 شرکت و فرد مرتبط با مسائل ایران بر اساس قوانین آمریکا تحریم میشوند اما متاسفانه آقای ظریف و دیگر مذاکرهکنندگان یک کلام صحبت نمیکنند که بگویند این تحریمها جدید نیست و مانع از ایجاد ابهام برای افکار عمومی نمیشوند. بعضی وقتها با وجود همه مخالفتهایی که با دولت و شخص احمدینژاد داشتم به دنبال جسارت احمدینژاد میگردم.
زیباکلام در ادامه با بیان اینکه توافق ژنو جدای از اینکه چه بندها و جزئیاتی دارد تغییر و تحول اساسی و بنیادی را در ساختار سیاست خارجی کشور ایجاد کرده است، گفت: تا قبل از دور جدید مذاکرات در دولت روحانی نگاه مسئولان ایران به موضوع هستهای نگاهی مبتنی بر ابزار سیاسی و ایدئولوژیک بود و قرار نبود اصلا مساله هستهای حل و فصل شود که همین اتفاق هم افتاد.
وی گفت: بنابراین در دولت قبل خاکریز اول مبارزه ما با غرب مساله هستهای بود و اصولگرایان این تصور را از مذاکرات هستهای داشتند که اگر این موضوع حل شود آمریکاییها به سراغ موضوع حقوق بشر، مقاومت، حزبالله، عراق و ... میآیند بنابراین باید سنگر هستهای را حفظ کنیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه احمدینژاد معتقد بود غرب به دو دلیل با برنامه هستهای ایران مخالفت میکند، اظهار کرد: اول آنکه معتقد بود آنها میخواهند جلوی پیشرفتهای اقتصادی ایران را بگیرند چرا که اگر هستهای به بار بنشیند در ایران 250 رشته تولیدی و اقتصادی ایجاد میشود و ما به لحاظ صنعتی و توسعه زیر و رو میشویم و دوم اینکه غرب نمیخواهد دانشمندان جوان ما پیشرفت کنند و میخواستند مانع توسعه علمی ایران شوند اما من این سوال را همان زمان از آقای احمدینژاد در قالب سخنرانی و نوشتههایم پرسیدم که این 250 صنعت و رشته تولیدی و اقتصادی را نام ببرید و یا حداقل 25 تا از اینها را نام ببرید. معتقدم اینها تصورات واهی بود و به واسطه برنامه هستهای ایران هیچ انقلاب اقتصادی و علمی در کشور صورت نگرفته است.
وی با طرح این پرسش که پس چرا غربیها مخالف برنامه هستهای ما هستند و با برنامه هستهای هند و پاکستان و اسرائیل مخالف نیستند؟ گفت: این مخالفت غرب برای این است که ایران به طور رسمی اعلام کرده میخواهد اسرائیل را نابود کند و هر اقدامی هم برای این کار انجام میدهد. از نظر آمریکاییها، ایران تهدید بالقوهای برای اسرائیل است و این مهمترین دلیل مخالفت غرب با برنامه هستهای ماست.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در رابطه با مذاکرات هستهای یک تحول بنیادی صورت گرفته است، گفت: در دولت روحانی مذاکرهکنندگان با این نگاه پشت میز مذاکره نشستند که اعلام کردند ایران میپذیرد که آنها (1+5) یک نگرانی درباره برنامه صلحآمیز هستهای ایران دارند و مهم نیست انپیتی یا پروتکل الحاقی یا پادمان جامع چه میگوید. مهم این است که طبق توافق ژنو این نگرانی را رفع کنیم. بنابراین ما برای اولین بار به غربیها گفتیم که نگرانی شما را درک میکنیم و نگفتیم که شما اشتباه میکنید یا دروغ میگویید و آنها هم در مقابل یک قدم جلو آمدند و گفتند در اساس میپذیریم که ایران غنیسازی کند یا آب سنگین داشته باشد.
زیباکلام ادامه داد: استراتژیای که بین دو طرف ایران و 1+5 توافق شده این است که فعالیتهای هستهای ایران باید به گونهای ادامه یابد که اگر روزی ایران خواست به سمت سلاح رود آنها زمانی را برای واکنش داشته باشند. به تعبیر دیگر توافق بالقوه هستهای ایران باید به قدری کاهش یابد که حرکت به سمت سلاح را بسیار بسیار کند کند و بر همین اساس ایران نباید 19 هزار سانتریفیوژ داشته باشد چرا که با این تعداد میتواند در مدت کوتاهی از نظر آنها به سلاح هستهای دست یابد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در مقابل طرف 1+5 سعی دارد تحریمها را به هر بهانهای در مدت زمان طولانیتر لغو کند. 1+5 لغو تحریمها را در یک فرآیند بیست ساله میبیند اما ایران معتقد است این زمان باید سه تا چهار سال باشد و این یکی از موضوعات مهم مذاکره است. همچنین مسائل دیگر از جمله نسلهای جدید سانتریفیوژ، ذخیره اورانیوم غنی شده پنج درصدی، راکتور اراک و ... از جمله مباحث مذاکرات است.
وی در ادامه با بیان اینکه توافق ژنو «شیر گلوسوزی نیست» گفت: تجربه این سالها نشان داده است که هر وقت سیاست خارجی گرفتار ایدئولوژی شده منافع ملی ضرر دیده است.
زیباکلام ادامه داد: در تقویم ما هر روزی به یک عنوانی نامگذاری شده است اما میخواهم بپرسم چرا در این تقویم هیچ روز به نام بیانیه الجزایر که در آن آزادی گروگانهای آمریکایی بعد از 444 روز مورد اشاره قرار گرفته است نیست. مگر گرفتن سفارت و گروگانگیری برای ایران افتخار نبود پس چرا از آن در تقویم نامی نمیبریم و معتقدم توافق ژنو هم چنین سرنوشتی پیدا میکند. برخی و من هم معتقدم اگر توافق ژنو را جز به جز اجرا کنیم به مراتب از سال 82 عقبتر میرویم و این سوال برای من هم است که برای چه میلیاردها خرج یک اقدامی کردیم و غنیسازی کردیم و حالا طبق توافق ژنو و صرف هزینههای دیگر باید همانها را تبدیل به اکسید کنیم یا رقیق سازیم.
این استاد دانشگاه گفت: همانطور که قطعنامه 598 چندان مورد مقبول برای پرداخته شدن در سطح رسانههای کشور نیست درباره توافق ژنو هم همین اتفاق میافتد. امام خمینی در رابطه با 598 گفتند هر چه درباره جنگ گفتم را پس گرفتم و آبرویی اگر داشتم با خدا معامله کردم و این صحبتها برای آن است که قطعنامه 598 هیچ افتخاری برای ما نداشت.
زیباکلام ادامه داد: معتقدم از سال 84 به بعد سیاست هستهای ایران مسیر غلطی را طی کرده است و ما حالا باید بهایش را بپردازیم. همین امروز با وجود آنکه عراق متجاوز در جنگ شناخته شد ما نمیتوانیم غرامت جنگی از آنها بگیریم و اگر شانس بیاوریم آنها قرارداد 1975 الجزایر را بپذیرند شاید بتوان ادعای غرامت کرد.
وی ادامه داد: تبدیل اورانیومهای غنی شده به اکسید و یا رقیق کردن آن و بعد تبدیل آنها به میلههای سوخت مثل آن است که شما در آشپزخانهتان غذایی را با گرانترین محصولات درست کنید و بعد آن را تبدیل به کود شیمیایی کنید و یا در سطل زباله بریزید.
این استاد دانشگاه گفت: اگر اجازه داده شده بود درباره مساله هستهای به راحتی در کشور صحبت شود و در هشت سال گذشته فضای نقد و انتقاد را باز میگذاشت امروز برای تغییر سیاستهای هستهای اینقدر هزینه نمیدانیم. هستهای امر مقدسی نیست که صحبت کردن درباره آن را قدغن کنیم.
زیباکلام در پاسخ به اینکه چرا نتانیاهو از مذاکرات هستهای ناراحت است، گفت: نتانیاهو ناراحت است چرا که راه قبلی که ایران در بحث هستهای میرفت ما را یک راست به سمت دره میبرد و حالا این مذاکرات جدید ما را بر لبه پرتگاه نگه داشته است. امروز باید از کسانی که در 10 سال گذشته درباره هستهای صحبت میکردند توضیح بخواهیم که چرا سیاستهایی انتخاب شد که کشور را به چنین مرحلهای برساند. در عین حال برخلاف نظر برخی معتقدم مذاکرات هستهای در دولت یازدهم مصداق این ضربالمثل است که جلوی ضرر را از هر جا بگیرید منفعت است از این رو مذاکرات مهم است و توافق ژنو خوب است چون جلوی ضررهای بزرگتر و بعدی را میگیرد اما به این معنی نیست که چشم خود را بر گذشته و یا جزئیات این توافق ببندیم. جمهوریخواهان امروز در آمریکا تلاش دارند تا مذاکرات را بر هم زنند و به مسیر قبلی باز گردند. مطمئن باشید که آنها به چیزی کمتر از نابودی ایران رضایت نخواهند داد و دولت اوباما را به شدت تحت فشار قرار میدهند تا تحریمها به راحتی لغو نشود و یا اساسا توافقی صورت نگیرد چرا که روند قبلی آنها را به راحتی به خواستههایشان نزدیک ساخت.
یک استاد دانشگاه با بیان اینکه توافق ژنو به لحاظ اقداماتی که دو طرف باید انجام دهند متوازن نیست، گفت: ایران نیاز دارد ابزاری که طرف مقابل نسبت به آن حساسیت دارد برای خود حفظ کند تا بر اساس آن آمریکاییها ساختار تحریمی که محدودیتهای اقتصادی برای ما ایجاد میکند را گسترش ندهند.
به گزارش خبرنگار انرژی هستهای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران نیز در این نشست با بیان اینکه برخی دانشگاهیان معتقدند ایران باید سلاح هستهای داشته باشد، گفت: آنها معتقدند ایران در وضعیت محاصره اتمی قرار دارد و کشوری با این وضعیت باید برای بقای خود جلوههایی از مناظره قدرت را ایجاد کند. البته این نگرش متعلق به دوره جمهوری اسلامی نیست بلکه از اواخر دهه 1340 وجود داشته است.
وی با اشاره به دیدگاه کنت والتز اظهار کرد: والتز میگوید ایران به این دلیل بازیگر گریز از مرکز است که جهان در برخورد با آن وضعیت موازنه و توازن را مورد توجه قرار نمیدهد. هند، پاکستان و تا همین اواخر قزاقستان و نیز روسیه و اسرائیل کشورهایی هستهای هستند و کشوری که میخواهد بازیگر منطقهای باشد باید از قدرت لازم برای موازنهگری برخوردار باشد.
این استاد دانشگاه با اشاره به تعهدات ایران در چارچوب انپیتی، گفت: کشورها میتوانند در چارچوب پادمان هستهای به سلاح هستهای دست پیدا کنند و ممانعت آمریکا از این مساله موجب میشود که این کشور اولین بازیگر نقضکننده رویکرد پادمان هستهای در ارتباط با سیاست هستهای باشد. آمریکاییها پا را فراتر گذاشته و فراتر از انپیتی معتقدند کشورها باید بر اساس پروتکل الحاقی مورد نظارت و بازرسی قرار گیرند در حالیکه این پروتکل اجباری نیست. آمریکاییها معتقدند انپیتی قوانین قابل نقض شدن دارد. آنها به هر طریق سعی میکنند مانع از فعالیتهای غنیسازی در کشورهای عضو شوند در حالیکه غنیسازی جزو حقوق کشورهاست و هیچ محدودیتی برای آن در پادمان وجود ندارد اما از سال 1990 قوانین تغییر کرد و ماهیت بازرسیها و نظارتها نیز تغییر یافت.
وی ادامه داد: در چارچوب واقعگرایی آمریکاییها بر این نظرند که اجازه نمیدهیم کشورها ابزارهایشان برای ارتقای قدرت گسترش یابد چرا که آنها معتقدند با ارتقای ابزارهای کشورها آنها قابلیتهایشان را به رویکرد، اراده و هدفشان منتقل میکنند و به همین دلیل آمریکاییها نسبت به غنیسازی نگاه محدودکننده دارند و از سال 1950 به دنبال این مساله هستند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: به موازات ارتقای قابلیت فنی ایران در حوزه روابط بینالملل و رژیمهای بینالمللی در چهار عرصه امنیتی، اقتصادی، حقوق بشر و زیست محیطی ارتقایی صورت نگرفته است. اگر پوپولیسم هستهای شکل میگیرد ناشی از این است که حوزه دانشگاهی ما به ویژه در عرصههای حقوق بینالملل و امنیت بینالملل به آن اندازه که باید رشد نکرده است. در جامعه ایرانی چه بخواهیم و چه نخواهیم یک امپراطوری نهفته است و هر کس شعار آن را دهد جایگاه لازم را به دست میآورد.
متقی گفت: در عین حال دیپلماسی اجبار آمریکا عامل اصلی شکلگیری وضعیتی است که زمینههای پوپولیسم هستهای را در داخل ایران به وجود میآورد و آنها از ما میخواهند در حالیکه هنوز اسرائیل حتی پادمان جامع هستهای را نپذیرفته است ایران پروتکل الحاقی را به تصویب برساند.
وی با اشاره به عملکرد دولت روحانی در بحث هستهای، گفت: روحانی محور اصلی تصمیم گیری و سیاستگذاریاش را در حوزه سیاست خارجی قرار داده است و محور سیاست خارجی هم مذاکرات هستهای است. در هیچ کشوری نمیبینیم که وزیر خارجهاش 17 روز برود کشوری و یک نوع مذاکرات کارشناسی انجام دهد (وین 6) و تازه حسین فریدون هم به عنوان نماینده رییسجمهور آنجا حضور پیدا میکند. چنین رفتاری و عملکردی موجب تعجیل در کار و در نهایت توافق ژنو شد. این در حالی بود که غربیها به هیچ وجه نمیتوانستند یک ماه قبل از آن باور کنند که ایران مفاد توافق ژنو را بپذیرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به موضوع حق غنیسازی اظهار کرد: تمام بحث وزیر خارجه و سخنگوی وزارت خارجه در این مدت این بوده است که آمریکا باید حقوق هستهای ما را بپذیرد. این در حالی است که در سیاست بینالملل بحثی تحت این عنوان که کشوری باید حقوق ما را مورد توجه قرار دهد و آن را بپذیرد نداریم چون مبنای کار در سیاست بینالملل آنارشی (هرج و مرجگرایی) است و در این فضا هر بازیگری بتواند در زمان ممکن حقوق طرف دیگر را نادیده میگیرد بنابراین در توافق ژنو ایران در بحث غنیسازی تلاش کرد که آن را تثبیت کند. آمریکاییها در توافق ژنو غنیسازی را به صورت دو فاکتو پذیرفتند اما انتهای کار را به تصویب پروتکل الحاقی در مجلس منوط کردند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: موضوع پذیرش پروتکل الحاقی اصلا در فضای داخلی ایران امکانپذیر نیست چرا که حتی مجلس ششم هم پروتکل الحاقی را تصویب نکرد و موافقتنامه ژنو معطوف به این قرار گرفت که ما هر چه غنیسازی انجام دادیم را به UO2 یا اکسید اورانیوم تبدیل کنیم یعنی جرم بحرانی که میتواند پشتوانه راهبردی یک کشور تلقی شود را در فضای مذاکرات پذیرفتیم که آن را از دست بدهیم. همچنین پذیرفتیم که آنچه اکسید کردیم را نیز به میلههای سوخت تبدیل کنیم یعنی آنچه در 10 سال گذشته هزینه شده همه به باد رفت.
متقی گفت: اگر بپذیریم که از ابتدا سیاست هستهایمان اشتباه بوده است روند طی شده در مذاکرات اخیر قابل قبول است اما حالا که سیاست هستهای به طور راهبردی دنبال میشود دیپلماسی هم باید در همین چارچوب باشد.
وی در ادامه با اشاره به بحث تحریمها و چگونگی لغو آنها گفت: درباره تحریمها در توافق ژنو نیامده است که آنها چه زمانی باید برداشته شوند این در حالی است که تاریخ نشان داده آمریکاییها هر وقت تحریمی را علیه کشوری صورت دهند فرآیند برداشته شدن آن بسیار طولانی و زمانبر خواهد بود. عراق در سال 1990 تحریم شد و در سال 2003 با حمله آمریکا و سرنگونی صدام تغییر سیاسی در این کشور صورت گرفت اما تحریمها تا سال 2009 برداشته نشد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اظهارنظر اخیر هنری کیسنینجر وزیر خارجه وقت آمریکا، اظهار کرد: کیسنینجر معتقد است به لحاظ راهبردی تهدیدی بزرگتر از ایران در منطقه برای آمریکا وجود ندارد حتی ایران را فراتر از داعش میدانند. در گزارش 2014 وزارت دفاع آمریکا نیز آمده است اصلیترین تهدید برای آمریکا، ایران است بنابراین با این سیاست میبینیم که آمریکاییها با محدودسازی قابلیت هستهای ایران سعی دارند ما را در وضعیت فرسایش هستهای قرار دهند.
متقی ابراز عقیده کرد: توافق ژنو مثل آن است که از بهترین مواد غذایی بخواهیم کود شیمیایی درست کنیم و یا با مواد اولیه با کیفیت غذایی درست کنیم اما سپس آن را به سطل زباله بریزیم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه نشانهای از بازی برد برد در مذاکرات هستهای نمیبینم، گفت: ما نمیتوانیم قابلیت هستهایمان را کاهش دهیم اما تحریمها ادامه پیدا کند. ساختار سازمان و ساختار تحریمها بخشی از سیاست خارجی آمریکا در برخورد با ایران است و هنوز باقی است. من هم میتوانم دعا کنم که آقای ظریف و روحانی در مذاکرات به یک نتیجه تعادلی برسند چرا که اگر نرسند هزینه بازگشت به قبل بسیار بیشتر است.
وی گفت: در سال 82 ایران به خاطر نشان دادن انعطاف و حسن نیتش فعالیتهای هستهایاش را تعلیق کرد که به عقیده من تعلیق بسیار کمهزینهتر است چرا که امروز در صورت شکست مذاکرات فعالیتهای هستهایمان دچار یک فرسایش خواهد شد و این بسیار پرهزینهتراز تعلیقی است که در سال 82 و 83 صورت گرفت.
متقی با اشاره به سیاستهای هشت سال گذشته در بحث هستهای، گفت: اینکه در ایران فردی مثل احمدینژاد روی کار میآید که سیاستهای تهاجمی را پیش میگیرد صرفا به خاطر سیاستهای از بالا به پایین نیست، اولا فضای جامعه ایران مهم است و دوم اینکه نتیجه امنیتی کردن فضای منطقه از سوی جرج بوش پسر پس از سه سال موجب میشود که ایران هم به فردی رای دهد که سیاستهایش متناسب با سیاستهای آمریکا باشد و الان باید نگران این مساله بود که پس از یک دوره فضای آرام مجددا به فضای تهاجمی بر نگردیم.
این استاد دانشگاه فضای آینده مذاکرات را مبهم دانست و گفت: پس از تمدید مذاکرات هنوز شاهد مذاکرات جدی نبودهایم و نسبت به مذاکراتی که آقای ظریف با خانم اشتون در بروکسل انجام داد انتقاد دارم.
وی گفت: چرا باید مکان مذاکرات بروکسل انتخاب شود آن هم در آستانه اجلاس وزرای دفاع اتحادیه اروپا و ناتو و مذاکره با فردی که دیگر کارکرد سازمانی ندارد. به هر حال فعالیتهای دیپلماتیک معنای خاص خود را دارد و یک دیپلمات باید در چارچوب پروتکل عمل کند.
متقی با اشاره به مذاکراتی که قرار است در نیویورک صورت گیرد، گفت: مذاکرات دوجانبهای که قبل از نیویورک در حال انجام است بسیار پراکنده و در چارچوب مذاکرات دوجانبه و چندجانبه صورت میگیرد و در یک فضای تفکیکی نسبت به مذاکرات هستهای است.
این استاد دانشگاه همچنین به حضور جمشید ممتاز در تیم هستهای اشاره کرد و گفت: ای کاش آقای ممتاز در جریان مذاکرات ژنو که منجر به توافق ژنو شد حضور میداشتند و ای کاش در مذاکرات وین به ایشان فضای بیشتری برای نقشآفرینی میدادند.
وی خاطرنشان کرد: درک فرآیندهای سیاست بینالملل بدون شناختن سه چیز غیرممکن است و آن سه چیز حقوق بینالملل، سیاست بینالملل و فرآیندهای پروتکلی مذاکرات است که مذاکرهکنندگان باید این سه توانایی و شناخت را داشته باشند.
متقی ادامه داد: خروجی سیاست خارجی امری مهم در ارزیابی روندها و عملکردهاست. هر چقدر که نیتها، برنامهریزیها و دیپلماسی مطلوب صورت گیرد اما به نتیجه مطلوب و مناسب نرسیم آن سیاست کارکرد خود را نداشته است بنابراین امروز صرفا میتوانم دعا کنم که نتیجهای در انتهای مذاکرات هستهای حاصل شود اما میدانم که دعای من در نوامبر 2014 محقق نمیشود چرا که تفاوت دیدگاههای ایران و آمریکا و دیگر کشورهای 1+5 بسیار بالاست. اختلاف نظر دو طرف بر سر تعداد سانتریفیوژها، تحقیق و توسعه، لغو تحریمها، پروتکل الحاقی و ... بسیار قابل توجه است. ما نمیتوانیم تحقیق و توسعهای را بپذیریم که نتوانیم در چارچوب آن سانتریفیوژها را آزمایش کنیم و صرفا به ساخت آنها بپردازیم. معتقدم هنوز فضای بیاعتمادی بین ایران و آمریکا زیاد است و این بیاعتمادی از سوی آمریکا سیاست اجبار را به ایران تحمیل میکند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به سوال ایسنا مبنی بر اینکه چرا با تبدیل مواد هستهای ایران به اکسید و سپس تبدیل آن به قرص سوخت مخالف هستید و میگویید ایران همه چیز را از دست داده است در حالیکه هدف ایران از تولید سوخت، تهیه سوخت مورد نیاز برای نیروگاههایش است و سوخت نیروگاه باید به صورت قرص و مجتمع سوخت در آید، گفت: ایران تحریم شد چون اورانیوم غنی شده داشت و اگر میخواهیم اورانیوم غنی شدهمان را بدهیم باید مابهازای آن را دریافت کنیم که همان لغو تحریمهاست. در صورتی که آنچه در توافق ژنو در قبال تبدیل اورانیومهای غنی شده ایران صورت گرفت متوازن با اقدام ایران نبود.
وی گفت: دیپلمات مثل سربازی در خط مقدم جبهه امنیت ملی است و هر جا که دیپلماسی داریم باید چانهزنی هم داشته باشیم بنابراین در بحث تبدیل مواد هستهای مساله این است که اگر قابلیت مواد استراتژیک و هستهایمان را از دست میدهیم باید در ازای آن به همان نسبت تحریمهای استراتژیک و کلیدی رفع میشد. ما نیاز داریم یک ابزاری محکم که طرف مقابل نسبت به آن حساسیت داشته باشد را برای خود حفظ کنیم، ابزاری که بر اساس آن ساختار تحریمی که محدودیت اقتصادی برای ما ایجاد میکند را از بین ببرد. معتقدم توافق ژنو متوازن نیست و به همین دلیل نمیتواند هدفهای مورد نظر دولت را تامین کند.
متقی با بیان اینکه به ادبیات آقای ظریف منتقدم که میگوید جهان غرب باید حقوق هستهای ما را به رسمیت بشناسد، افزود: اگر قدرت و قابلیت نداشته باشیم طرف مقابل حقی برای ما قائل نخواهد بود و اگر آمریکاییها هزار بار سوگند بخورند که حق ما را پذیرفتهاند در عرصه سیاست و حقوق بینالملل این سوگندها معنا و مفهومی پیدا نمیکند.