پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : چرا پس از 35 سال همچنان درباره اين موضوع بحث و اقدام ميشود و در عين حال پيشرفت مورد نظر طرحكنندگان به دست نميآيد؟
حداقل يك علت مهم اين عدم كاميابي، طرح نادرست صورت مساله است. حل هر
مسالهيي منوط و مشروط به طرح درست صورت مساله است. مساله حجاب را بايد
مشخص كرد كه چه نوع مسالهيي است، مسالهيي مرتبط با نظم اجتماعي يا
مسالهيي فرهنگي و عقيدتي؟ قتل و دزدي از منظر حكومت بيش از آنكه يك مساله
فرهنگي باشد، موضوعي مربوط به نظم و امنيت اجتماعي است. به همين دليل
برخورد اصلي حكومت با اين دو پديده، از طريق پليس و دادگاه و مجازات است.
البته قتل و دزدي داراي وجه فرهنگي نيز هستند كه پليس و دادگاه مسووليت حل
آن را ندارند، بلكه آموزش و پرورش، رسانهها و متوليان ديني و خانواده بايد
به حل آن اقدام كنند. من و شما بايد در تربيت فرزند خود به گونهيي عمل
كنيم كه مرتكب اين دو جرم نشوند، ولي پليس و دادگاه بايد با مرتكبين از
زاويه امنيتي و قضايي برخورد كنند.
نمونه ديگر عبادت مهم مسلمانان، يعني نماز است. اگر كسي نماز نخواند،
قطعا برخورد امنيتي و قضايي با او راهحل نيست، زيرا نخواندن نماز، امنيت و
نظم را نقض نميكند، در حالي كه از نظر مسلمانان اين عبادت خيلي مهم است.
در مقابل توقف خودرو در محل ممنوع، با عكسالعمل و جريمه پليس مواجه ميشود
كه به معناي برخورد حقوقي و امنيتي است.
حال پرسش اين است كه طرحكنندگان مساله حجاب از كدام منظر به موضوع نگاه
ميكنند؟ آيا فقدان حجاب نظم و امنيت را به هم ميزند يا يگ گزاره ديني در
خطر قرار ميگيرد؟ اگر دومي است، در اين صورت بايد گفت عدم رعايت حجاب
اهميت بسيار كمتري از ترك نماز يا روزه يا ساير احكام ديني دارد، پس چرا به
اين احكام پرداخته نميشود؟
ولي اگر از منظر ديگر، يعني برهمزننده نظم اجتماعي به موضوع نگاه شود،
در اين صورت اصليترين روش براي برخورد با مساله، پليس و دادگاه است و
شيوههاي ديگر در مراتب بعدي قرار ميگيرند.البته در اين صورت بايد چند
نكته را روشن كرد. اول اينكه چه حدي از بيتوجهي به حجاب نظم اجتماعي را
تهديد ميكند؟ آيا اين حد مربوط به حجاب شرعي است؟ در اين صورت آيا ميتوان
گفت عدم رعايت حجاب شرعي در هر حدي كه باشد، نظم اجتماعي را تهديد ميكند،
قطعا پاسخ مثبت نيست، همان طور كه نخواندن نماز هم ربطي به نظم اجتماعي
ندارد. تعيين اين حد بسيار مهم است. حتي در مكانهاي گوناگون نيز حد مذكور
فرق ميكند.
يكي از مهمترين تعارضات در اين زمينه از سوي مراجع رسمي نشان دادن
فيلمهايي است كه زنان خارجي در آنها با نوعي از پوشش هستند كه براي زنان
فيلمهاي ايراني اين پوشش ممنوع است. در حالي كه هر دو فيلم از تلويزيون
پخش ميشوند و اگر اثرات سوئي بر نظم اجتماعي داشته باشد، فيلمهاي خارجي
با پوشش غيرمحجبه زنان نيز چنين اثراتي را خواهند داشت. البته در فيلمهاي
خارجي هم زنان را با هر نوع پوششي نشان نميدهند، ولي بدون روسري و حتي بيش
از اين را نشان ميدهند. بنابراين مساله حجاب ربطي به نظم اجتماعي ندارد،
پس اگر چنين است چرا رعايت حجاب را براي زنان غيرمسلمان و حتي خارجيها
الزامي ميكنند؟ و اگر مساله مربوط به نظم اجتماعي است چرا در فيلمها از
معيارهاي كاملا دوگانه استفاده ميشود؟ و نيز چرا اصرار دارند كه زنان
ايراني در خارج يا برنامههاي خارج از كشور نيز باحجاب ظاهر شوند، آنجا كه
ربطي به نظم اجتماعي در ايران ندارد؟ پس مساله عقيدتي و انجام يك دستور
ديني است. در اين صورت همان طور كه آقاي رييسجمهور هم تاكيد كردند، اين
مساله با «ون» و «سرباز» حل نميشود، زيرا ورود «ون» براي نظم اجتماعي است و
نه تغيير نگرش فرهنگي و ديني.