پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اصل 15 قانون اساسی میگوید: "زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران،
فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این
زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و
رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی
آزاد است". نکته مهمی که در ماجرای برنامه فیتیله نهفته است، این است که
اعتراضات اخیر صرفاً ناظر به یک برنامه خاص تلویزیونی نبوده بلکه اعتراض به
عدم اجرای کامل این اصل قانون اساسی است.
برنامه فیتیله، در برنامه
اخیر خود، مرتکب خطایی شد که رنجش خاطر دهها میلیون ایرانی را به دنبال
داشت. نه تنها ترکها که همه ایرانیان از این برنامه ناراحت شدند، چراکه
هیچ انسان شرافتمندی توهین به انسانهای دیگر را برنمیتابد.
در این باره نکاتی چند قابل توجه و تأمل است:
1 - آنچه در این برنامه رخ داد، صرفاً استفاده از «زبان ترکی» یا «فارسی با
لهجه ترکی» در یک برنامه طنز نبود، چراکه این موضوع اساساً توهین تلقی
نمیشود و همه زبانها و گویشها از جمله ترکی، شمالی، لری و ... در
برنامههای طنز و جدی مورد استفاده قرار میگیرند و کسی هم رنجیده خاطر
نمیشود. آنچه اتفاق افتاد، فارغ از بحث قومیتها، یک بینزاکتی بود که نام
طنز و حتی جوک هم نمیتوان بدان نهاد (مسواک زدن با فرچه دستشویی!
مشمئزکننده نیست؟ آن هم در برنامه کودک).
حال نسبت دادن این بیادبی چندشآور به یکی از اقوام ایرانی، چه ترک، چه
لر، چه شمالی و ... حتماً باعث رنجش میشود که شد و حق را باید به مردم
آذربایجان و ترکهای ایران داد که نسبت به این بیادبی و اهانت، اعتراض
کنند.
2- اعتراضات مردم آذربایجان به این موضوع، به صورتی کاملاً مسالمتآمیز و
مدنی رخ داد. آنها در ارومیه، تبریز و برخی شهرها و مراکز دانشگاهی،
تجمعاتی شکل دادند و با در دست داشتن نوشتهها و سر دادن شعارهایی، از این
موضوع انتقاد کردند و سپس به تجمع خود پایان دادند.
این در حالی است که برخی جریان های خارج کشور تلاش میکردند این ماجرا را
زمینهای برای آتشافروزی و اختلافزایی کنند و هیزمبیار معرکه شوند.
همراهی نهادهای دولتی و حکومتی با مردم، از امام جمعه تبریز و استاندار
آذربایجان غربی گرفته تا نمایندگان مجلس و نیروی انتظامی و ... نشان داد که
اگر مسئولان با مردم همراه شوند و حتی در اعتراضات تقابل نکنند، کارها
بهتر پیش میرود.
حال فرض کنید که مسئولان، نابخردانه عمل میکردند و سعی در پراکندن مردم
معترض یا بازداشت آنها داشتند. در چنان فرضی، چه فاجعهای رخ میداد و یک
اعتراض مدنی مسالمتآمیز به چه بحرانی تبدیل میشد!
3 - عذرخواهی رئیس صداوسیما، مدیران شبکه 2، تهیهکننده برنامه و بازیگران
فیتیله، اقدام مناسبی بود که به عنوان مطالبه مردم شهرهای ترکنشین محقق شد
و لذا ادامه دادن موضوع، با منطق و خردمندی سازگار نیست. ماجرای اخیر، یک
ماجرای پایانیافته است اما درسها و عبرتهای آن باید دائمی باشد و احترام
به اقوام ایرانی، آویزه گوش همه و مشخصاً صاحبان تریبون باشد.
مردم آذربایجان نیز بزرگوارتر از آنند که نبخشند یا به قطع نان کسی راضی شوند. مهم تنبّه بود که حاصل شد.
4- اما نکته مهمی که در این ماجرا نهفته است و نباید آن را مغفول گذاشت،
این است که اعتراضات اخیر، صرفاً ناظر به یک برنامه خاص تلویزیونی نبوده
است بلکه بیش از آن، اظهار هویت و اعتراض به عدم اجرای کامل اصل 15 قانون
اساسی است؛ اعتراضی که همواره مترصد فرصتی برای ظهور است.
اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران میگوید: «زبان و خط رسمی و
مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب
درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و
قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس،
در کنار زبان فارسی آزاد است.»
بخش اول این اصل به طور کامل اجرا میشود ولی موضوع تدریس زبانهای محلی و
قومی، مغفول مانده است یا بسیار محدود بدان پرداخته میشود. این در حالی
است که مردم آذربایجان، به معنای واقعی کلمه و بی هیچ شعار و تعارفی، متعهد
به قانون اساسی، تمامیت ارضی و همبستگی ملی هستند و موضوعاتی نظیر
پانترکیسم، در بین عموم مردم واقعاً جایگاهی ندارد. اتفاقاتی نظیر ماجرای
فیتیله را نیز به حساب خطای افراد میگذارند و نه فراتر از آن.
بنابراین اگر این اصل قانون اساسی به طور کامل اجرا شود، هم مطالبه قانونی
مردم محقق شده و هم بهانهجویانی که میکوشند از آب آلوده ماهی بگیرند و
اتحاد ملی را خدشهدار کنند، خلع سلاح میشوند.
و سخن پایانی اینکه احترام به همدیگر، سرمایه تاریخی و گرانبهایی است که
ایران را در گذر تاریخ با همه اقوام و زبانها و ادیان و مذاهب مختلف،
پابرجا و استوار نگه داشته است. این سرمایه بیبدیل را حفظ کنیم و همدیگر
را، مانند همیشۀ تاریخ، دوست بداریم.