غلامرضا مصباحی مقدم خود با اشاره به شورای ائتلاف اصولگرایان گفت: پس از انتخابات مجلس، جلسه شورای ائتلاف مجدداً تشکیل شد و طبق نظرات اعضا، قرار بر ادامه فعالیت شورا شد. ظاهراً یک یا دو جلسه نیز بعد از ایام انتخابات برگزار کردهاند. احتمال دارد چارچوب و قالبی که بتواند برای انتخابات دور بعد کمک کند بازهم "تشکیل شورای ائتلاف اصولگرایان" باشد.
مصباحی مقدم در مورد تغییر اعضای شورای همگرایی اصولگرایان تغییر گفت:در حال حاضر نمیتوان در اینباره اعلام نظر کرد و باید در جلسات تصمیمگیری شود که اعضا باقی بمانند یا تغییر کنند.
اهم سخنان وی به شرح زیر است:
* اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری قدمهای بسیار خوبی برداشته اند. معمولاً حرکت احزاب زودتر آغاز میشود و با ابراز تمایل همان احزاب اصولگرا نیز جامعه روحانیت مبارز وارد بحث و گفتوگو میشود.
*{ با اشاره به معرفی کاندیدا از سوی حزب مؤتلفه} بنده با آنها صحبت کردم و گویا این بحث چندان جدی نیست، آنها معتقدند که بالاخره باید کاندیدایی داشته باشند اما به معنای آن نیست که بخواهند حتماً جدای از بقیه کاندیدایی معرفی کنند.
*{درباره ورود چهرههای جدید به عرصه انتخابات در طیف اصولگرایان}: اینها همه باید در نشستهای آتی بررسی شوند، تاکنون هیچ صحبتی در این خصوص انجامنشده است.
*{در مورد گفته هایش مبنی بر حمایت برخی اصولگرایان از روحانی در انتخابات 96} بنده این سخنان را به عنوان یک احتمال مطرح کردم و این تنها یک گمانه از چندین احتمال است. اقدام در اینباره نیازمند آن است که در همفکری با گروههای همسو به جمعبندی برسیم.
*{ با اشاره به تحلیل محمد رضا باهنر رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری مبنی بر اینکه «اگر رقابت آقای روحانی با رقیب به دور دوم بکشد قطعاً رقیب برنده میشود»} بنده نمیتوانم چنین تحلیل روشنی ارائه کنم و باید زمانی بگذرد و ببینیم آقای روحانی در ماههای باقیمانده تا چه حد میتواند جدیتر مشکلات اقتصادی مردم را در دستور کار قرار دهد و حل کند، آن موقع بهتر میتوان اظهارنظر کرد.
*{ با اشاره به نقاط قوت و ضعف دولت طی سه سال گذشته} یکی از نقاط قوت دولت این است که توانسته آرامشی را بر اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور حاکم کند. جلوگیری از تنشهای سیاسی و اقتصادی و اقداماتی چون کاهش نرخ رشد تورم، مثبت بوده است. البته اگر نگاه جامعی داشته باشیم میتوان دریافت که دولت در حل مسائل اقتصادی مردم چندان موفق نبوده و نتوانسته است خواستههای آنها را با اتکا به ظرفیتها و امکاناتی که در داخل کشور در اختیار داشته است محقق کند.دولت توجه خود را بیشتر به حل مشکلات مابین ایران و 1+5 معطوف کرد؛ در آن امر نیز بهصورت نسبی و نه مطلق موفق بود.
* به نظر بنده چشمانداز گفتوگوهای ایران با کشورهای 1+5 چشمانداز مثبتی نبود و از ابتدا هم مشخص بود که این گفتوگوها نمیتواند مشکلات عمده کشور را حل کند و انتظاراتی که خود دولت و رئیسجمهور از برجام داشتند و بعدازآن انتظاراتی که برای مردم ایجاد کردند به جا نبود.
*{ با اشاره به نظر برخی مبنی بر تاثیرگذاری انتخابات ریاست جمهوری امریکا برنتیجه انتخابات ایران} بنده برای این نوع نگاه متأسفم، ما به برکت انقلاب اسلامی کشوری مستقل شدهایم و دارای قدرت نظامی هستیم که بر پای خود ایستاده است و برای آن مهم نیست که چه کسی در انتخابات امریکا پیروز میشود؛ جمهوری خواهان رأی میآورند یا دموکراتها. آنها یک دکترینی برای مدیریت جهان دارند و این دکترین تغییر نمیکند.
*{ با اشاره به تحرکات احمدی نژاد در عرصه سیاسی کشور} تجربه هشت ساله دولت آقای احمدینژاد برای ما موفقیتآمیز نبوده است؛ البته بیشتر تجربه دولت دوم ایشان.
*از یک منظر احمدی نژاد بر روی آرمان امام (ره) تکیه کرد و همین تأکید هم بود که مورد استقبال مردم قرار گرفت. وی شروع خوبی داشت متاسفانه هر چه دلسوزان انقلاب به آقای احمدی نژاد درباره تکرویها، اقدامات شتابزده، ناپخته و نسنجیده تذکر دادند و هرچه گفتند که این اقدامات آثار کوتاهمدت و بلندمدتی دارد که ممکن است آثار کوتاهمدت آن شیرین اما در بلندمدت کشور را دچار مشکل خواهد کرد، گوش نداد و برخلاف آن تذکرات عمل کرده و سیاستهای رسمی نظام را پیاده نکرد.
*آقای احمدینژاد شکافی در میان مجلس و دولت به وجود آورد و مصوبات مجلس را غیرقانونی اعلام و آنچه را که خودش میخواست دنبال میکرد و از مجلس میخواست که به دنبال او بیاید.
*احمدی نژاد سرمایههای ملی را برای اهداف فردگرایانه خودش هزینه کرد و درآمد سرشار نفت را در این دوره بهنوعی هزینه کرد که فواید آن برای ملت محسوس نبود.
*{ با اشاره به افزایش تورم در دولت دهم } احمدی نژاد تورم را با 10/3 درصد تحویل گرفت و در آخر با بالای 35 درصد به دولت بعدی تحویل داد. ایشان کشور را با بدهی نسبتاً کم تحویل گرفت و با یک بدهی بسیار سنگین تحویل داد. در موضوعات سیاسی بهجای آنکه از افکار نخبگان جریان اصولگرا استفاده کند این اقدام را انجام نداد و راهی را طی کرد که تکروی بود.
**{در مورد حمایت اصولگرایان از احمدی نژاد} با این وجود بنده به مصلحت نمیدانم که ایشان به صحنه بیاید و اگر هم به میدان بیاید بعید میدانم که تأیید شود. اگر هم تأیید شود جریانات و شخصیتهای اصولگرا بسیار بعید است که از او حمایت کنند. حتی اگر ما در انتخابات ریاست جمهوری رقیبی جز آقای احمدینژاد نداشته باشیم معتقد هستم حمایت از ایشان به مصلحت نیست.
*{ با اشاره به حمایت اصلاح طلبان از روحانی در انتخبات سال 92} در جریان انتخابات 92 اصلاحطلبان برای ریاست جمهوری آقای عارف را وارد عرصه انتخابات کردند و زمانی که دیدند مردم به اصلاح طلبان هیچ اقبالی ندارند و عارف نیز از رأی لازم برخوردار نیست از روی ناچاری به آقای روحانی رو آوردند. چون ایشان را نزدیکتر به خود میدانستند.
* به نظر بنده جریان اصلاحات نباید دچار غرور و غفلت شود. یک مثال قدیمی است که میگوید"قاچ زین را بگیر، اسبسواری پیشکشت" اینها باید در زیر سایه روحانی آهستهآهسته قدم بردارند و پیش بروند و این موقعیت را از دست ندهند.
* جریان اصلاحطلب از نظر سیاسی هیچ لیدری ندارد که به میدان بیاورد و لیدرهای آنها در فتنه 88 دچار فتنه شدند و یا جز سران فتنه هستند و بعد از آن هم خود را ترمیم نکردهاند
* چهرههای تکراری برای کاندیداتوری در انتخابات آزمون خود را پس دادهاند و نشان دادهاند که چندان مورد اقبال مردم قرار نمیگیرند و بسیار بعید است چهرههایی که تاکنون در چند انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردهاند و رأی نیاوردهاند حالا در انتخابات بعدی پیروز شوند. نیازمند به ورود و معرفی چهره جدید هستیم البته چهره جدید هم نباید ناشناخته باشد و هیچ تجربه مدیریتی جدی از او ندیده باشیم.
*{ در پاسخ به این سوال که آیا در جریان اصولگرایی چنین چهرههایی وجود دارد}بله، کسانی هستند که میتوانند مطرح باشند، منتها شیوه به میدان آمدنشان نباید شیوهای باشد که دیگران را مقابل عمل انجامشده قرار بدهند، یعنی بهگونهای نباشد که چند نفر بدون مقدمه اعلام کاندیداتوری کنند و مجموعه اصولگرایان درمانده شوند که از کدامیک حمایت کنند و احیاناً هرکدام از کیک انتخابات سهم کوچکی بردارند که فایدهای هم نداشته باشد.
* معتقدم باید ائتلاف اصولگرایان شکل بگیرد و اتاق فکری داشته باشد تا افراد شایسته را ارزیابی کند و درنهایت یک نفر را که هم دارای شایستگی است و هم زمینه کسب رأی دارد را به میدان بفرستد. اگر چنین اتفاقی بیافتد امید هست که اصولگرایان بتوانند برنده انتخابات دور بعدی باشند.
*{ درباره سازوکار اصولگرایان در انتخابات شورای شهر} اکنون هنوز خبر جدی نیست و نمیبینیم که اصولگراها برای انتخابات شوراهای شهر دستبهکار شده باشند و مقدمات لازم را فراهم کرده باشند، ولی امیدواریم این اتفاق بیافتد.
* مدیریت شهر تهران تحت تأثیر شورای شهر است و هرکه انتخابات شورا را بهدست بگیرد و هر طیفی اکثریت آرا را کسب کند یعنی مدیریت شهر تهران را بهدست گرفته است و از این منظر اهمیت بالایی دارد.
*تهران پیشانی نظام است و نمیشود از آن غفلت کرد. اهمیت انتخابات شورای شهر تهران کمتر از مجلس و بافاصله زیاد از ریاست جمهوری نیست.