"منع احمدی نژاد از حضور در انتخابات" اتفاقی بود که معادلات انتخاباتی سال آینده را بر هم زد، اما با توجه به شناحتی که از این چهره موجود است، همچنان سئوال هایی با این مضمون که "احمدی نژاد از چه کسی حمایت می کند؟"، " آراء احمدی نژاد به کدام سو هدایت می شوند؟"، "آیا منع احمدی نژاد به نفع اصولگرایان شد یا نه" و... در فضای سیاسی و ادبیات فضای انتخابات مطرح می شود.
به گزارش قانون به نقل از تابناك عباس سلیمی نمین غیبت احمدی نژاد را نشانه ای از کاهش چشمگیر تنش می داند، اما همچنان بر این باور است که او برای تخریب اصولگرایان از هیچ کوششی دریغ نمی کند تا بلکه مهر تایید بر این نظریه بزند که "رای آوری اصولگرایان منوط به حضور احمدی نژاد در انتخابات است". البته بنده معتقدم چنین مساله ای یک دروغ بزرگ است.
مشایی سال 92 به روحانی رای داد
*منعِ انتخاباتی احمدی نژاد از حضور در انتخابات، حرف و حدیث های زیادی را موجب شده است. یکی از آنها، این است که سبد رأی او به کدام سو می رود؟
قطعا آقای احمدی نژاد طرفدارانی دارد که منتظر بودند تا رای سوم را هم به او بدهند و سه باره رییس جمهورش کنند. اینکه رای های احمدی نژاد به کدام سمت برود، بستگی به نوع کارهایی دارد که در ماه های منتهی به انتخابات از خود نشان خواهد داد و اینکه او چه هدف هایی را برای خود در نظر خواهد گرفت. البته با توجه به اینکه در سال 92 "رحیم مشایی" به "روحانی" رأی داد، می توان این تصور را داشت که در انتخابات بعدی هم چه رویکردی از خود نشان خواهند داد.
احمدی نژاد برای شکست اصولگرایان تلاش خواهد کرد
*منظورتان تلاش احمدی نژادی ها برای شکست اصولگرایان است؟
دقیقا. به نکته خوبی اشاره کردید. آقای احمدی نژاد همه هم و غمش را به کار خواهد گرفت تا اصولگرایان در انتخابات شکست بخورند و به همین دلیل برای اینکه آنها با هم به مشکل بر بخورند، از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد.
احمدی نژِاد به روحانی رای می دهد!/ اصولگرایان با بحران خلاء بزرگ تر مواجهند/ رهبری برای تنش زدایی متحمل هزینه شدند
احمدی نژاد می خواهد ثابت کند اصولگرایان بدون او فاقد پایگاه اجتماعی هستند
ایده آل احمدی نژاد ترویج و تقویت این ذهنیت است که بدون او، اصولگرایان فاقد پایگاه اجتماعی هستند که البته این یک دروغ بزرگ است. با این حال او اصرار دارد که ثابت کند فقط خودش می تواند با چهره هایی چون روحانی و هاشمی رقابت کند و در چنین شرایطی، چاره را در تضعیف اصولگرایان می بیند، همان کاری که در سال 92 انجام داد و به طور آشکارا اعلام کرده بود، هر کاری را انجام خواهد تا محمد باقر قالیباف رییس جمهور نشود.
تصمیم گیران اصولگرایی مراقب باشند
پس تصمیم گیران اصولگرایی باید این را بدانند که احمدی نژاد عزمش را جزم کرده تا نگذارد در انتخابات برنده شوند. البته برخیها هم سعی دارند تا این تلقی را در بین عموم ایجاد کنند که فقط احمدی نژاد است که می تواند به عنوان یک اصولگرا روحانی را شکست بدهد و دقیقا به همین دلیل تاکید دارم که تلاشش را برای شکست کاندیدای اصولگراها، حالا هر کسی که می خواهد باشد، به کار خواهد گرفت و در نتیجه کاندیدای اصلاحطلبان چه روحانی و چه چهره ای غیر از روحانی از این فضا بهترین استفاده ممکن را می تواند ببرد. حتی می توان این را گفت که احمدی نژاد به روحانی رای خواهد داد.
احمدی نژادی ها در تخریب و تخطئه افراد متبحرند
*البته منع رهبری باعث شده تا احمدی نژاد و حلقه اصلی اش شرایطی پیچیده را تجربه کنند. آنها در این موقعیتی که دچار شده اند، تا چه حد امکان تحرک دارند؟
تخریب در فضای کنونی به ابزار پیچیده ای نیاز ندارد و لازم نیست که داخل سیستم باشند و یا موقعیت ویژه ای داشته باشند. احمدی نژادی ها یکی از کارهایی که در آن تبحر دارند، تخریب و تخطئه است و اطمینان داشته باشید که با سایت های مختلفی که در این چند سال راه انداخته اند، می توانند اقدامات تخریبی خود را ادامه بدهند. با نگاهی به آنچه آنها در این چند سال در رفتار خود نشان داده اند، همه را به این نتیجه رسانده اند که از اتهام زنی و خراب کردن وجهه با هر راهی هیچ ابایی ندارند.
برنامه سفرهای احمدی نژاد ادامه دارد
*در این بین، سفر احمدی نژا به شهر آستانه اشرفیه هم اتفاق جالب و البته قابل تاملی بود.
تکرار می کنم، با توجه به شناختی که از ایشان وجود دارد، نباید از چنین کارهایش تعجب کرد. او با وجود منع و اعلام اینکه در انتخابات 96 حضور نخواهد داشت، طبیعتا سفرها و برنامه های دیگر خود را با شدت و حدت قبلی ادامه خواهد داد.
اصولگرایان با بحران خلأ بزرگ تر مواجهند
*بحث را درباره وضعیت اصولگرایان در سال منتهی به انتخابات ادامه بدهیم. گروهی بر این عقیده اند که بحران ریش سفیدی (نظیر آیت الله مهدوی کنی و مرحوم عسگراولادی) و عدم وجود چهره ای که پتانسیل رقابت با روحانی را داشته باشد از مشکلاتی است که این طیف با آن مواجهند؟
اینکه اصولگرایان بعد از رحلت افرادی نظیر آیت الله مهدوی کنی و آقای عسگر اولادی به نوعی با بحران خلاء بزرگتر مواجه اند، واقعیتی است که در چند انتخابات گذشته هم تاثیرش را گذاشته است.
اینکه اصولگرایان را فاقد چهره رأی آور بدانیم، تحلیل غلطی است
اما درباره اینکه اصولگرایان را فاقد چهره ای رای آور بدانیم، تحلیل بسیار غلطی است. آنها کاندیداهایی دارند که کارنامه هایی درخشان و قابل دفاع دارند و می توانند ادعا کنند که از قابلیت ریاست جمهوری برخوردار هستند. البته باید گفت که رقابت با دولتِ مستقر دشواری های خودش را دارد و به همین دلیل باید کار تشکیلاتی را در دستور کار خود قرار بدهند تا بتوانند در شرایطی مطلوب به فکر رقابت با حسن روحانی باشند. البته آنها باید مراقب خراب کاری های احمدی نژاد هم باشند، چون بی شک او حتی نسبت به سال 92 مصمم تر است تا چهره ای غیر از اصولگراها برنده انتخابات شود و به همین دلیل بیکار نخواهد نشست.
پایداری چی ها جدای از احمدی نژاد نیستند
*اصولگرایان البته در راه اتحاد مانعی به نام جبهه پایداری را پیش روی خود می بینند که در برخی انتخابات اخیر وحدت شکن بوده اند.
به عقیده من پایداری چی ها را نباید مستقل از احمدی نژاد ببینیم. این آقایان به نوعی به طور غیر مستقیم با احمدی نژدی ها همراه شدند و حتی در بحث نهی خصوصی رهبری، سعی داشتند تا جانب احمدی نژاد را بگیرند که به همین دلیل موقعیت سایسی شان تضعیف شده و در مجلس هم حضوری حداقلی دارند. جبهه پایداری فقط در میان نیروهای مبتدی و غیر کارشناس سیاسی جایگاه و پایگاه دارد و محال است که نخبگان و درد آشنایان به افراطیون توجهی نشان بدهند.
شروطی که تحققش پیروزی روحانی را مسجل می کند
*برای سئوال پایانی؛ از الان می توان گفت کدام طیف شانس بیشتری برای برنده شدن در انتخابات دارد؟
اگر دولت مستقر خطاهایش را کم کند و نگاهش به خارج را تغییر بدهد و به داخل توجه بیشتری نشان بدهد و بداند که غربی ها اسراییل را بر همه جهان ترجیح می دهند و همچنین مسایل را با مردم در میان بگذارند و به حل مشکلات جامعه اهتمام بورزند، می تواند موقیعتش را تمدید کند.
اصولگرایان و اصلاح طلبان قدر هزینه ای که رهبری دادند، بدانند
اصولگرایان هم برای توفیق انتخاباتی، لازم دارند که اختلاف هایشان را کم کنند و هر کاری که لازم است را در راستای اتحاد انتخاباتی انجام بدهند. همچنین با توجه به تدبیر رهبری در منع احمدی نژاد برای حضور در انتخابات، حتما تنش های انتخاباتی خیلی خیلی کمتر خواهد شد، پس هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان بر خود واجب بدانند که از نگاهِ جزیی پرهیز کنند و در شرایطی که کشور شرایط ویژه ای را در سطح منطقه و جهان دارد، کاری نکنند که موقعیت نظام اسلامی تضعیف شود. مخصوصا حالا که رهبری هزنیه کلانی را در ارتباط با محدود کردن جریانی که حدس می زدند، تنش زا هستند، پرداخت کردند، همه باید تنش زایی را اصلی اصولی در رقابت های انتخاباتی قلمداد کنند.