کاری که او مقابل سیدمهدی
رحمتی کرد، هر چند در ابتدا مخالفان زیادی داشت اما رفته رفته تبدیل به یک
الگو شد. کیروش مقابل چهرههایی چون عقیلی، جباری و... هم برای اثبات یک
چیز جنگید و آن ارزش پیراهن تیم ملی ایران بود. خیلیها، حتی جدیترین
منتقدان کارلوس معتقدند اگر یک روز در باشگاههای ایرانی هم چنین نظامی به
وجود بیاید، بازیکنسالاری ریشهکن میشود و این عامل مهمی در برقراری نظم
خواهد بود. کیروش نشان داد اولاً با تمام بازیکنان در این زمینه به یک شکل
برخورد میکند و دوماً اگر تمام دنیا هم روبهرویش قرار بگیرد، از تصمیمی
که گرفته برنمیگردد. او به سیدمهدی رحمتی گفت به سلامت و به جباری هم همین
حرف را زد و یک بار در مصاحبهای معروف گفت: «من نمیدانم چرا بازیکنان
ایرانی به پیراهن تیم ملی احترام نمیگذارند و این برایم یک سؤال است.»
حالا با این پیشزمینه سراغ اتفاقاتی میرویم که در هفته هشتم لیگ برتر رخ
داد.
بختیار رحمانی - علیرضا منصوریان
بختیار
رحمانی بعد از تعویض در بازی با سیاهجامگان، به جای اینکه به سمت
منصوریان برود، با او دست بدهد و روی نیمکت بنشیند بانداژ دستش را به زمین
کوبید و مستقیماً به رختکن رفت. بعد از دو، سه ساعت هم مصاحبه کرد که به
خاطر درد زانویش روی نیمکت ننشسته است. او تأکید داشت که قهر نکرده و اصلاً
ماجرا این چیزهایی نبوده که همه ایران با چشمشان دیدهاند. منصوریان اما
در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی گفت مشکل درونتیمی بوده و حل خواهد شد اما
اگر قرار باشد کیروش نقش الگوی واقعی منصوریان را بازی کند، قطعاً بختیار
جایی در استقلال نخواهد داشت. آنچه به نظر میرسد این است که مشکلی برای
رحمانی با وجود این رفتار تند پیش نمیآید و او احتمالاً در دیدار بعدی
استقلال هم به میدان میرود، مگر اینکه سرمربی آبیها همان رفتارهای نفت را
در پیش بگیرد و با او برخوردی قاطع داشته باشد البته منصوریان در استقلال
نشان داده رودربایستی با کسی ندارد و حالا باید منتظر ماند و دید آیا او از
کیروش، جدیت و مبارزه با بازیکنسالاری را یاد گرفته یا نه.
مهدی طارمی - برانکو
طارمی
قطعاً یکی از مهمترین چهرههای بازی با نفت تهران بود. او یک پنالتی گرفت و
یک گل زد تا مؤثرترین بازیکن پرسپولیس باشد اما در نیمه دوم وقتی برانکو
متوجه شد کمی انگیزهاش را از دست داده، مهدی را تعویض کرد. طارمی در لحظه
تعویض مثل آتش زیر خاکستر بود و هر لحظه ممکن بود طغیان کند. سیدجلال
حسینی کاپیتان تیم به سمت مهدی رفت و از او خواست خودش را کنترل کند. مهدی
قبل از آن، طوری قیافه گرفته بود که با اولین نگاه میشد فهمید شاکی است؛
او حتی وقتی روی نیمکت رفت، بعد از گل سوم واکنشی نشان نداد. این پرده اول
از نقش مهدی در بازی با نفت بود. در پرده دوم، او روبهروی خبرنگاران
ایستاد و حرفهایی درباره رامین دوست و همبازیاش زد که بیشک میتواند
برانکو را تحت فشار قرار دهد: «رامین رضاییان به درد تیم ما میخورد. من به
نظر آقای برانکو احترام میگذارم و اینکه به رامین رضاییان بازی میدهد یا
خیر، به من مربوط نیست اما به عنوان یک دوست که رابطه نزدیکی با رامین
رضاییان دارم، به نظرم باید کمکم رامین بازی کند. اینکه برانکو میگوید
بازی نکند، نظر خودش است و هیچ کاری هم نمیتوانیم بکنیم اما به نظر شخص
منِ طارمی، رضاییان باید کمکم بازی کند چون برای تیم ملی هم خوب است.»
حالا برداشت شما از این رفتارها و این حرفها چیست؟ آیا مهدی طارمی آتش زیر
خاکستر نیست؟ آیا او در تیم ملی ایران حتی با نیمکتنشینی، به خودش اجازه
میدهد ابرو کج کند؟
رامین رضاییان - برانکو
رامین
هم تبدیل به معمایی برای برانکو شده است. وقتی سرمربی پرسپولیس تعویض سوم
تیمش را انجام داد، یک لحظه دوربین چهره رامین را نشان داد که نیشخندی زد و
این به آن معنا بود که ناراضی است؛ هر چند دوباره مصاحبه کرد و گفت مشکلی
نیست و به نظر سرمربی احترام میگذارد اما حرکت او گویای اعتراضی بود که
میتواند در طولانیمدت برای پرسپولیس حاشیهساز شود.