arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۶۷۱۹۱
تاریخ انتشار: ۴۵ : ۰۷ - ۰۵ مهر ۱۳۹۶

چرا برخی مراسم رسمی کارناوالیزه شده است؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یک جامعه‌شناس گفت: گروه‌های اجتماعی سعی می‌کنند مراسمی رسمی را به‌نحوی کارناوالیزه و به‌عبارتی چند صدایی کنند. یکی از این مراسم می‌تواند عزاداری‌های مذهبی باشد که به‌نحوی افراد در آن مشارکت و سعی می‌کنند، تک‌صدایی حاکم بر مراسم را به چالش بکشند. شرکت در مراسم رسمی معمولا فرصت‌هایی را برای کارناوالیزه شدن و چند صدایی شهروندان ایجاد می‌کند.

در دورانی مراسم عزاداری، مکتب آموزشی و ادب فرهنگی و اجتماعی بودند که اصولی را مانند سادگی، تکریم سالمندان، تقویت روابط همسایگی و مشارکت جمعی دنبال می‌کردند؛ اما حالا مراسم عزاداری دستخوش تغییرات اساسی در این زمینه‌ها شده‌اند و شاهد پذیرایی‌های تجملاتی، پوشش‌ها و آرایش‌های نامرتبط با مراسم و ... هستیم. تا جایی که حتی برخی نسل‌های گذشته و جدید نسبت به این موضوع انتقاد دارند و فرهنگ گذشته را با آنچه امروز وجود دارد، مقایسه می‌کنند.

محمدامین قانعی‌ راد - جامعه‌شناس - درباره این موضوع و مقایسه فرهنگ عزاداری در گذشته با آنچه اکنون اجرا می‌شود، در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: پیش از این، مراسم عزاداری عرصه پذیرش و هم‌شکلی بود، منظور از پذیرش این است افرادی که در این مراسم شرکت می‌کردند، ذهن خود را در اختیار کسانی می‌گذاشتند که این مراسم را طراحی کرده بودند. این افراد ممکن بود یا سخنران باشند یا مداح یا هر کس دیگری که جلسه را اداره می‌کرد. همه‌ افراد به‌شکل پذیرا و انفعالی در این‌گونه مراسم شرکت می‌کردند. از طرف دیگر، نوعی هم‌شکلی از لحاظ پوشش، شیوه رفتار و ... در میان آن‌ها وجود داشت که در این مراسم تقویت می‌شد.

رییس سابق انجمن جامعه‌شناسی ادامه داد: اساسا مراسم مذهبی، احساس هم‌شکلی و وحدتی را که به هم‌شکلی وابسته بود، در میان افرادی که در مراسم شرکت می‌کردند، ایجاد می‌کرد. مثلا لباس مشکی مردم، در جامعه هم‌شکلی ایجاد می‌کرد، اما به نظر می‌رسد مراسم عزاداری با ایجاد یکسری تحولات در برخی طبقات و اقشار اجتماعی، در سبک زندگی جذب می‌شود و با آن پیوند پیدا می‌کند. آنچه در سبک زندگی اهمیت دارد، موضوع خود ابرازی، بیان خویشتن و نشان دادن تمایزها و تفاوت‌هاست و نوعی عدم انفعال و مصرف‌کننده غیرمنفعل بودن را نشان می‌دهد.  

او گفت: فرد، پدیده عزاداری و نهادهای جانبی را به شیوه‌ای، به مصرف فرهنگی تبدیل و سعی می‌کند، در این میان، تمایز خود را در زمینه‌هایی مانند پوشش، سبک رفتار و موارد مشابه نشان دهد. بنابراین در برخی موارد شاهد بازنمایی تنوع افراد در مراسم مذهبی هستیم که از این فرصت برای خود ابرازی و تجلی سبک زندگی‌شان در عرصه اجتماعی استفاده می‌کنند، بویژه این‌که ما در جامعه ایران، با نداشتن مراسم شادی جمعی هم روبه‌رو هستیم. به همین دلیل، فرصت‌های خود ابرازی منحصر به مراسم مذهبی شده است که عمدتا هم عزاداری هستند.

قانعی‌راد با بیان این‌که ما در مراسم عزاداری شاهد رنگارنگی و تنوع هستیم که طبیعتا موجب کم شدن غم‌انگیز بودن آن مراسم می‌شود، اظهار کرد: نکته دیگری که با تحولات اخیر جامعه همراه است، زنانه شدن فضاهای عمومی ماست که در مراسم عزاداری هم صدق می‌کند، یعنی ما شاهد حضور گسترده زنان در این نوع مراسم و مجالس و در صف‌های غذای نذری هستیم.

این پژوهشگر با تاکید بر این‌که مراسم عزاداری بیانگر تحول فرهنگی در جامعه ایران هستند، گفت: اگر بخواهیم به‌جز این عوامل، از عوامل دیگری هم یاد کنیم، به نظر می‌رسد موضوع واکنش در برابر سیاسی شدن این مراسم نیز وجود داشته باشد. در مواردی شاهد سیاسی شدن مراسم عزاداری هستیم که حتی با مفاهیم و پیام‌های سیاسی همراه هستند و در میان برخی شهروندان این واکنش ایجاد شده که سعی می‌کنند، معنای این مراسم را تغییر دهند و به سمت فرهنگی بودن پیش ببرند که یک نوع تلاش با هدف بازیابی مراسم عزاداری توسط بخشی از اقشار جامعه است. به این ترتیب، ما حتی می‌توانیم شاهد قطبی شدن مراسم عزاداری هم باشیم که در سبک‌های مختلف مثل سبک مراسم عزاداری سیاسی و فرهنگی و شاید هم سبک عزاداری‌ای که بیشتر سعی می‌کند سنتی باشد، بروز پیدا کند.

او با اشاره به سه‌گانگی مراسم عزاداری در جامعه، توضیح داد: سبک‌های مختلف عزاداری می‌تواند با قشرها و طبقات مختلف اجتماعی یا حتی گرایش‌های مردم ساکن شمال، جنوب و مرکز شهر پیوند پیدا کند و هر کدام از آن‌ها می‌توانند بر مبنای شرایط ویژه خود، تجزیه و تحلیل شوند و ویژگی‌های سنتی، فرهنگی و سیاسی آن‌ها برشمرده شود. کمبود عرصه‌های حضور و مشارکت اجتماعی، در حد زیادی یکی از عواملی است که به فرهنگی شدن این مراسم کمک می‌کند. از طرفی یک نوع تقابل ناخودآگاه اجتماعی در مقابل سیاسی شدن مراسم عزاداری می‌تواند وجود داشته باشد.

قانعی‌راد با اشاره به این‌که شرکت در مراسم رسمی معمولا فرصت‌هایی را برای کارناوالیزه و چند صدایی شدن ایجاد می‌کند، گفت: در همه جوامع، وقتی فرصت‌ها برای چند صدایی شدن کم باشد که افراد بتوانند تفاوت و تنوع عقاید خود را ابراز کنند و نشان دهند، آن‌ها سعی می‌کنند از فرصت‌های مراسمی استفاده کنند.

این مدرس دانشگاه با بیان این‌که مراسم عزاداری جایی است که فرصت حضور در مراسم جمعی فراهم می‌شود، ادامه داد: با نبودن مراسم شادی در جامعه، از مراسم عزاداری به‌نحوی خاص استفاده می‌شود. در این شرایط، مراسم عزاداری و روزهایی مثل تاسوعا، عاشورا و اربعین به فرصت‌هایی تبدیل می‌شوند که افراد در آن‌ها تلاش می‌کنند اقتدار تک‌صدایی حاکم بر مراسم را به‌نحوی به چالش بکشند. مراسم جمعی فرصت‌هایی برای به چالش کشیدن نظم متعارف و رایج نیز محسوب می‌شود، البته منظور از نظم رایج، همان روایت رسمی است که معمولا از یک مراسم جمعی در جامعه ارائه می‌شود.

او اضافه کرد: در جامعه ما، موقعیت‌های عزاداری در حال افزایش است و فقط به دهه محرم و صفر محدود نمی‌شود، بلکه روزهای زیادی به‌عنوان مراسم عزاداری اعلام می‌شوند که پیش از این وجود نداشتند یا به این اندازه مورد توجه قرار نمی‌گرفتند. رسانه‌های رسمی نیز سعی می‌کنند، این مراسم را تا حد زیادی برجسته کنند. افزایش موقعیت‌های عزاداری که طبیعتا با افزایش کاربرد نمادهای دینی همراه است نیز به فرسایش این نمادها منجر می‌شود.

قانعی‌راد بیان کرد: وقتی هر روز، روز عزاست به معنی این است که هیچ روزی عزا نیست و زمانی که روزهای انگشت‌شماری در سال، عزاداری است، این مراسم می‌تواند معنادار باشند. یکی از پیامدهای تلاشی که در جهت افزایش موقعیت‌های عزاداری در جامعه می‌شود، فرسودگی و معنازدایی از موقعیت‌های عزاداری است که موجب عادی‌سازی این موقعیت‌ها در این زمینه می‌شود. این عادی‌سازی جذب زندگی روزمره می‌شود تا تفاوت معناداری در این زمینه احساس نشود.

رییس سابق انجمن جامعه‌شناسی با بیان این‌که «اگر همه شب، شبِ قدر بودی، شب قدر، بی‌قدر بودی» اضافه کرد: اگر قرار است مردم ارزش شب قدر را بدانند، نباید هر شب را به این نام خطاب کنند. به‌نظر می‌آید افزایش موقعیت‌های عزاداری، آن‌ها را بی‌معنی می‌کند، همان‌طور که افزایش مراسم شادی جمعی و جشن‌های ملی می‌تواند نوعی بی‌معنایی فرهنگی ایجاد کند.
برچسب ها: کارناوال ، مراسم
نظرات بینندگان