علی مطهری با بیان این که معاویه اسلام را از محتوا تهی کرده بود، اظهار کرد: از این رو امام علی (ع) بعد از به حکومت رسیدن، به جای کشورگشایی و توسعه حکومت اسلامی در خارج مرزها، شعار اصلاح داخل داد و اصلاحات بسیاری انجام داد. چون اگر محتوای اسلام از بین برود هر مقدار فتوحات هم که حاصل شود، بی فایده خواهد بود.
به گزارش «انتخاب»، نایب رئیس مجلس در سخنرانی خود در شب تاسوعای حسینی با عنوان «امام حسین (ع) و اصلاح امت» در انجمن اندیشه و قلم با بیان اینکه شهید مطهری معتقد بود هر گاه جامعه اسلامی از مسیر خود خارج شده، بعد از آن بوده که یک اقلیت منافق اکثریت مومن را فریب دادهاند، گفت: مانند حادثه سقیفه که بعد از دو ماه و نیم از دستور پیغمبر اسلام (ص) درباره جانشینی علی (ع) اتفاق افتاد. در جنگ صفین هم همین اتفاق رخ داد. در حادثه کربلا همینطور و این قاعدهای کلی است و در تاریخ معاصر هم مصادیق آن رخ داده است. مانند انقلاب مشروطه و ما باید مراقب باشیم که این اتفاق تکرار نشود. بنابراین جامعه اسلامی همیشه از درون خود تهدید میشود. امروز هم همین طور است و اگر میبینید مشکلاتی در دنیای اسلام وجود دارد مربوط به درون جامعه اسلامی و اختلافاتی است که داریم.
وی ادامه داد: در جریانهای فکری و انقلابها همیشه خطر نفاق وجود دارد. دشمن وقتی از مواجهه رو در رو ناتوان است به آن ملحق میشود و احیانا شعارهای تندتر از انقلابیها و موسسان اولیه میدهد، پوسته را حفظ میکند، اما مغز را خالی، ظاهر را حفظ کرده و باطن را تغییر میدهد؛ به طوری که اکثریت مردم گمان نمیکنند محتوا از دست رفته است.
مطهری اضافه کرد: علی (ع) فرمود بزرگترین فتنه بعد از من فتنه بنیامیه است که فتنهای کور و تاریک است که افراد روشنبین و روشنفکر را در برمیگیرد. وضع شما در مقابل آنها وضعیت برده و ارباب خواهد بود. لذا وقتی ایشان به خلافت رسید شعار اصلاح داخل داده و اصلاحات بسیاری انجام دادند، در حالی که خلفای پیشین بیشتر به دنبال فتوحات بودند و ایران، مصر، روم، فلسطین و بخشی از آفریقا و اروپا را تصرف کردند.
فرزند شهید مطهری با بیان اینکه در نهج البلاغه، علی (ع) از فتوحات خلفای قبل بدون تلاش برای آشنا کردن اقوام تازه مسلمان با فکر اسلامی انتقاد می کند، گفت: ایشان میفرماید در زمان پیامبر اسلام (ص)، ایشان همزمان با فتوحات و گسترش حوزه اسلام فرهنگ اسلامی مردم را بالا می برد اما پس از ایشان تبدیل به کشورگشایی شد. مجاهدان اسلام در صدر اسلام بصیرت های خود را بر شمشیرهای خود حمل می کردند. آنها می خواستند موانع دعوت را بردارند و مردم را آزاد کنند، دولت های ظالم را بردارند تا مردم با آزادی به سوی اسلام بیایند. اما پس از آن مجاهدان مانند صدر اسلام نبودند و به طمع اسیر کردن زنان و غنیمت به جنگ می رفتند.
وی ادامه داد: این یک نقطه عطف در تاریخ اسلام بود که حضرت علی به آن توجه کرد. یعنی اصلاح داخل. این نقطه عطف توسط امام حسین(ع) ادامه یافت و امام حسین هم همان راه را پیمود. اما چه ضرورتی وجود داشت که امام حسین (ع) قیام کرد؟ چه شرایطی وجود داشت که پیش از آن قیام نکرد در حالی که ۱۰ سال در زمان معاویه امامت امت را بر عهده داشت یا امام حسن هم قیامی که یارانش در آن به شهادت برسد، نکرد و صلح کرد.
معاویه اسلام را از محتوا تهی کرده بود
علی مطهری با تاکید بر اینکه اگر تاریخ اسلام را به درستی بررسی کنیم به ریشه های قیام امام حسین (ع) میرسیم، گفت: معاویه ۲۰ سال در شام حاکم بود، بعد از آن ۲۰ سال خلیفه مسلمانان بود. یعنی ۴۰ سال بر دنیای اسلام حکومت کرد و اسلام را از درون خالی و پوچ کرده بود. او از پیامبر کینه داشت و وقتی که اسلام به پشت درهای مکه رسید، او و پدرش ابوسفیان اسلام ظاهری آوردند اما این خاندان منتظر فرصت بودند تا ضربه خود را وارد کنند. معاویه تبعیضهای زمان عثمان را افزایش داد. ثروتها و مناصب را به اقوام و خویشان سپرده و اسلامی طبقاتی به وجود آورد که عربها بر غیر عربها ترجیح دارند، قریش بر غیر قریش برتری دارد و از این قبیل. او اقداماتی را برای اسلامزدایی و برای اینکه هسته و مغز اسلام را تغییر دهد انجام داد تا تنها پوستهای از اسلام باقی بماند.
وی ادامه داد: وقتی عثمان خلیفه شد ابوسفیان جلسهای تشکیل داد و همه بنیامیه را جمع کرد در حالی که پیرمردی بود و بینایی خود را از دست داده بود. گفت آیا غریبهای در بین ما هست؟ گفتند خیر. در حالی که بودند و بعد خبر را بردند. او گفت این حکومت که به دست شما افتاد آن را مانند توپ به یکدیگر پاس دهید تا از دست شما خارج نشود. باور نکنید که بهشت و جهنمی هست.
نایب رئیس مجلس با بیان اینکه امام حسین قیام میکند تا بگوید اسلام آن چیزی نیست که خلفا نشان می دهند، گفت: لذا از مکه به سمت کوفه حرکت می کند تا بگوید این حجی که به تصرف بنی امیه در آمده است، حج واقعی نیست و حفظ اساس اسلام ارجح است. او از سر عصبانیت قیام نکرده بود، از کوره در نرفته بود بلکه محاسبه کرده بود که به چه دلیل قیام می کند و چگونه پیام آن هر چه بیشتر به دنیا برسد. علاوه بر فسق و فجور بسیاری که یزید انجام میداد حکومت هم موروثی شده بود. تا پیش از این حکومت موروثی نبود.
وی با طرح این سوال که «باید چه اقداماتی انجام دهیم که چنین حوادثی تکرار نشود؟» ادامه داد: در بین خودمان هم گاه مسائلی می بینیم مانند گروه فرقان که از روی اعتقاد و عقیده کار می کردند. بله؛ بخشی از داعش افراد نامتعادلی هستند که از کشورهای مختلف خاورمیانه، آفریقا و اروپا گرد هم آمدهاند. ممکن است اعتقاد چندانی هم نداشته باشند و بیشتر جنبه روحی و روانی دارد. اما برخی از آنها از سر اعتقاد این جنایتها را مرتکب میشوند و همزمان شعار الله اکبر سر می دهند. مانند لشکر عمر سعد که به قصد نزدیک شدن به خدا و قربه الی الله برای ریختن خون امام حسین آمده بودند.
مطهری بر جلوگیری از استفاده مذهب علیه مذهب تاکید کرد و گفت: این مهم است که از نیروی مذهب علیه مذهب استفاده نشود. کسی که کمربند انفجاری به خود میبندد و خود را منفجر میکند این کار را با نیروی ایمان انجام میدهد؛ چرا این اتفاقات رخ میدهد؟ من واقعا مایل هستم عدهای از سران داعش در ایران یا کشورهای دیگر مورد بررسی و مصاحبه قرار بگیرند و انگیزههایشان تحلیل شود.
وی ادامه داد: شهید مطهری می گوید افرادی که به دین گرایش پیدا میکنند اما بعدا از دین خارج میشوند افراد بسیار خشنی میشوند، چون وقتی به دین گرایش پیدا کرده است عواطف انسانی او تحت تاثیر دین است، اما وقتی از دین خارج می شود، حتی از عاطفه انسانی هم رها میشود. این است که افرادی که زمانی متدین بوده اما از دین خارج شده اند از بی دین های اولیه خشنتر و خطرناکتر میشوند.
وی در پایان گفت: شاید بخشی از داعش از همین تیپ افراد باشند. اما خطرناکتر از این افراد خشکه مقدسهایی هستند که عواطف انسانی آنها تحت الشعاع دین قرار گرفته است، اما چون نیروی دین به صورت انحرافی کار می کند، این افراد خشنتر و خطرناکتر هستند. داعش واقعا مصداق این سخن شهید مطهری است. البته ایشان میگوید شرقی در جنایت هیچ گاه به پای غربی نمیرسد. جنایتهای غربیها در جنگهای صلیبی و در دوره حکومت کلیسای کاتولیک در قرون وسطی روی داعش را سفید می کند