اتفاقات این چنینی هم رخ داده که مثلا یک قاضی حکمی درباره یک ورزشکار داده که میخواست آن حکم را در ورزشگاه اجرا کند میخواست او را در ورزشگاه شلاق بزند اما وظیفه من این بود که ورود کنم و اجازه ندهم این کار رخ بدهد. در آن زمان آقای میرمحمدصادقی، سخنگوی قوه قضاییه بود و محبت کرد و اجازه نداد که این کار صورت بگیرد.
به گزارش انتخاب به نقل از روزنامه اعتماد، «سالهاست حرف و حدیثهای زیادی درباره توصیههایی از نهادهای بالادستی برای تعیین نتیجه این بازی مطرح میشود که هیچ کدام از این مسائل تا به حال به طور رسمی تایید نشده است. یکی از کسانی که از نزدیک چند سالی دربیهای پایتخت را زیر نظر داشت، سعید فائقی، معاون وقت رییس سازمان تربیتبدنی بود. او که در زمان معاونتش در سازمان تربیتبدنی دربیهای جنجالی زیادی برگزار شد، حالا در گفتوگویی با روزنامه اعتماد به بررسی آن بازیها پرداخته است.
در دوره معاونت شما در سازمان تربیتبدنی حدود ١٠ دربی برگزار شد. سختترین دربی در دوران مدیریت شما که نگرانی زیادی برای آن وجود داشت مربوط به کدام بازی است؟
تنها دربی که نگرانی زیادی درباره آن داشت مربوط به سال ٧٨ بود که دو روز قبل از آن حادثه کوی دانشگاه رخ داده بود. بازی قرار بود در جریان جام حذفی برگزار میشد در نهایت هم پرسپولیس برنده دربی شد. در آن زمان آقای هاشمی طبا از دولت تماس گرفتند و گفتند که دولت نگران است و بهتر است وقتی بازی مساوی شد، بازی مستقیما به پنالتی کشیده شود اما من گفتم ما پیش از بازی اعلام نکردهایم که بازی به پنالتی کشیده میشود و الان هم نمیشود این کار را بکنیم. این یعنی در آن زمان رییس دولت وقت که آقای خاتمی بود نسبت به این بازی ابراز نگرانی کرده بود.
یعنی به شما توصیه نکردند که بازی بهتر است تمام شود یا بدون پیروزی یک تیم به پایان برسد؟ همیشه بحث از بالا دستور آمد مطرح میشود.
نه اصلا چنین توصیهای به ما نکردند. بازی جام حذفی بود و باید یک تیم برنده میشد. در زمان معاونت ما، فدراسیون فوتبال حتی یک اخطار هم از فیفا دریافت نکرد. چرا که میدانستیم اگر دخالت کنیم فیفا برخورد میکند. ما بیشترین رعایت را به لحاظ بینالمللی انجام میدادیم. اگر کوچکترین دخالت را در امور فدراسیون فوتبال انجام میدادیم به تبع آن با محرومیتهای زیادی مواجه میشدیم. حتی اگر میخواستیم رییس فدراسیون را تغییر بدهیم تمام موارد قانونی را رعایت میکردیم. یعنی یا یک مصوبه مجمع درست میکردیم که مثلا این تغییر مدیریت در مجمع اتفاق افتاده است یا از رییس فدراسیون خواهش میکردیم که خودش استعفا بدهد تا فیفا به این مسائل ورود نکند. شاید خیلیها بگویند فقط به خاطر درگیریها بود که ما داور خارجی میآوردیم بلکه فقط این نبود؛ یکی از دلایلش هم همین مسائل بینالمللی بود که میخواستیم همه بدانند تمام اصول بینالمللی را رعایت میکنیم.
آیا رییس دولت اصلاحات نسبت به مسائل فوتبالی ورود میکردند؟
رئیس دولت اصلاحات گفته بودند درباره دو فدراسیون با من مشورت کنید. آن فدراسیونها هم کشتی و فوتبال بود. حتی یادم است برای فدراسیون فوتبال که قرار شد تغییراتی انجام بدهیم لیست ٥ یا ٦ نفره را آقای هاشمی طبا پیش رئیس دولت اصلاحات برد تا نظر او را بپرسد. در نهایت رئیس دولت اصلاحات اعلام کردند نظر من روی صفایی فراهانی است.
در دربی سال ٧٨ و بعد از حوادث کوی دانشگاه که به آن اشاره کردید حرف و حدیثهای زیادی وجود دارد به طور مثال عنوان شده از دولت فشار آوردند تا این بازی لغو شود اما آقای صفایی فراهانی پافشاری کردند تا بازی برگزار شود. این مساله را تایید میکنید؟
آقای آیتاللهی، استاندار وقت تهران نظرشان این بود که بازی برگزار نشود و به تعویق بیفتد. ایشان به عنوان استاندار تهران و رییس شورای تامین چنین نظری را داشتند. اما ما که در حوزه ورزش بودیم نظرمان بود که مساله را سیاسی نکنیم و اجازه دهیم فوتبالی پیش برود. حتی تعهد دادیم که اگر این مسابقه را برگزار کردیم و عواقبی داشت، مسئولیتش با ما است. ما اعتقاد داشتیم بازی باید برگزار شود که این کار را انجام دادیم.
یکی از دربیهای جنجالی که در زمان شما انجام شد همان بازیای است که پرسپولیس ٩ نفره شد و بازی جنجال زیادی داشت؛ آیا توصیهای واقعا بود که بازی با نتیجه تساوی به پایان برسد؟
آن روز هم یکی از روزهای ویژه و خاص بود. آقای پروین عصبانی بود و میخواست تیم را بیرون بکشد. یعنی بازی نیمه کاره به پایان برسد. روی نیمکت اتفاقاتی رخ میدهد و داخل زمین هم کارهایی میشود. در نتیجه من خودم بین دو نیمه با داور صحبتی انجام دادم و گفتم که رعایت کن و ببین اوضاع چگونه است. یعنی سکوها در حال تحریک شدن است. یعنی سابقهای از این بازی را به داور بازی گفتم. با آقای پروین هم صحبت کردم و گفتم که تیم را بیرون نیاور چرا که بازی به جنجال کشیده میشود. اینها توصیههای شخصی من بود نه اینکه کسی به من گفته باشد. صحبتی هم با آقای فتحاللهزاده داشتم اما آقای فتحاللهزاده استنباطش از حرفهای من این بود که ما گفتیم بازی را غیرعادی به پایان ببرید در صورتی که من چنین حرفی نزدم. در صورتی که من فقط گفتم بازی درگیرانه نشود. شما اگر ١٠ بار هم آن بازی را نگاه کنید از نظر فوتبالی آن بازی هیچ مشکلی نداشت. استقلال با اینکه تیم حریف ٩ نفره بود فشار زیادی آورد اما به گل نرسید. پرسپولیس هم چند فرصت خوب داشت ولی نتوانست گل بزند. ما هیچوقت نخواستیم بازی یک طرفه تمام شود یا نتیجه بازی را تعیین کنیم.
یکی دیگر از دربیهایی که خیلی جنجال داشت همان تساوی ٢ بر ٢ بود که به درگیری بازیکنان انجامید و حتی چند بازیکن بازداشت شدند و عنوان شد شما برای حل مشکلشان به دادسرا رفتید.
یک جایی وظیفه ما این است که از بازیکن و ورزشکارمان حمایت کنیم. اینکه من از بازیکنم حمایت کرده باشم ارتباطی به آبی و قرمز ندارد. این وظیفه من است که از بازیکنم دفاع کنم. مثلا اتفاقات این چنینی هم رخ داده که مثلا یک قاضی حکمی درباره یک ورزشکار داده که میخواست آن حکم را در ورزشگاه اجرا کند میخواست او را در ورزشگاه شلاق بزند اما وظیفه من این بود که ورود کنم و اجازه ندهم این کار رخ بدهد. در آن زمان آقای میرمحمدصادقی، سخنگوی قوه قضاییه بود و محبت کرد و اجازه نداد که این کار صورت بگیرد. حتی مشکلی هم برای مجاهد خضیراوی پیش آمد که من در دادگاه تجدید نظر پیگیر کارهایش بودم. ای کاش زودتر کارهایش را پیگیری میکردم.
در زمان دولت اصلاحات ایشان نظری درباره انتخاب اعضای هیاتمدیره باشگاههای استقلال و پرسپولیس میدادند؟
رئیس دولت اصلاحات نسبت به فوتبال حساس بودند. او به شدت به فوتبال علاقهمند بود. حتی یادم است زمانی که از استرالیا برگشتیم رئیس دولت اصلاحات علاقه داشتند بازیکنان ملیپوش به دیدارشان بروند. اما من مخالفت کردم چرا که کشتی ما در آن زمان قهرمان جهان بود و وزنهبرداری ما هم قهرمان داشت. هنوز آنها با رییسجمهوری دیدار نکرده بودند. من هم فکر کردم با این وجود رفتن فوتبالیها پیش رییسجمهور کمی بیاحترامی به سایر ورزشهاست. اما آقای هاشمی طبا گفتند وقتی آقای رییسجمهور ابراز تمایل کرده نباید ما مخالفت کنیم.
اینکه گفته میشود آقای خاتمی طرفدار یکی از باشگاهها بودند را شما تایید میکنید؟
نه اصلا اینچنین نبود. آقای خاتمی نه پرسپولیسی بود نه استقلالی.
وقتی اسم دربی میآید نخستین چیزی که به ذهنتان میآید چیست؟
وقتی اسم دربی میآید یاد بازی سال ١٣٧٣ میافتم. قبل از آن بازی واقعا تنم میلرزید الان هم تنم میلرزد چون به تازگی مسوولیت گرفته بودم و شاید سختترین حادثه ورزشی زندگی من بود. در آن زمان ما کمی حرفهای نبودیم و طاقتمان کم بود. الان که نگاه میکنم میبینم میشد خیلی عادی با آن برخورد کرد. کار به جایی رسیده بود که حتی من وسط بازی قرص نیتروگلیسیرین زیر زبانم میگذاشتم. یعنی در تمام بازیها من این قرص را خوردم.
به عنوان سوال پایانی میخواهیم درباره دربی ٨٥ صحبت کنیم پیشبینیتان از این بازی چیست؟
شرایط تا اینجا به نفع پرسپولیس است یعنی هر طوری که نگاه میکنیم بازی به نفع پرسپولیس خواهد شد. اما شاید در فاصله تا بازی استقلالیها هم کاری انجام دهند و بتوانند نتیجه را به نفع خودشان تمام کنند.