پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
القدس العربی نوشت: می توان معادله درگیری منطقه ای بین ایران و عربستان را از این منظر نگاه کرد: عربستان میزبان نشست معارضان سوریه بود که نتایج به شدت بی فایده ای داشت، در مقابل، روحانی در نشست سوچی به اتفاق اردوغان و پوتین شرکت کرد که به تفاهم بر سر راه حلی برای آینده سوریه منتهی شد، تفاهمی که اعتراضات مخالفان و نظام سوریه هر دو را مدّ نظر دارد.
به گزارش «انتخاب»، مساله فقط شکست ریاض و موفقیت سوچی نیست، بلکه واقعیت آن است که نشست ریاض در حقیقت به مثابه تمرینی اولیه جهت آمادگی برای برگزاری نشستی نظیر سوچی برای معارضان سوریه بود!
این در حالی است که انتظار می رفت سفر پادشاه عربستان به مسکو در ماه گذشته، موجب نزدیکی ریاض به طرح روسیه در سوریه شود، بویژه پس از انقلابهای ریشه ای که در گزینه های عربستان در مورد سرنوشت بشار اسد اتفاق افتاده بود. می توان گفت با وجود درخواست عربستان برای منسوب شدن به باشگاهی که توسط روسیه اداره می شد، این حکومت نتوانست جایگاهی شبیه ایران و ترکیه در خصوص بحران سوریه برای خود کسب کند.
شکی نیست که عربستان نتوانست به مانند روسیه، ایران و ترکیه، موجودیتی نظامی در سوریه داشته باشد، اما سعودیها در طول شش سال بحران سوریه موفق به نفوذ در بین معارضان شدند، تا آنجا که احمد الجربا، رئیس سابق ائتلاف، بیش از آنکه یک معارض باشد، یک سعودی است و جدایی او از صف معارضان سوریه طرفدار مملکت سعودی، نشانه آشکاری برای کاهش نفوذ ریاض در برگه سوریه است.
در مقابل، باید گفت این احتمال وجود دارد که تندیس سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای قدس سپاه را بزودی در سوریه، عراق و حتی یمن، ببینیم! این سردار ایرانی در کرملین مورد استقبال گرمی قرار گرفت، درست برخلاف الجربا در کاخ سفید.
علاوه بر موفقیت نشست سوچی با حضور ایران و بی ثمری نشست ریاض، عناصر زیادی وجود دارد که باعث می شود کفه ترازوی برتری ایران نسبت به عربستان سعودی سنگین تر باشد.