به دنبال سقوط هواپیمای تهران - یاسوج در شهرستان سمیرم، شاید اولین موضوعی که از مسئولان دولتی انتظار می رفت، یک عذرخواهی خشک و خالی از طرف مسئولین به ویژه وزیر راه به عنوان مسئول مستقیم این حادثه بود.
به گزارش «انتخاب»، این اولین باری نیست که اعتراضات نسبت به نحوه مدیریت عباس آخوندی بالا می گیرد. در دوره مسئولیت او در دولت روحانی، در جاده، ریل، آسمان و دریا اتفاقات ناگوار متعددی رخ داده و صدها نفر از هموطنان جان خود را از دست داده اند.
البته این موضوع به معنای آن نیست که هر مسافری به هر دلیلی جان خود را از دست بدهد، وزیر راه باید استعفا کند؛ نیک می دانیم که آمار قربانیان حوادث جاده ای، ریلی، هوایی و دریایی در کشور ما بسیار بیشتر از میانگین جهانی است و قربانی شدن 20 تا 25 هزار نفر در هر سال، به خوبی موید این موضوع است. اما تعدد این حوادث و دلایل دیگری وجود دارد که انتظار می رود وزیر راه دست کم در موارد اینچنینی اشتباه خود را بپذیرد.
سقوط هواپیمای تهران – یاسوج؛ دریغ از یک عذرخواهی ساده
سقوط هواپیمای ای تی آر شرکت آسمان در سمیرم و از دست رفتن جان 66 مسافر این پرواز، طلب می کرد که وزیر راه دست کم یک عذرخواهی خشک و خالی از خانواده ها داشته باشد. اما آخوندی این کار را انجام نداده است. اگرچه زمزمه های استیضاح او در راهروهای مجلس هم شنیده می شود و حتی نادر قاضی پور، از جمع آوری 40 تا 50 امضا هم خبر داده است.
البته هنوز ابعاد ماجرا روشن نشده و باید منتظر پیدا شدن لاشه هواپیما و جعبه سیاه باشیم. اما این موضوع ارتباطی با اصل عذرخواهی وزیر راه ندارد. توجیهاتی مانند اینکه هواپیما، 25 سال سن داشته و به دلیل تحریم ها تا کنون جایگزین نشده یا اینکه موارد فنی آن نیز چک شده بود، هم نمی تواند مانعی در عذرخواهی باشد.
در واقع عذرخواهی از مردم، یک اصل اخلاقی است که از قضا در کشور ما که اعتقاد به اسلام در آن فراگیر است باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
سانچی و سکوت آخوندی
ماجرا صرفا به سقوط هواپیمای تهران – یاسوج ختم نمی شود. اخیرا حادثه انفجار کشتی نفتکش سانچی در آب های چین و جان باختن 30 هموطن مان در آن، نیز با سکوت وزیر راه همراه بود. اگرچه شرکت ملی نفتکش که زیرنظر وزارت کار است مسئولیت پیگیری این حادثه را بر عهده داشت اما به دلیل ارتباط حوزه کاری آن یعنی حمل و نقل دریایی با وزارت راه، دست کم انتظار می رفت این وزارتخانه هم نقش خود را – حتی محدود – ایفا کند.
اما این اتفاق رخ نداد و کشتی بعد از ۶ روز سوختن ۲۴ دی ماه در ۳۰۰ کیلومتری سواحل شرقی چین غرق شد و حتی به جز سه پیکر، هنوز خبری از پیکرهای سایر سرنشینان آن نیست.
به نظر می رسد در این حادثه، وزارت راه خود را به نوعی از دید رسانه ها پنهان کرد تا مبادا انتقادات مربوط به حوادث پیشین تکرار شود.
سقوط هواپیمای مسافربری تهران طبس در منطقه مسکونی
۱۹ مرداد ماه سال ۹۳ بود که هواپیمای تهران طبس دقایقی بعد از بلند شدن به علت خاموش شدن موتور سمت راست خود در منطقه مسکونی شهرک آزادی به دیواره های سیمانی برخورد کرد و منفجر شد.
تعداد جان سپردگان در این واقعه ۳۹ نفر بود. اگرچه جعبه سیاه این هواپیما پیدا شد اما اطلاعات ضد و نقیضی از علت سقوط این هواپیما اعلام و گفته شد که خاموش شدن یک موتور هواپیما و عدم کنترل خلبان در نهایت منجر به سقوط هواپیما شده؛ اطلاعاتی که از سوی برخی مسئولین تکذیب شد.
آخوندی به عنوان وزیر راه اولین فردی بود که باید در این خصوص دست کم اطلاع رسانی می کرد اما اینچنین نشد.
قطار مشهد - تبریز؛ پاشنه آشیل آخوندی
پنجم آذر ماه سال ۹۵ دو قطار مسافربری در حوالی «ایستگاه هفت خوان» در محور سمنان-دامغان با هم برخورد کردند؛ در این حادثه قطار سمنان به مشهد از پشت به قطار تبریز به مشهد که در همان ریل متوقف بود، برخورد کرد و ۴۷ نفر کشته و ۱۰۳ نفر نیز مصدوم شدند.
این حادثه مرگبار ترین حادثه ریلی ایران در سال های گذشته بعد از حادثه ۸۲ بود اما آخوندی در اولین اظهار نظر خود بعد از این حادثه اعلام کرد که «همه مسافران تحت پوشش بیمهاند و از این نظر جای هیچ نگرانی نیست.» اظهارنظری که انتقادات از او را به شدت افزایش داد و درخواست استعفای او مطرح شد.
اما به جای آخوندی محسن پورسیدآقایی، مدیرعامل وقت راهآهن جمهوری اسلامی، ضمن عذرخواهی از حادثه دیدگان و خانوادهٔ آنها، اعلام کرد که استعفا داده است.
پس از این اتفاق که خطای انسانی عامل آن اعلام شد عباس آخوندی برای شرکت در مراسم یادبود حادثه دیدگان به شکلی تقریبا ناشناس در میان مردم تبریز حاضر شد و در بین مسئولانی که تنی چند از آنها به سخنرانی هم پرداختند قرار نگرفت.
به جز این موارد، حوادث دیگری مانند جان باختن 19 سرباز اتوبوس سربازان پادگان صفر پنج کرمان، که وزارت راه نیز ۲۵ درصد در وقوع این حادثه مقصر اعلام شد و واژگونی اتوبوس دانش آموزان دختر نخبه، با ۱۱ کشته هم از دیگر اتفاقات ناگوار دوره مدیریت آخوندی است.
فرهنگ استعفا و عذرخواهی
فرهنگ استعفا، در میان مسئولان ما نهادینه نشده است. شاید یکی از دلایل این موضوع نگاه بخشی از مسئولان به کناره گیری باشد. واقعیت آن است بخشی از مسئولان و سیاستمداران کشور، اساسا چیزی به نام استعفا را قبول ندارند و آن را نوعی شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت می پندارند. دسته ای نیز آن را فرهنگی غربی می دانند. با این حال، در شرق کره زمین نیز این فرهنگ کاملا نهادینه شده است. در کره جنوبی و ژاپن مسئولان با اولین اتفاق ناگوار، ضمن عذرخواهی استعفا می دهند. در این کشورها گاهی این موضوع شکل افراطی به خود گرفته تا جایی که حتی خودکشی مسئولان پس از اتفاقات ناگوار در حوزه کاری آنها نیز دیده شده است.
با این حال، باید بپذیریم که گاهی استعفا ابزار موثری به شمار می رود. نه اینکه مسئول از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند بلکه به این دلیل که گاهی، اولا انگیزه وزیر برای ادامه کار از بین می رود و در مواردی نیز اعتماد عمومی به مسئول، به اندازه ای فروکش می کند که دیگر عملا فضایی برای ادامه کار فرد وجود ندارد.
با این وجود، و با توجه به موارد ذکرشده از حوادث تلخ جاده ای، ریلی، هوایی و دریایی در 5 سال مسئولیت عباس آخوندی، اگر استعفای او هنوز زیاده خواهانه تلقی شود، آیا درخواست یک عذرخواهی ساده هم منطقی نیست؟!
نماینده مردم گچساران در مجلس از نامه جمعی از نمایندگان به رییسجمهور برای استعفای وزرای کار و راه خبر داد.