غلامحسین کرباسچی عصر امروز در همایش «کنشگری دانشجویی در عصر اعتدال» که در دانشگاه امیرکبیر و به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شد، گفت: از شصت سال قبل فعالیتهای دانشجویی در ایران شدت گرفت که تقریبا همزمان با دوران دولت ملی مصدق است و در دهه چهل این فعالیت تشدید پیدا میکند.
وی با بیان اینکه گفته میشود جریانهای دانشجویی موتور فعالیتهای اجتماعی هستند، اظهار داشت: نقش جنبش دانشجویی قبل و در هنگام پیروزی انقلاب غیرقابل تردید است. بعد از انقلاب نیز شاهد نقش دانشجویان در تسخیر سفارت امریکا و سپس حضور گسترده آنها در جبههها هستیم. البته در مقاطعی به دلایل مختلف درونی و بیرونی شاهد انفعال جنبش دانشجویی بودهایم. با این حال، شاهد یک اجماع ملی هم در میان اصلاحطلبان و اصولگرایان و اعتدالیون ایجاد شده مبنی بر اینکه نیازمند جریان مذاکره ملی هستیم.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: مذاکره ملی فقط میان جناحها نیست. به دلیل نوع مشکلات و گستردگی فضای رسانهای، باید در کل جامعه، جریان مذاکره ملی و تفاهم بر مصالح ملی کشور به یک جریان عمومی تبدیل شود و برای تبدیل شدن به این مهم، جنبش دانشجویی میتواند نقش مهمی ایفا کند. چنین نقشی را جنبش دانشجویی بعد مقطع دوم خرداد و سالهای بعد از آن و همچنین در سال ۸۸، ۹۲ و ۹۶ ایفا کرد.
کرباسچی با بیان اینکه اگر جنبش دانشجویی در سالهای اخیر حذف میشد معلوم نبود وضعیت کشور چگونه میشود، تصریح کرد: من در مراسم افطاری که با آقای روحانی در سال ۹۳، ۹۴ داشتیم گفتم مذاکره با کشورها خوب است. اگر دپیلماسی میتواند موجب گفتوگو با قدرتهای ملی میشود ما هم نیازمند مذاکره ملی برای گفتوگو در خصوص مسائل ملی هستیم ولی الان فکر میکنم این گفتوگو باید گستردهتر باشد زیرا اگر محدود به مسئولان، قوا، نیروهای امنیتی، ارزشی، پیشرو و سنتی با یکدیگر باشد، هرچند مفید است ولی کافی نیست.
وی ادامه داد: اگر بنا باشد در سطح ملی جریان مذاکره راه بیفتد، باید بر سر خط قرمزی که مصالح ملی است، به تفاهم برسیم.
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی با بیان اینکه چالشهای اجتماعی و اقتصادی بسیار جدی است، خاطرنشان کرد: ما در مسائل اجتماعی شاهد گسستهای جدی هستیم. در مسائل سیاسی شاهد فاصله بین نسلها هستیم و شعارها و حرفهایی مطرح میشود. نسل جدید از گذشته خبری ندارد و این فاصله بیننسلی بسیار خطرناک است و مدیران نسل اول و دوم به گذشت زمان اقراری ندارند.
کرباسچی با بیان اینکه یکی از اشکالات و نقدی که به دولت روحانی داشتیم این است که مدیریت سالخورده کنونی نمیتواند شرایط بحران کنونی را حل کند، ابراز داشت: این مدیران تجربیات گرانسنگی دارند ولی این افراد اراده و انگیزهشان هم تحلیل میرود. تازه آنها توان جسمیشان هم کم میشود. تغییر در سطوح مدیریتی گرفتاری است که در سطوح مختلف کار جمعی شود و همه اقشار و حتی گروههای خارج از اقشار سیاسی در آن نقشآفرین باشند.
وی اضافه کرد: چالشها و مسائل و بحرانها باید عمومی شوند تا از آن آگاه شده و برای حل آنها راهکار پیدا کنیم مگرنه این چالشها به صورت زیرپوستی رشد کرده و موجب حذف میشود.
شهردار اسبق تهران با اشاره به گفتوگوی تمدنها بیان کرد: آقای خاتمی که شعار گفتوگوی تمدنها را در مقابل جنگ تمدنها مطرح کرد حتما به گفتوگوی ملی هم نگاه داشته است. ما باید گفتوگو کنیم اما امروزه فردی مانند آقای شریعتمداری تقریبا با یک فرد شبیه به خودش در مقابلش در تلویزیون مینشیند مثلا آقای صفارهرندی. در اینجا گفتوگویی صورت نمیگیرد. اگر بهزاد نبوی که یک فرد دلسوز و ملی است، مطرح شود آنگاه گفتوگو میشود. لازم نیست به نظر واحد برسیم ولی میتوانیم به جمعبندی برسیم.
کرباسچی با بیان اینکه برای حل مشکلات باید در فضاهای غیراحساسی به گفتوگو بنشینیم، یادآور شد: وقتی گفتوگو میکنیم باید حرف مقابل را خوب گوش کنیم و آن را درک کنیم. شهید بهشتی وقتی میخواست نظریه مخالفی را مطرح کند، آنقدر آن نظریه را دقیق مطرح میکرد، فرد احساس میکرد ایشان آن نظریه را دربست قبول دارد. نگاه کنید. ایشان بعد از انقلاب به تلویزیون میآیند و با رهبر چریکهای فدایی خلق و رهبر حزب توده گفتوگو میکند.
وی افزود: متاسفانه آن برنامهها توسط صداوسیما پخش نمیشود زیرا وقتی پخش شود افراد میگویند چرا مسئولان کنونی به تلویزیون نمیآیند و این گونه گفتوگو نمیکنند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه باید فضای تعاملی و مبتنی بر درک متقابل با نیروهای مختلف ایجاد کنیم، عنوان کرد: البته وضعیت سیاسی کشور بدتر از زمان شاه نیست. در زمان شاه، افراد به خاطر داشتن یک کتاب زندان میروند. ما تازه انفرادی بودیم و گروه و تشکل خاصی نداشتیم. در زمان شاه یک چهره ملی و منتخب مردم را نداشتیم. ما یک انتخابات آزاد در رژیم شاه نداشتند بنابراین من با این ایده که دچار استبداد مانند شاه گرفتاریم، معتقد نیستم.
کرباسچی با بیان مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری صد بحران عمده ایران را منتشر کرده است که هر کدام از آنها برای فروپاشی یک کشور کافی است، گفت: مهمترین بحران، شکاف اجتماعی است. آیا به نفع کشور است که این گونه میان گروهها و اقشار مختلف به گفتوگو بنشینیم. در این باره جنبش دانشجویی میتواند نقش مهمی در انجام گفتوگو برای حل آن چالشها داشته باشد.