سرویس سیاسی «انتخاب»: دولت انگلستان دوشنبه رسما اعلام کرد که به ائتلاف امنیت دریایی در خلیج فارس خواهد پیوست. بن والاس، وزیر دفاع بریتانیا، در جمع خبرنگاران گفت: «مشتاقیم تا در کنار آمریکا و دیگران راهحلی بینالمللی برای مشکلات موجود در تنگه هرمز پیدا کنیم.» پیوستن بریتانیا به این ائتلاف تحت رهبری آمریکا به بهانه حفظ کشتیرانی آزاد در خلیج فارس، این مساله مطرح شده که اهداف لندن از این اقدام چیست و ائتلاف مذکور آیا میتواند موفقیتی را به همراه داشته باشد و تغییر در معادلات سیاسی منطقه خاورمیانه ایجاد کند.
در راستای پیگیری این مسائل، «انتخاب» با سید جلال ساداتیان، کارشناس مسائل بینالملل و سفیر سابق ایران در لندن گفتوگو داشته است.
انتخاب: دلایل و اهداف انگلیس از پیوستن به ائتلاف نظامی موسوم به حفاظت از کشتیرانی آزاد در تنگه هرمز را چگونه ارزیابی مینمایید؟
در ارتباط با این اقدام انگلستان میتوان به چند عامل مهم اشاره کرد. اولین عامل را میتوان در ارتباط با مساله برگزیت ارزیابی کرد. موضوع خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، موجب شده که لندن ناچار و ناگریز به نزدیک با آمریکا شود. در گذشته انگلیسیها نسبت به برجام موضعی مستقل را در پیش گرفته بودند اما بعد از روی کار آمدن بوریس جانسون، به عنوان جانشین ترزا می، اکنون لندن نمیتواند از یک طرف با بروکسل روابط مستقلی داشته باشد و از طرف دیگر، با واشنگتن نیز چنین وضعیتی داشته باشد. دلیل دوم، جایگاه سنتی و تاریخی است که بریتانیا به عنوان یک ابر قدرت برای خود تعریف میکند. سیاستمداران انگلیسی در ناخودآگاه خود همچنان حسی از آن غرور و ابر قدرتی قدیم که اساس آن بر مبنای قدرت دریایی بود را حفظ کردهاند. دلیل سوم، در ارتباط با توقیف نفتکش بریتانیا در آبهای خلیج فارس توسط ایران است. لندن تحت هر شرایطی جایگاه ویژهای را برای خود به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت قائل است. در نتیجه امر جانسون بر این باور است که باید اقدامی را در تقابل با اقدام ایران انجام دهد. حتی انگلیس رویای جایگزین شدن آمریکا در آبهای خلیج فارس را در ذهن میپروراند؛ زیرا ترامپ در چند سخنرانی از آمادگی برای خروج از خلیج فارس خبر داده است.
انتخاب: تاچه اندازه این اقدام انگلیس در راستای ارسال پیام به ایران به منظور اعمال فشار برای پایان توقیف نفتکش این کشور قابل خوانش است؟
واقعیت این است که کلیت جوامع غربی شناخت خوبی از وضعیت ایران امروز ندارند. آنچه که در منطقه اتفاق افتاده، تفاوت بسیاری با روند و تحولاتی است که در گذشته اتفاق افتاده است. حتی اگر انگلستان پیوستن به ائتلاف دریایی را به منظور اعمال فشار بر ایران برای پایان توقیف نفتکش انجام داده باشد، راهی خطا را در پیش گرفته و نمیتواند با نتیجه همراه باشد. در دهه بعد از انقلاب شاهد تنشهایی میان تهران با لندن بودهایم و همیشه یک قاعده صادق بوده است که استفاده از قدرت سخت در برابر جمهوری اسلامی ایران پاسخگو نیست و تنها با گفتوگو و قدرت نرم است که میتوان مسائل را حل کرد.
انتخاب: این اقدام دولت انگلیس را آیا میتوان سرآغاز عصری جدید در ائتلاف میان لندن و واشنگتن با بازیگری ترامپ و جانسون ارزیابی کرد؟
بریتانیای جانسون بر اساس این رویکرد جلو میرود که تحت هر شرایطی باید از اتحادیه اروپا خارج شد، علیرغم نتایج احتمالی آن. این امر بدین معنا است که لندن پایگاهی قوی و جایگزین را برای خود نیاز دارد. در این میان، ایالات متحده آمریکا نزدیکترین و مناسبترین گزینهای است که به شکل تاریخی در ابعاد تجاری، فرهنگی، سیاسی و... نزدیکی زیادی با بریتانیا داشته است. در مرحله جدید به نظر میرسد لندن در صدد کاهش گستره تضادها و اختلاف مواضع خود با واشنگتن است و قصد دارد خود را به شکل حداکثری به بزرگترین متحد خود در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم نزدیک کند.
انتخاب: احتمال موفقیت ائتلاف موسوم به امنیت دریایی خلیج فارس را چگونه ارزیابی میکنید؟
از هم اکنون، یعنی قبل از ایجاد رسمی ائتلاف، میتوان آن را شکست خورده ارزیابی کرد. در ابتدای امر این ائتلاف از نظر معادلات میدانی نمیتواند نظارتی همهجانبه و فراگیر داشته باشد و به طور مداوم امنیت تنگه هرمز را تامین کنند. از سوی دیگر، تغییر در مواضع عربستان و امارات در تجدیدنظر نسبت به ایران و مناسبات خود با آمریکا، دیگر نمود شکست این راهبرد میتواند باشد. از طرف دیگر، وقوع جنگ در منطقه خلیج فارس و ایجاد ناامنی در تنگه هرمز سطحی از بحران و آشوب را در اقتصاد سیاسی بینالملل ایجاد خواهد کرد. به طور حتم بسیاری از کشورهای وارد کنند نفت همانند هند، چین، ژاپن، کرهجنوبی و... نمیتوانند محدودیت در صادرات نفت و بالا رفتن قیمت آن را بپذیرند. در نتیجه میتوان نتایج اقدام ائتلافی نظامی در خلیج فارس را شکست خورده ارزیابی کرد.
انتخاب: ایران باید چه راهبردی را در قبال ائتلاف نظامی دریایی تحت رهبری آمریکا پیش بگیرد؟
ایران در وضعیت کنونی در موضع تقابل قرار دارد. بدین معنی که در برابر حقوق و جایگاه خود حاضر به هیچگونه نرمشی نبوده و نخواهد بود. نماد این امر را میتوان در زمینه کاهش تعهدات برجامی ایران مشاهده کرد. آنچه که تا کنون نیز شاهد بودهایم همراهی و حمایت بریتانیا از مواضع دیگر طرفهای اروپایی در حمایت از برجام بوده است اما شاید این امر ناشی از تبعات حضور ترزا می بوده و در وضعیت جدید این امکان وجود دارد که جانسون در راهبرد بریتانیا نسبت به برجام تجدیدنظر کند. در نتیجه امر نمیتوان در وضعیت کنونی از در پیش گرفتن راهبرد نرم در قبال مواضع سخت احتمالی نخستوزیر جدید انگلستان سخن به میان آورد.