سرویس تاریخ «انتخاب»: پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۵۸ روزنامه کیهان از بازداشت عباس امیرانتظام، سفیر وقت ایران در سوئد، خبر داد. کیهان نوشت: «عباس امیرانتظام دیروز [چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۳۵۸] به تهران آمده بود و به قرار اطلاع هماکنون در بازداشت به سر میبرد.» این بازداشت به دنبال ارائه اسنادی در رابطه با ارتباط او با آمریکا که دانشجویان پیرو خط امام مستقر در سفارت تسخیرشده آمریکا در اختیار دادستانی قرار داده بودند، صورت گرفت. گفتنی است پس از آرامش خاطر دانشجویان از دستگیری امیرانتظام، آنها در شامگاه همان روز دستگیری یعنی چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۳۵۸، در یک مصاحبه رادیو تلویزیونی که آن روزها به «افشاگری» موسوم بود، از اسناد مورد ادعای خود در این رابطه پرده برداشتند و عباس امیرانتظام را جاسوس سی آیای خواندند. مشروح افشاگری دانشجویان در این باره که در کیهان پنجشنبه، ۲۹ آذر ۱۳۵۸ منتشر شد، به این شرح بود:
آمریکا از دو پایگاه استفاده میکرد، این دو پایگاه رکن اساسی حاکمیت آمریکا بر ایران بود: سرمایهدار وابسته و روشنفکر خودفروخته. روغنیها، درخششها، مراغهایها همه افرادی هستند که در یکی از این دو خط قرار میگیرند. در شرایطی که بعد از انقلاب امام بارها هشدار داده بودند، گفته بودند که «ما رابطه آمریکا را میخواهیم چه کار کنیم الهی این رابطه قطع بشود.» و باز گفته بودند: «همه توطئهها زیر سر آمریکاست» و «هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید» و یا به طلاب و دانشآموزان گفته بودند که «حملات خودتان را بر علیه آمریکا شدیدتر کنید» در شرایطی که موضع امام در برابر آمریکا اینچنین قاطع است میبینیم که عناصری سعی دارند که با آمریکا رابطه برقرار کنند. سعی دارند که هدف شوم آمریکا موفق بشود. وضع را طوری بگردانند که مثل زمان شاه بود. ولی اراده ملت، هدایت امام و مکتب روشن اسلام مانع این کار ماست. در این اسناد به دست آمده از امیرانتظام صحبت میشود. ما امیدواریم که در برنامههای بعدی بتوانیم به طور روشن این اسناد را ارائه کنیم و حالا گوشهای از این اسناد:
سند شماره ۱
در این سند تفسیری در مورد آقای عباس امیرانتظام به چشم میخورد که متن آن به این شرح است:
تفسیر
«توصیف کاردار لینگن از امیرانتظام به عنوان یک شخص باهوش و نماینده بسیار ماهر دولت انقلابی ایران در سخن گفتن کاملا صحیح است. انتظام در حقیقت علاقه به ادامه تماس با آمریکا دارد و به نظر میرسد خالصانه میکوشد تا دوباره روابط دوجانبه خوبی را بین ایران و آمریکا برقرار کند. سفارت گفتگو با امیرانتظام را حد امکان ادامه خواهد داد.»
توضیحی که در اینجا لازم است به نظر برسد این هست که انتظام علاقه به ادامه تماس با آمریکا دارد و تلاشش این هست که روابط دوجانبه مجدد خوبی بین ایران و آمریکا برقرار شود.
سند شماره ۲
در این سند سی – آی – اِ نقشش ظاهر میشود. عین عبارت:
«سی – آی – اِ از کاردار آمریکا در استکهلم میخواهد که به انتظام اطلاع دهد که ما حاضریم تبادل اطلاعات بعد از دهم سپتامبر انجام شود.»
این سند نشان میدهد که امیرانتظام قبلا تقاضای چنین کاری؛ یعنی تبادل اطلاعات را کرده که از طرف سی – آی – اِ اطلاع داده میشود که حاضرند این تبادل اطلاعات بعد از دهم سپتامبر انجام شود.
سند شماره ۳
در این سند هدف آمریکا و هدفهایی را که آمریکا عمدتا از ارتباط با این اشخاص در پی آن بوده دقیقا مشخص میکند. متن عبارت به این صورت است:
«ما فکر میکنیم که در ملاقاتهای اولیه تا جایی که ممکن است طوری وانمود کنیم که ما را از آشوبهای داخلی دولتی و کشوری ایران مبری سازد. البته این کار مشکل خواهد بود، ولی باید با یک تلاش مداوم پیگیری شود.»
این عبارت کوچک نشان میدهد که آمریکا در حوادث داخلی ایران دست داشته است و تلاش شان این بود که از طریق ارتباط اینطور وانمود کنند که آمریکا در این حوادث نقشی ندارد و البته اضافه هم میکنند که این کار مشکل خواهد بود، ولی باید با یک تلاش مداوم پیگیری شود.
سند شماره ۴
در این سند متن عبارت به این شرح است:
«در موضوع دیگری من از او در مورد انتصابش به سوئد پرسیدم او جواب داد این برای ما سادهتر است تا با یکدیگر در استکهلم صحبت کنیم مقدمتا فکر میکردیم که بیشتر از چند ماه به طول نخواهد انجامید تا مسائلمان را حل کنیم، ولی این مردم دخالتهایشان را ادامه میدهند.»
در این عبارت چند نکته به چشم میخورد: اول اینکه در استکهلم خیلی راحتتر میتوانند اینها با هم صحبت کنند، چون نه چشمی و نه گوشی از ملت ایران مواظب اینها خواهد بود و خیلی خوشبین بودند که بتوانند این قضایا را در عرض چند ماه حل بکنند و به زعم آقای انتظام مردم دخالتهایشان را ادامه میدهند و مردم ایران همیشه حاضر و ناظر خواهند بود.
سند شماره ۵
متن این سند به این شرح است:
انتظام خوشبین بود که سفرش به سوئد باعث این نخواهد شد که وظیفهاش به عنوان کانال ارتباطی بین ایران و آمریکا قطع شود. او حتی میگفت: ارتباط سادهتر نیز خواهد شد و در آنجا بهتر از واشنگتن و تهران میتوانیم حرفهای خود را بزنیم به علاوه او به طور منظم دو ماه یک بار به ایران خواهد آمد. وقتی از او در مورد تعیین سفیر برای آمریکا سوال شد گفت که ممکن است یکی دو ماه طول بکشد و خوشبین بود که خودش نامزد این مقام خواهد شد.»
باز مشخص است که هدفی را که از سفیر بودن در استکهلم دنبال میکرده این بوده که بتوانند در یک محیط راحتتر صحبت کنند و دنبال این هم بوده که به عنوان سفیر ایران در آمریکا بعدا انتصاب بشود.
سند شماره ۶
متن سند:
«انتظام یادداشت کرد و گفت که در ملاقات آیندهاش در تهران در هفته آینده مسئله را فقط به خاطر جلب رضایت خاطر ما حل خواهد کرد. استمپل به او توصیه کرد که در مورد باگشتش به تهران با کاردار لینگن تماس بگیرد – پایان متن»
در اینجا انتظام اشاره میکند که صحبتهایی که من در تهران در هفته آینده خواهم کرد صرفا در جهت جلب رضایت خاطر شما خواهد بود؛ و این میزان وابستگی و سرسپردگی را میرساند.
استمپل که در اسناد به آن اشاره میشود یکی از مامورین C.I.A هست. یکی از افراد زبده C.I.A که در زمان قبل از انقلاب در یکی از پستهای سفارت آمریکا در تهران مشغول خدمت بوده و ضمنا از این به بعد تماس با امیرانتظام را برقرار کرده است. مسئله دیگر این است که استمپل به انتظام توصیه میکند که در مورد بازگشتش به تهران با کاردار لینگن تماس بگیرد. لینگن الان در گروگان ملت ایران هست و امیرانتظام باید در مورد سفرش به ایران به او توصیه میشود که خوب است که با لینگن تماس بگیرد و این ارتباط عمیقتر بشود.
این کلا نکات و عباراتی بود که برای افشای عباس امیرانتظام توضیح داده شد و به امید آنکه سندها مشروحا بعدا توضیح داده بشود.
نکتهای که باید تذکر بدهم اینکه بعد از پیدا شدن این همه سند از آقای عباس امیرانتظام تعهد ما نسبت به ملت ایجاب میکرد که به دادستانی گزارش بدهیم و بعد از آمدن ایشان به ایران دادستانی ایشان را بازداشت کرده و اکنون عباس امیرانتظام در بازداشت ملت است.