سرویس تاریخ «انتخاب»: اول اسفند ۱۳۵۸، آیتالله دکتر بهشتی، عضور شورای انقلاب، در اجتماع گروهی از بازاریان تهران شرکت کرد و پس از سخنرانی کوتاهی به سوالات حضار پاسخ گفت: [سوم اسفند ۹۸ در انتخاب بازنشر شد]. دکتر بهشتی در پاسخ به پرسشی در مورد نوع همکاریشان با بنیصدر، رئیسجمهور وقت، با تاکید بر اینکه با حفظ اختلاف نظرهای موجود با بنیصدر همکاری خواهند کرد، کمی به عقبتر برگشت و در نقد مشی مهندس بازرگان در دولت موقت اظهار داشت: «در طول این مدت آقای مهندس بازرگان در شورای انقلاب چند بار قهر کردند و گفتند اگر نمیخواهید من استعفا میدهم. ما همین مسئله بیاعتنایی به آمریکا، استقلال هرچه سریعتر جامعه را مکرر مطرح میکردیم و معتقد بودیم جامهمان حاضر است یک مقدار سختی تحصیل کنند، ولی زودتر روی پای خودش بایستند. جامعه بالاخره یک دوره مشقت میخواهد، انقلاب بدون زحمت که نمیشود. ایشان میگفتند، لزومی ندارد ما میتوانیم روابطمان را با آنها به طور حسنه حفظ کنیم و دفاع جامعه را هم تامین کنیم. این دو سلیقه بود و اختلاف. ایشان هم گاهی میآمدند در تلویزیون و میگفتند که نمیگذارند من کارم را بکنم و خلاصه بر سر مسائل مختلف با ایشان درگیریهایی داشتیم، بارها به آقای مهندس گفتم که: شما که همیشه پیشتاز بودید، با مردم بودید و مبارز بودید به چه حقی از انقلاب قهر میکنید؟! مگر شما احساس مسئولیت نمیکنید؟!.» دکتر بهشتی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره مطلب جنجالبرانگیز روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان «رجعت به فطرت الهی» که نویسنده [با نام مستعار ع. مهزیار] در آن به روشنی به مشی مهندس بازرگان در سیاست خارجی تاخته و نسبتهایی را به ایشان وارد کرده بود، گفت: «به هر حال فطرت نظرم این است که اگر اسم اشخاص در مطلب نبود چه بسا بهتر در جامعه جا میافتاد و این جنجالآفرینی را هم کمتر به دنبال داشت، ولی منهای این نکته مطالب آن اساسی بوده و مسئله خط امام مطرح است مبنی بر اینکه نه سازش با غرب و نه سازش با شرق.»
مهندس بازرگان در جوابیهای که در کیهان مورخ یکشنبه ۵ اسفند ۵۸ منتشر شد، به این اظهارات دکتر بهشتی اینطور پاسخ داد:
من از حوالی سالهای ۱۳۳۶ که به اتفاق دوستان انجمن اسلامی مهندسین به قم رفته بودم با ایشان که در آن موقع دبیرستان دین و دانش را اداره میکردند آشنا شدم و پس از آن همکاری و دوستیمان در زمینههای فرهنگ اسلامی و همچنین فعالیتهای اجتماعی و سیاسی توسعه پیدا کرد. در آنچه که آقای دکتر بهشتی در اجتماع آقایان بازاریان گفتهاند سوءنظر و توهینی ندیدم فقط، چون از روی حافظه و عجله و مخلوط با خاطرات و خواستههای شخصی پس از گذشت چندین ماه بوده است، قسمتهایی از آنها با حافظه و خاطرات بنده تطبیق نمیکند و، چون این روزها بازار شایعات و انحراف و اتهام گرم است خوشحالم که سوالات شما وسیله تصحیحهایی در آن گفتهها و استنباطها بشود.
ایشان اظهار داشتهاند که در طول مدت نخستوزیری چندین بار در شورای انقلاب قهر کردهام. بنده و همکاران دولت موقت هیچگاه نه قهر کردهایم و نه استعفا دادهایم، فقط در ۱۴ آبان ۱۳۵۸ وقتی دیدیم که دامنه فعالیتها، مخالفتها و اختلافات از هر طرف آنقدر زیاد شده است که کار پیش نمیرود و مملکت و انقلاب است که زیان میبیند استعفا دادیم و روز قبل نیز آن را در شورای انقلاب مطرح کرده بودیم. حرف ما در شورای انقلاب که آن را بر طبق قرار و تصویب قبلی به چشم مجلس شورای ملی و قوه مقننه نگاه میکردیم این بود که نباید در امور اجرایی دخالت نماید. ضمن آنکه حق میدادیم نظارت و پرسش نسبت به اعمال ما داشته باشند و حتی دولت را استیضاح کرده و اگر ناراضی هستند، رای عدم اعتماد بدهند و ما آمادهایم بیدرنگ کنار برویم. ولی مادامی که دولت بر سر کار است برای توفیق در اجرای وظایفی که به عهده او گذارده شده است و به خاطر پیشرفت انقلاب باید او را یاری کرد و هماهنگی داشت. چند بار هم در ملاقات با امام عرض کرده بودیم که استعفای دولت همیشه در اختیار معظمله میباشد و هر زمانی که رضایت یا اعتمادشان کم شده یا در عمل تمایل به اشخاص یا گروههای دیگر پیدا کنند، آنها را مامور اداره کشور بنمایند. ولی ایشان پیوسته امر و اصرار به خدمت ما داشتند و احدی از انتقادکنندگان و ایرادگیرندگان را به جای ما دعوت نکردند.
[درباره سیاست خارجی و رابطه با آمریکا و اختلاف نظر در این مورد]این فرمایشان و چنین اختلاف نظری یادم نمیآید مطرح شده و حقیقت داشته باشد. هیچگاه نه آقای دکتر بهشتی و آقایان دیگر شورای انقلاب مخالف این بودند که دولت باید دفاع جامعه را از طریق دریافت سلاحها و قطعات یدکی خریداریشده قبلی هواپیماها و انجام تعمیرات تخصصی ضروری آنها تامین کند و نه دولت موقت مخالف رساندن هرچه زودتر مملکت به خودکفایی یا منکر ضرورت تحمل سختی از جانب مردم بوده است. حتی شخصا در پیامهای تلویزیونی مکرر از هموطنان قبول محرومیت و مشکلات و صبوری و مقاومت میخواستم. همچنین نه در شورای انقلاب به خاطر دارم که سفارش بیاعتنایی نسبت به آمریکا را کرده باشد، نه ما در روابطمان با آمریکا به تمنا و تملق گفتاری بیش از حدود آداب متعارفه دیپلماسی پرداختهایم. نظر به اینکه متاسفانه بعضی از گروهها یا افراد بیاطلاع و احیانا بیانصاف اصرار به تحریف حقایق و اتهامهای مغرضانه درباره دولت موقت دارند (منظورم آقای دکتر بهشتی نیست) مختصر حاشیهای رفته شواهدی از مذاکرات جلسه ۳۰ اردیبهشت شورای انقلاب که اختصاص به بررسی و تبادل نظر و تصویب سیاست خارجی دولت داده بودند و جلسات ۲۲ و ۲۹ اردیبهشت هیات وزیران میآورم و بیشتر به آنچه ارتباط با آمریکا داشت میپردازم:
تصویبنامههای شورای انقلاب
تصویب دولت در جلسه ۲۲ ر ۲ ر ۵۸: خطمشی کلی سیاست خارجی ایران برقراری روابط واقعبینانه و مصلحتاندیشانه ملی بر مبنای دوستی و احترام متقابل در جهت حفظ استقلال و دفاع از تمامیت و حیثیت و منافع ایران است و در مورد قراردادهای منعقده با کشورهای خارجی اعم از سیاسی و نظامی و اقتصادی و حقوقی مورد به مورد باید با توجه به واقعیات و امکانات و مصالح کشور بررسی و تجدید نظر شود.
تصویب دولت در جلسه ۲۹ ر ۲ ر ۵۸: بعد از مذاکرات سنای آمریکا درباره اعدامهای ایران با پیام وزیر خارجه آمریکا، وزیر امور خارجه ایران به عنوان اعتراض دولت، جواب محکم، ولی معقول به وزیر خارجه آمریکا داد بنویسند «از تمایش شما به حفظ روابط دوستانه با ایران خوشحالیم و امیدواریم در عمل نیز تحقق داشته باشد. ضمنا دولت ایران که طرفدار رعایت حقوق بشر است نسبت به رویه قطعنامه کنگره آمریکا شدیدا اعتراض مینماید و آن را دخالت در امور داخلی ایران میداند و نگران هستیم که زیر فشار شدید افکار عمومی مجبور شویم در روابط خود با آمریکا و محدود نمودن آن تجدید نظر بنماییم؛ و تا روشن شدن جو سیاسی، آقای سفیرکبیر مسافرت خود با به تعویق اندازد.»
مذاکرات جلسه ۳۰ ر ۲ ر ۵۸ شورای انقلاب
پس از گزارش مصوبات پیشنهادی فوقالذکر چنین توضیح داده شد:
قرارداد سنتو را لغو کرده و وارد گروه غیرمتعهد شدهایم، با کشورهای اسلامی رابطه دوستانه و صمیمانه داریم. ما ابرقدرتها به جای سیاست بیطرفی تثبیت سیاست موازنه منفی را در پیش گرفتهایم. نسبت به امپریالیزم آمریکا رویه قاطعانه قهرآمیز داشته، قرارداد دوجانبه ایران و آمریکا زمان شاه مخلوع و قرارداد ۱۹۲۱ با شوروی را لغوشده اعلام نمودهایم، ایران باید نسبت به سیاست تاریخی طبیعی خود در تضاد با ابرقدرتها و رعایت شمال و جنوب وفادار باشد.
حالا کجای این نظریات و تصمیمات سازشکاری و تبعیت نسبت به آمریکا است، نمیدانم! اتفاقا در آن جلسه آقای دکتر بهشتی اولین کسی بودند که روی سیاست خارجی دولت اظهار نظر کردند و خلاصه تندنویسیشده فرمایشاتشان چنین بود: «عدم تعهد با مفهوم سابق اشتباه نشود. ما با کشورهای اسلامی و مبارزات استقلالطلبانه بستگی داریم و تعهد.»
سایر آقایان نیز درباره تفسیر و تاییدهای سیاست خارجی ایران خصوصا در رابطه با کشورهای مسلمان و نهضتهای آزادیبخش و مسائل خوکفایی داخلی بیانات و توصیههایی داشتند، بدون آنکه در خطمشی کلی روابط ما با ابرقدرتها و دولتهای غربی اروپا چیزی بر آنچه گزارش و پیشنهاد شده بود اضافه نماید. این را هم باید یادآوری کنم که در مواقع لزوم و مکرر با شخص امام مذاکره و عرض توضیح و کسب نظر داشتهایم. خوب به خاطر دارم یک بار به اتفاق تیمسار ریاحی، وزیر دفاع وقت و شاید تیمسار رئیس ستاد و یک بار به اتفاق آقای دکتر یزدی، وزیر خارجه، به خدمتشان رسیده وضع قراردادهای موجود با کشورهای خارجی را تشریح کردیم. گفتیم: «اگرچه تماما با شرایط یکطرفه و به بهای کمرشکن بسته شده است و ما آنچه را که بیحاصل یا مضر و سنگین بوده یا در مراحل اولیه اجرا و انعقاد بوده است لغو کردهایم، ولی بسیاری هم هست که اولا برای نیازهای ضروری کشور در زمینههای خواربار، مواد اولیه، تاسیسات عمومی و تسلیحات است، ثانیا به مراحل نهایی اجرا رسیده و لغوشان بیمورد است و ثالثا تمام یا قسمت اعظم پولها را گرفتهاند و خیلی هم خوشحال میشوند ما متوقف سازیم و تحویل آنها را نخواهیم. رابعا حالا طول دارد که کشور ما بتواند راسا تولیدکننده و تامینکننده آنها باشد. ارتش نیز از بابت سلاحهای دقیق عظیم و قطعات یدکی هواپیماها و هلیکوپترها از آمریکا و کشورهای اروپای غربی و شرقی طلبکار بوده وجه آن را داده، جنس آن را نگرفته است و اگر بخواهیم سراغ جاهای دیگر برویم معلوم نیست حاضر شوند و بدهند و اگر حاضر شوند معلوم نیست چه مبالغ هنگفت و چه مدت لازم باشد.» فرمودند: «بسیار خوب، همینطور عمل کنید؛ ولی افکار عمومی را هم روشن کنید» که همین کار را کردیم.
یک دفعه دیگر که ظاهرا با آقایان وزیر خارجه و وزیر مسکن بودیم و بهخصوص راجع به روابط با آمریکا صحبت کردیم خلاصه کلام و دستور آخریشان، کجدار و مریز بود؛ حتی موافقت کردند که اگر دولت آمریکا به جای سفیرکبیری که ما رد کردهایم شخص مورد قبول و طرفدار ایران را بفرستد به ملاقات معظمله بیاید. در تمام دوران دولت موقت نه نظر امام و شورای انقلاب درباره سیاست ما با آمریکا و دولتهای غرب و شرق اروپا چیزی غیر از رسیدن به روابط عادی عادله و مصلحتاندیشانه مبتنی بر احترام و حقوق متقابل بود و نه دولت خارج از آن چیزی خواست و کاری کرد. فقط بعد از مراجعت از سفر الجزایر بود که ورق برگشت و رادیو تلویزیون آن هیاهوی ملاقات با برژینسکی را علم کرد و هوچیگریهایی که معلوم نشد از کجا آب میخورد به راه افتاد.