سرویس تاریخ «انتخاب»: صبح روز چهارشنبه سوم تیر ۱۳۶۰، چهار روز پس از اعلام قیام مسلحانه مجاهدین خلق (منافقین) علیه جمهوری اسلامی و سه روز پس از عزل بنیصدر توسط مجلس، دکتر بهشتی رئیس دیوان عالی کشور طی یک مصاحبه مطبوعاتی، به پرسشهای خبرنگاران داخلی و خارجی در این زمینه پاسخ داد، مشروح این مصاحبه که فردای آن روز در روزنامه اطلاعات منتشر شد به این شرح بود:
[خبرگزاری پارس:] منافقین روز ۳۰ خرداد اعلام کردند علیه جمهوری اسلامی مسلحانه قیام خواهند کرد، چرا برای مقابله با این به اصطلاح خلقیها مردم را به موقع وارد صحنه نکردید؟
بسمالله الرحمان الرحیم. این تصمیمات با دادستانی انقلاب تهران است، با شورای عالی قضایی نیست، با رئیس دیوان عالی کشور هم نیست. دادستان انقلاب تهران نظرش این بود که باید مقابله با توطئهها از طریق مردم و از طریق نیروهای انتظامی باشد. در این مورد آنها فکر کردند که با نیروهای انتظامی مقابله کنند و اگر لازم شد مردم به میدان بیایند، نه اینکه از پیش مردم دعوت بشوند. اما نتیجه عملی که از این به دست آمد رسوا شدن و فاش شدن و افشای هرچه بیشتر چهره واقعی این گروهها بود. معلوم شد که عدهای که اساسا جمهوری اسلامی را نپذیرفتهاند، آمدهاند با یک ماسک توی جامعه و توی نسل جوان و نوجوان گفتهاند که ما طرفدار جمهوری اسلامی هستیم، اما نه این جمهوری اسلامی، و توانستهاند عدهای از مردم و بهخصوص جوانان و نوجوانان را بفریبند.
بیشتر بخوانید:
در این جریان، این ماسک دریده شد و چهره واقعی معلوم شد. معلوم شد که اینها که میگویند ما طرفدار خلقیم، یک جوان مسلمان باایمان صدیق خدمتگزار که خودش را وقف خدمت به خانوادههای شهدا کرده این را با آن وضع فجیع شهید کردند. معلوم شد با اسپری فشاری که آب میپاشند مواد آتشزا داخل شیشه قرار میدهند و با فشار روی این جوانهای حزباللهی خلقی که اصلا نه پولی از جایی میگیرند، نه مزدور جایی هستند، میریزند.
اینها را به چه حسابی با موتورهایشان آتش زدند؟ یا کارهایی از این قبیل. میآیند به یک عده دختر معصوم فریبخورده نمک و فلفل قاطی میکنند میدهند که بعد اگر کسی زخمی شد بروند روی زخم او فلفل و نمک بپاشند. این کارهایی است که مدافعان حقوق خلق با مدافعان اسلامی کردهاند. این مدعیان دفاع از اسلام و دفاع از حقوق خلق. خوب اینها خودشان را رسوا کردند البته به قیمت شهادت عدهای از جوانان پاک ما و به قیمت زخمی شدن نزدیک به ۲۰۰ نفر دیگر.
حالا شما روز شنبه را پرسیدی، شما نپرسیدی که این مسافران بیپناه در ایستگاه راهآهن قم چه گناهی کرده بودند، با کی دعوا داشتند که اینها آمدند در آنجا بمب منفجر کردند و چند نفر را شهید کردند و عدهای را زخمی کردند! انتظار ما این است که این نسل معصوم، این فرزندان معصوم و پاکجامه، این دختران ۱۶، ۱۷، ۱۸ ساله، این پسران ۱۶، ۱۷، ۱۸، ساله اینها فریب آنها را به دور بریزند، بیدار بشوند و بیایند یار برقراری نظام عدل اسلامی بشوند.
[راجع به ملاقات اولاف پالمه (نخستوزیر وقت سوئد که از سوی سازمان ملل نقش میانجی را در جنگ میان ایران و عراق بر عهده گرفته بود) سوال شد:]
مسئله اساسی ایشان این بود که ایشان میگفت: «من با دو ابرقدرت تماس داشتم و مسئله ایران و مسئله این منطقه، مسئله حساس و مهمی است برای آنها» ما به او گفتیم ما یک ملت صلحدوست هستیم، اما ملت ما در عین اینکه صلحدوست است مرد جنگ نیز هست؛ بنابراین اگر این متجاوزین عراقی با پای خودشان رفتند بیرون بروند و اگر با پای خودشان بیرون نرفتند، قهرمانان ما آنها را از سرزمین اسلامیمان بیرون خواهند راند. گفتیم نشانههایش را همین روزها هم میبینید و دیدید که همین دو روز گذشته بعد از دیداری که اولاف پالمه روز شنبه داشت، قهرمانان ما چطور منطقههای دیگری را آزاد کردند و شهادت شهید عزیز اسلام، برادر قهرمانمان دکتر چمران و قهرمانان دیگرمان شهید شدند که نشانه دیگری بود بر اینکه چگونه همه کسانی که در این صحنهها حاضرند، شیفته شهادت و جانبازی هستند.
با آرامش چند روز اخیر آیا امکان این هست که این ضربه بسیار کوچک منافقین در مقابل سیل خروشان امت قهرمان و متعهد دست به خرابکاری، ترور و انفجار بزنند؟
زدهاند، شروع کردهاند. اینها معمولا با روزهای قبل از مرگ یک گروه شکستخورده همراه است با اینگونه فعالیتهای تخریبی که روز به روز آنها را در جامعه منفورتر میکند. اینها فکر کردهاند اگر در زمان شاه کسی به اینکار دست میزد میگفتند انقلابی، حالا هم میگویند انقلابی و واقعا این نشاندهنده کودکی آنها است در امر انقلاب و سطحینگری آنها در فرهنگ انقلاب. اینها نمیدانند که درست آن کاری که در زمان شاه خدمت بود کار و گوهر انقلابی بود و مردم ستایش میکردند و دوست میداشتند همان کار را امروز مردم خیانت میدانند و متنفرند و بیزار میشوند.
با توجه به وضع فعلی کشور که باید انتخاب رئیسجمهوری طبق قانون اساسی در ظرف ۵۰ روز انجام و انتخاب شود و با توجه به مشکلات حاضر آیا این انتخابات انجام میشود یا خیر؟
بله انشاءالله این انتخابات انجام میشود. یکی از تصمیماتی که دیشب گرفته شد این بود که انتخابات در حدود ۴۰ روز دیگر باید انجام بگیرد که فرصت کافی داشته باشیم تا اعلام نتیجه.
در مورد طرح عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور که در مجلس مطرح شده، عدهای از نمایندگان مخالف این طرح این مسئله را مطرح کردند که رسیدگی به این مسئله به عهده دادگستری است نه مجلس، در این مورد توضیح دهید.
عجیب است! مگر آنها قانون اساسی را نخوانده بودند؟ [دکتر بهشتی آن گاه مواد قانونی مذکور را برشمرد و تشریح کرد.]
[خبرگزاری اسپانیا:] آیا امکان دارد یکی از سه تن از اعضاء شورای ریاستجمهوری به عنوان ریاستجمهوری ایران انتخاب شود؟
این منع قانونی ندارد. در قانون اساسی پیشبینی شده که رئیسجمهور میتواند دوباره انتخاب شود. این درست مثل این است که رئیسجمهور برای بار دوم انتخاب شود، مگر مانعی به نظر میرسد؟
سعید سلطانپور که از رهبران چریکهای فدایی اقلیت بود کسی بود که همراه قاسملو، پاسداران را در کردستان محاکمه میکرده و دستور تیرباران میداده است. این فرد دستش آغشته به خون پاسداران و مردم بیگناه بوده چرا دادستان انقلاب در اطلاعیه خود این موارد را ذکر نکرده؟
برای اینکه در اطلاعیههایی که دادستانی منتشر کرده دو نقص به چشم میخورد: یکی اینکه جرایم اساسی و اصلی محکومان با صراحت و روشنی ذکر نشده، دوم اینکه در کنار جرایم اساسی گاهی یک جرم جزئی را مطرح کردند که بجا است اینها مطرح نشود، چون شنوندگان و بینندگان و خوانندگان اینها ممکن است در ذهنشان برود که یک فردی را به خاطر پخش اعلامیه اعدام کردهاند، در حالی که هرگز اینطور نیست. اینها وقتی مینویسند به خاطر حمله به مردم با تیغ موکتبری در خیابان و همچنین جرم دیگرش پخش اعلامیه است، توی ذهن میآید مگر پخش اعلامیه مجازاتش اعدام است؟ بهتر است که این را ننویسند. وقتی مجازاتش اعدام است همان جرایمی را بنویسند که مجازاتش اعدام است. این تذکر باید به آقایان داده شود که داده شده است.
اگر بنیصدر دستگیر شود، چه مجازاتی برایش در نظر گرفته خواهد شد؟
دادگاه باید تعیین کند، یعنی دادستان کیفرخواست صادر میکند، دادگاه رای میدهد.
آیا حزب جمهوری اسلامی برای ریاستجمهوری کاندیدا دارد یا نه، اگر دارد این شخص چه کسی است؟
بنا بر این است که این گروهها و سازمانها و جمعیتهایی که با یکدیگر همفکر هستند، بنشینند و یکجا کاندیدا معین کنند؛ بنابراین حزب هم همین کار را میکند و جداگانه کاندیدا معرفی نخواهد کرد. به طور کلی سازمانهای خط امام یک کاندیدا خواهند داشت.
[دکتر بهشتی در پاسخ به سوالی در مورد جاما گفت:] جاما تاکنون در این مجموعه نبوده و با مواضع سیاسی که از خودش نشان داده با این مواضع نمیتواند باشد مگر تغییر مواضع بدهد.
[مردوخیِ کردستانی از روزنامه نبرد ملت سوال کرد:] شما با حسن تدبیر مجلس خبرگان را اداره نمودید. بدین جهت قرار بود کاندیدای ریاستجمهوری باشید، اما امام فرمودند: روحانیون برای ریاستجمهوری کاندیدا نشوند، اکنون مجددا انتخاب ریاستجمهوری انجام میشود، شما خود را کاندیدا خواهید کرد یا خیر؟
بنده در همان موقع هم خودم را کاندیدا نکرده بودم. گفته بودم اگر به صورت یک تکلیف دربیاید، الان که تکلیف وجود ندارد، چون آن موقعها وضع مبهم بود، بنابراین من هیچگونه آمادگی ندارم، اما روحانیون دیگر اگر کسانی باشند که مایل باشند، میتوانند شرکت کنند. البته نه تنها من نامزد نیستم و آمادگی ندارم، دوستان نزدیک ما هم که روحانی هستند و در کارها هستند، آنها هم گفتند که هیچ آمادگی ندارند. به طور کلی مسئله مهم برای ما این است که این انقلاب باید با آن قداست و اخلاق متعالی اسلامی جلو برود. باید جریان آینده نشان بدهد که آنچه در ایران روی داد، جنگ قدرت نبود، بلکه رویارویی پایبندیها به اسلام و مکتب و اصالت اسلامی انقلاب و استقلال کامل جمهوری اسلامی بود با خطهای دیگری که دانسته یا ندانسته از این مسیر منحرف بودند. همانطور هم که امام بیان کردند امیدوارم رفتار و عمل ما در گذشته و به خصوص در آینده بتواند جلوهای از آن حقیقتی باشد که از آن سخن میگوییم.
[راجع به دیدار هیات نظامی سوریه از ایران سوال شد:]
با من دیداری نداشتند و از گفتگو با مقامات دیگر هم من اطلاعی ندارم.