یک تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی تاکید کرد: کارنامه ترامپ در حوزه سیاست خارجی یک کارنامه مملو از شکست و ناکارآمدی است. دستکم در دو پرونده ایران و کره شمالی که ترامپ میخواست یک «موفقیت تاریخی» را به نمایش بگذارد، به شکل مفتضحی شکست خورد!
«رضا نصری» در گفتوگو با ایرنا، درباره مخالفت ۱۳ عضو شورای امنیت با درخواست آمریکا برای طرح پرونده ایران در شورای امنیت و بازگرداندن تحریمها گفت: مخالفت این تعداد از اعضای فعلی شورای امنیت با موضع آمریکا فقط یک بُرد سیاسی برای ایران نیست بلکه یک تاثیر «آئیننامه» ای بسیار مهم هم به نفع ایران دارد.
وی با بیان اینکه کشورهای مخالف درخواست آمریکا میتوانند از تلاش آمریکا برای قرار دادن موضوعات مرتبط با تکمیل فرایند «اسنپبک» در دستور کار جلسات شورای امنیت ممانعت کنند، اظهار داشت: برای اینکه آمریکا بتواند فرایند بازگرداندن تحریمهای گذشته (یا به قول خودش فرایند «اسنپبک») را تکمیل کند، لازم است یک دولت دیگر (یا ریاست شورا) - یا به ادعای برخی مشاوران آمریکا حتی خود آمریکا - قطعنامهای را در دستورکار قرار دهد که در آن «تداوم تعلیق تحریمها» به رای گذاشته شود.
این حقوقدان بینالمللی با اشاره به اشاره به اشتباه محاسباتی آمریکا تصریح کرد: آمریکا اینطور حساب کرده بود که این قطعنامه ظرف ۱۰ روز در دستور کار شورای امنیت قرار میگیرد و با وتویی که اِعمال خواهد کرد، قطعنامههای ملغی را مجدداً علیه ایران احیا خواهد کرد. حال، با وجود این تعداد مخالفت، برنامه آمریکا با چالشهای آئیننامهای جدی مواجه خواهد شد.
سناریوهای احتمالی درخواست آمریکا برای اسنپبک
نصری ادامه داد: اگر در ابتدای هر جلسه که باید «موضوع جلسه» توسط اعضای شورای امنیت با اجماع یا با رای تصویب شود، دولتهای مخالف آمریکا موضوع را در دستور کار جلسه قرار ندهند، تکمیل فرایند «اسنپبک» عملاً در هر جلسه به تاخیر میافتد (در مسئله تعیین موضوع جلسه، اعضای دائم حق وتو ندارند).
وی با یادآوری سناریوهای مختلف خاطرنشان کرد: این «به تاخیر اندازی» ها هم میتواند آنقدر برای آمریکا دستوپا گیر شود که تصمیم بگیرد به صورت یکجانبه و عملاً خارج از چارچوب شورای امنیت اعلام کند «از نظر ایالات متحده قطعنامههای پیشین احیا و لازمالاجرا شده» - که مورد پذیرش جامعه جهانی نخواهد بود و اغلب کشورها از اجرای قطعنامههایی که یکجانبه وضع شده باشند سر باز خواهند زد - یا آمریکا از ادامه این مسیر (احیاناً با استعفای وزیر امور خارجه) منصرف خواهد شد که احتمال کمی دارد.
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی افزود: احتمال دیگر اینکه آنقدر این کشمکش طولانی شود تا دولت فعلی در واشنگتن در انتخابات نوامبر عوض شود. معتقدم جدال حقوقی بعدی در درون شورای امنیت در مورد همین بحث آئیننامهای خواهد بود.
شورای امنیت به میل ترامپ اداره شود، دچار سرنوشت جامعه ملل میشود
نصری درباره تاثیر اقدام آمریکا در ناکارامدی شورای امنیت ابراز داشت: اگر آنطور که شواهد نشان میدهد، دولتها قصد داشته باشند «شورای امنیت» را بر اساس قوانین و آئیننامهها اداره کنند، طبیعتاً برای آمریکا بسیار دشوار خواهد بود که خواستههای نامتعارف و غیرقانونی خود را در چنین فضایی به جامعه جهانی تحمیل کند.
وی با تاکید بر اینکه تندروترین عناصر ضدایرانی در آمریکا هم به این حقیقت واقف هستند، عنوان کرد: برای همین هم در رسانهها، مقالات و فضای مجازی از هماکنون بحث از «بلاموضوع بودن» سازمان ملل متحد و ضرورت یکجانبهگرایی قهرمانانه دولت ترامپ میکنند.
این حقوقدان بینالمللی با بیان اینکه اگر بنا باشد شورای امنیت مطابق میل و سلیقه دولت ترامپ اداره شود، طبیعتاً اعتباری برای آن باقی نخواهد ماند، یادآور شد: چه بسا همان بلایی که در دهه ۱۹۲۰ بر سر «جامعه ملل» آمد - و راه را برای جنگ دوم جهانی هموار کرد - این بار بر سر «سازمان ملل متحد» بیاید. گمان میکنم دولتهایی که افق دیدشان فراتر از دوران زمامداری ترامپ است، تلاش کنند از وقوع این فاجعه جلوگیری کنند.
هیچ دولتی وجاهتی برای نامه آمریکا در فرایند حل اختلاف قائل نیست
نصری درباره احتمال دابل وتو از سوی آمریکا برای اسنپبک بیان کرد: بحث «دابل وتو» یا «وتوی مضاعف» زمانی مطرح میشود که شکایتنامه آمریکا (Notification) به نحوی به دستورکار یکی از جلسات شورای امنیت راه یابد. فعلاً بسیاری از دولتها اعلام کردهاند وجاهتی برای نامه آمریکا در فرایند حل اختلاف برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ قائل نیستند تا آن را «شکایتنامه» تلقی کنند و چه بسا با توسل به اختیارات آئیننامهای از مطرح شدن آن جلوگیری کنند.
وی اضافه کرد: اگر به هر دلیل موفق نشدند، آن وقت بحث «وتوی مضاعف» مطرح خواهد شد. اما در هر حال، حتی اگر دولت آمریکا بتواند با «وتوی مضاعف» و این قبیل حیلههای آئیننامهای، برنامه خود را پیش ببرد، در نهایت این دولتها هستند که تصمیم خواهند گرفت قطعنامههایی که از این راه علیه ایران «احیا» شدهاند را لازمالاجرا بدانند یا خیر.
این کارشناس ارشد مسائل آمریکا با بیان اینکه معتقدم اغلب دولتها از تصویب قطعنامههای تحریمی گذشته در نظامهای حقوق داخلی خود - جهت اجرای آنها - سر باز خواهند زد، گفت: احتمالاً هیچ دولتی حاضر نخواهد شد از طریق دستور اجرای قوه مجریه یا مصوبه مجلس خود، قطعنامههای مورد نظر آمریکا را علیه ایران به اجرا بگذارد.
اروپا بهانهای برای همکاری با آمریکا ندارد
نصری در پاسخ به سوالی درباره رویکرد اروپا در برابر خواست آمریکا هم اظهار داشت: آنطور که اروپاییها تاکنون میگفتند، یکی از مهمترین دلایلی که مخالفت اروپا با خروج آمریکا از برجام «در عمل» تاکنون برای اقتصاد ایران نفعی نداشته است، این بوده که بنگاهها، بانکها و شرکتهای خصوصی در اروپا چندان تابع اوامر و دستورات و توصیههای دولتهای خود نیستند.
وی گفت: اروپا پیش از این میتوانست پشت سر استدلال و مقوله «استقلال بخش خصوصی» پنهان شود و عدم اجرای تعهدات خود را در این چارچوب توجیه کند. اما امروز جدال در شورای امنیت صرفاً یک جدال «میان دولتی» است و بخش خصوصی در آن هیچ نقشی ندارد.
نصری تاکید کرد: اگر امروز یک دولت اروپایی به هر نحوی با آمریکا در پیشبرد طرح خود در شورای امنیت همراهی کند - یا در ممانعت از آن اغماض کند - تمام مسئولیت متوجه خود آن دولت است و هیچ بهانهای برایش متصور نیست.
این حقوقدان بینالمللی با بیان اینکه امروز اروپا دستکم به سه دلیل در مقابل آمریکا جسارت بیشتری به خرج میدهد، خاطرنشان کرد: دلیل اول اینکه موضع ایران، یک موضع محکم، متقن، اصولی و حقوقی است که مخالفت با آن به مثابه یک بدعتگذاری خطرناک در نظام بینالمللی است. دلیل دوم اینکه دولت ترامپ در اتخاذ مواضع نامتعارف و غیرقانونی دیگر سنگ تمام گذاشته و بیش از حد افراط میکند، به نحوی که همراهی با آن مستعد تحمل هزینههای زیاد حیثیتی است.
سورپرایز اکتبر ترامپ، تشکیل دوقطبی علیه ایران است
نصری ادامه داد: دلیل سوم اینکه اروپا شکست ترامپ در انتخابات پیشرو را دور از ذهن نمیداند و نمیخواهد تن به اقداماتی بدهد که راه را برای دیپلماسی در دولت بایدن مسدود کرده باشد.
وی درباره اقدام بعدی آمریکا علیه ایران در صورت نافرجام بودن اسنپبک ابراز داشت: اقدام بعدی آمریکا به احتمال زیاد اعلام یکجانبه برقراری تحریمها و تهدید به تشکیل یک ائتلاف برای اجرایی کردن آنهاست. در واقع، از آنجا که راه قانونی بازگرداندن تحریمها دشوار است، اقدام بعدی تشکیل یک دو قطبی موافقان و مخالفان بازگشت تحریمهاست. در واقع، احتمال میرود دولت ترامپ در آستانه انتخابات یک «سورپرایز اکتبر» در همین راستا رونمایی کند.
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه اقدامات کنونی دولت آمریکا تا چه اندازه برای برگشتناپذیر شدن به برجام است، بیان کرد: طرح مانعتراشی بر سر راه دولت احتمالی «بایدن» چیزی نیست علناً مطرح نشده باشد. یعنی اینجا بحث از تحلیل و گمانهزنی نیست! لابیها و سازمانهای ضد ایرانی در واشنگتن (مانند اف. دی. دی) علناً در مقالات و نشستهای خود از ضرورت برنامهریزی برای کارشکنی در سیاست خارجی بایدن و اقدام جهت مسدودسازی راه او برای بازگشت احتمالی به برجام سخن میگویند.
ترامپ موفق شد آمریکا را بازیگر منزوی، یاغی و نامتعارف نشان دهد
نصری در پاسخ به این سوال که موفقیت یا شکست دولت ترامپ در بازگرداندن تحریمها علیه چه تاثیری در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دارد، یادآور شد: کارنامه ترامپ در حوزه سیاست خارجی یک کارنامه مملو از شکست و ناکارآمدی است. دستکم در دو پرونده ایران و کره شمالی که ترامپ میخواست یک «موفقیت تاریخی» را به نمایش بگذارد، به شکل مفتضحی شکست خورد!
وی افزود: نمایش «شکاف میان آمریکا و متحدین» هم - که در آستانه انتخابات در شورای امنیت به تصویر کشیده شد - موضوعی است که قطعاً رقیب ترامپ از آن به شدت بهرهبرداری خواهد کرد.
این حقوقدان بینالمللی با بیان اینکه دولت ترامپ اگر به صورت یکجانبه هم اعلام کند تحریمها علیه ایران بازگشته است، باز هم نمیتواند لطمه ناشی از نمایش انزوای آمریکا را جبران کند، عنوان کرد: ترامپ - که میخواست عظمت آمریکا را بازگرداند - در طی چهار سال صرفاً موفق شد آمریکا را به یک بازیگر منزوی، «یاغی» و نامتعارف (Irrational actor) در افکارعمومی جلوه دهد و پرونده ایران در این راستا نقش برجستهای داشته است.
دولت های چین و روسیه حتی توان مقابله با امریکا در مباحث داخلی خودشان را نیز ندارند چه برسد مقابله آن هم برای ایران !!!
شاید گریز به سمت ساخت سلاح اتمی بهترین راهکار دنیای امروز باشد مثل هند ، پاکستان و اسرائیل که عضو هیچ پیمانی نیستند اما جرات درخواست بازرسی از انان نیز وجود ندارد.