یک کارشناس مسائل اقتصادی معتقد است، اقتصاد ایران در مقطع کنونی روزهای سختی را سپری میکند؛ کلیه شاخصهای کلان اقتصادی در وضعیتی نامطلوب قرار دارند. شکاف میان فقر و غنا افزایش یافته، سبد مصرفی معیشت جامعه ایران طی ۱۴ سال گذشته تا کنون، بنابر اساس آمارهای دولتی ۳۰ درصد کوچکتر شده است، اما این آمار با واقعیات ملموس جامعه همخوانى ندارد بنظر میرسد جامعه فشار هاى تورمى بیشترى را تحمل میکند.
محمود جام ساز، استاد اقتصاد در ارزیابی خود از وضعیت اقتصادی کشور در نیمه نخست سال جاری به خبرنگار «انتخاب» گفت: «اقتصاد ایران در مقطع کنونی روزهای سختی را سپری میکند؛کلیه شاخصهای کلان اقتصادی در وضعیتی نامطلوب قرار دارند. شکاف میان فقر و غنا افزایش یافته، سبد مصرفی معیشت جامعه ایران طی ۱۴ سال گذشته تا کنون، بنابر آمارهای دولتی ۳۰ درصد کوچکتر شده است. اما بنظر میرسد این آمار با واقعیات ملموس جامعه همخوانى ندارد، جامعه فشار تورمى بیشترى را تحمل میکند. واقعیات اجتماعی نشان میدهند، احساس فقر در کشور به شدت افزایش پیدا کرده و هم جامعه شهری و هم روستایی دچار فقر تغذیه هستند. تولید در روستاها به شدت کاهش یافته و همین امر بر شهرها نیز آثار نامطلوبی داشته است.»
وی افزود: «در حال حاضر دولت با مشکلات و معضلات کمبود منابع مالی دست و پنجه نرم میکند و آحاد ملت، به ویژه کارگران و اقشار فرو دست و کارمندان و صاحبان درآمدهاى حداقلى ثابت و بخش عظیمی از طبقه متوسط گرفتار وضعیت معیشت خود هستند. در این شرایط، اولین مسئولیت دولت باید تامین معیشت و رفاه آحاد جامعه باشد اما چشمانداز مطلوبى پیشروی دولت با تمام ابزارهایی که برای کسب درآمد به كار گرفته، وجود ندارد.»
وی افزود: «سیاستهای داخلی و خارجی کشور به گونهای بوده که اقتصاد کشور را در حوزه داخلی به سمت کاهش هر چه بیشتر تولید ناخالص داخلی و کوچک شدن اقتصاد کشور سوق داده است. در نتیجه شاهد هستیم که تولید ناخالص داخلی بر اساس آمارها در بهار امسال 3.5 درصد منفی اعلام شده که در صورت تداوم وضعیت موجود احتمالا در پایان سال به منفی10 تا 12 درصد افزایش پیدا خواهد کرد که این به معنای کوچک شدن اقتصاد، کاهش درآمد ملی و رشد بيكارى است.»
شاهد عدم سرمایهگذاری در بخش تولید و بحران در صادرات هستیم
این اقتصاددان در بخشی دیگر از گفتههای خود تاکید کرد: «مقایسه حجم نقدینگی که افزون بر 2700 میلیارد تومان و نرخ تولید ناخالص داخلی نشان میدهد که سرمایهها به سمت تولید حرکت نکردهاند. در یک سال گذشته حدود 20 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده که احتمالا بخش عمده آنها به سمت خرید املاک در ترکیه و قبرس و غيره و نیز سرمایهگذاری در کشورهای دیگر اختصاص پیدا کرده است. متاسفانه با کاهش تولید ناخالص داخلی از یک طرف و بسته شدن منافذ ورودی دلار از طرف دیگر، صادرات ما به شدت ضربه خورده و در همین 6 ماه گذشته ارزش صادرات ما حدود 60 درصد کاهش داشته است. دولت علاوه بر کسر بودجه، با بدهیهای روزافزون به سازمانهایی همانند تامین اجتماعی مواجه بوده که رقمی قریب به 307 هزار میلیارد تومان را شامل میشود. همچنین، دولت با مساله بدهی به بانکها و بانکهای خصوصی داخلی مواجه است.»
وی افزود: «همچنین، بسیاری از پیمانکاران پروژههای خود را به دلیل عدم پرداخت مطالبات تعطیل کرده که این خود به معنای تعطیلی پروژههای عمرانی در کشور است. با تمهیداتی که دولت در راستای مقابله با کمبود منابع درآمدى بودجه و مقابله با کرونا انجام داده که شامل عرضه اوراق قرضه، فروش بخشی از داراییهای دولت، تقویت بورس از طریق عرضه درصدی از سهام شرکتهای دولتی و سایر بنگاههای مختلف همانند شرکت سرمایهگذاری شستا، آزادسازی فروش سهام عدالت و تاسیس صندوق هاى سرمایهگذاری ETF (traded fund Exchange) است، احتمالا بخشی از کسری دولت پوشش داده می شود و به قول آقای روحانى دولت با گشایش اقتصادی و مالى روبرو خواهد شد اما اکنون پرسش این است که آيا این گشایش ،گره کلاف درهم پیچیده فقر و معیشت مردم را باز خواهد کرد؟ البته پاسخ ترديد آميز است. و بزرگترین سرمایه اجتماعی دولت که اعتماد است بیش از بیش آسیب خواهد دید و اعتراضات جامعه را در بیان مطالبات خود بیشتر خواهد نمود.»
دیپلماسی ناکارآمد و فساد نهادینه شده، اقتصاد کشور را بحرانی کردهاند
جامساز در بخشی دیگر از اظهارات خود پیرامون منشاء مشکلات اقتصادی کنونی کشور تاکید کرد: «منشاء را باید در سیاستهاى اقتصاد سیاسی و دیپلماسی ناکارآمد و فساد جستجو كرد. تا کنون استراتژی منسجم و مشخصی در ارتباط با ساماندهی اقتصاد کشور ارائه نشده است؛ زیرا هر اقدامی در مسیر ایجاد رونق اقتصادی، نیازمند تامین مالی ومستلزم عقلانيت عملى است. در شرایطی كه اقتصاد کشور سالها به نفت وابسته بوده، با تشدید تحریمهای انرژی و مبادلات بانکی دست دولت از این درآمدهای آسان را کوتاه شده است؛ لذا دولت در تلاش است راهکاری برای فروش نفت و مقابله با تحریمها پیدا کند.»
این کارشناس مسائل اقتصادی در بخشی دیگر از گفتههای خود تصریح کرد: «در موقعیت کنونى دولت امیدوار است که در آینده نزدیک تروئیکای اروپایی زمینه گشایش اقتصادی را برای ایران ایجاد کنند اما باید توجه داشت که تا زمانی که قواعد مربوط به FATF و لوایح مربوط به آن همانند CFT و پالرمو مورد تصویب قرار نگیرد، اعتبار ایران در زمینه تراکنشهای مالی زير سئوال است.»
به روسیه و چین به عنوان شریک اقتصادی نباید اعتماد کرد
محمود جام ساز در ادامه گفتههای خود تصریح کرد: «در مقطع کنونی کمتر بانکی حاضر به انجام تراکنش و مبادله مالی با ایران است. برای نمونه از حدود 4 ماه گذشته تا کنون، چند نفت کش ایرانی در چین لنگر انداخته و اجازه تخلیه به آنها داده نمیشود. بهره حال پکن زمانى كه یخ روابط تنش آلودش با آمریکا آب شود، ديگر در تقابل با آمریکا از تهران حمایت نخواهد کرد. در سوی دیگر، وضعیت روسیه نیز مشخص است که تجارب تاریخی نشان میدهد نمیتوان به این کشور اعتماد کرد. دستيابى به آبهاى گرم خليج فارس از آرزوهاى ديرينه روسيه است كه راه آن از ايران میگذرد.»
وی افزود: «اکنون امید دولت ایران به نتیجه انتخابات آمریکا و احتمال پیروزی جو بایدن و کاملا هریس معطوف شده تا از این طریق بتوانند زمینه مذاکره را در مورد برجام آغاز كنند . اما روشن است كه ديگر مطالبات آنان نسبت به برجام افزون شده و توليد موشكهاى بالستيك و كروز و دخالت هاى ايران درمنطقه و ديگر مسائل نيز وارد دستور مذاكره خواهد شد، كه ايران مواضع قاطع خود را در اين موارد از قبل اعلام نموده است. در حال حاضر طبق نظر سنجى ها شانس بايدن از ترامپ بيشتر است، اما ممكن است نظرسنجى ها همانند دوره پيشین از قاطعيت بى بهره باشد . به هرحال ما در هر صورت با تحريمهاى ترامپ و كنگره و فقدان روابط ديپلماتيك مطلوب با سه كشور اروپايي امضاء كننده برجام روبرو هستيم كه لازم است با استعانت از عقلانيت در راستاى منافع و مصالح ملى به حل آن اقدام كنيم اما با توجه به نقش گروه هاى سياسى در توسعه سياست عمومى و روابط سنگين ميان ديوانسالارى دولتى و ديگر نهاد ها تعريف مرزهاى دولت بشدت نامشخص شده و لذا دولت به تنهايى در اتخاذ تصميمات سياست خارجى نقش تعيين كننده ندارد. در صورت انتخاب مجدد ترامپ البته روند تحريمها شدت خواهد يافت اما هيچ گره اى نيست كه با دست گشوده نشود. بر اساس منطق ديالكتيك هگل كنش خرد گونه دو نظر مخالف را در يك نظريه جمع می كند. باید منتظر ماند و دید که آیا منطق دیالکتیک برا ی گفتگو میان ايران و غرب مثمر ثمر خواهد بود یا خیر.»