عمر الردّاد در رای الیوم نوشت: ایالات متحده حمله خود علیه ایران را با صدور تحریمهای اقتصادی و نظامی موسسات و شخصیتهای مطرح در این کشور و وابسته به سپاه، شدت داده است. این حمله، پس از شکست واشنگتن در شورای امنیت در جلب موافقت اعضای این شورا برای بازگشت تحریمهای بین المللی علیه ایران و اعتراض اروپا به این مساله، اتفاق افتاد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: واضح است که تحریمهای جدید آمریکا در چارچوب شرایط داخلی این کشور اعمال شده است و چه بسا آخرین دور از تحریمهای امریکا، پیش از انتخابات آینده آن باشد، همانطور که این تحریمها، نشان دهنده گرایشهای سیاسی آینده آمریکا، نه تنها در سطح ایران، بلکه در تمام منطقه است، که مهمترین بخش آن، چگونگی برخورد ایران با این تحریمهاست.
ارزیابیهای آمریکا
تحریمهای جدید آمریکا تحت عنوان ادامه درگیریها بین واشنگتن و تهران در مجامع بین المللی و در میدانهای تاثیر و دخالت ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن، به اضافه داخل ایران، اعمال میشود و در واقع بخشی از فعالیتهای انتخاباتی ترامپ است، که پیام آن، اعمال شدیدترین فشارها بر مسئولان ایران است.
با این حال، حرکت به سمت معامله بزرگی بین واشنگتن و تهران پس از انتخابات آمریکا، یکی از اصول سیاستهای آمریکا، طبق اظهارات بایدن و ترامپ است، هر چند که هنوز نشانههای چنین توافقی پدیدار نشده است، اما قطعا این توافق به دو پرونده هستهای و موشکی ایران و نفوذ آن در منطقه مربوط میشود و به نظر میرسد که ایران ترجیح میدهد توافقی با بایدن داشته باشد، کسی که حتما از تمام تصمیمهای ترامپ طی چهار سال گذشته استفاده میکند، به نحوی که توافقش با ایران، نواقص توافق سال ۲۰۱۵ را نداشته باشد، تا ایران نتواند از رفع تحریمها برای تامین مالی فعالیتهایش در منطقه بهره ببرد.
ارزیابیهای ایران
در این میان، ارزیابیهای ایران مستند به سه مساله مهم است که اصول مواضع و تصمیماتش را مشخص میکند، اول: استفاده از زمان و تکیه بر نرسیدن ترامپ به دوره دوم ریاست جمهوری و امکان بازسازی توافقها با بایدن، از طریق از سر گیری توافق ۲۰۱۵ با شروطی کمتر از شروط ترامپ. دوم: استفاده از مواضع بین المللی مخالف سیاستهای ترامپ و بویژه ائتلاف با روسیه و چین و حساب کردن روی مواضع اروپا و آنچه ایران عزلت آمریکا در مجامع بین المللی میداند. سوم:قدرت نقش و تاثیر ایران بر درگیری با پروندههای منطقه از جمله عراق، سوریه، لبنان، یمن و ... با طرح این مساله که ایران به لحاظ مذهبی، جایگزین تکفیر و وهابیت است.
طی چهار سال حضور ترامپ در کاخ سفید، اتفاقاتی افتاد که مهمترین آنها، حذف سردار سلیمانی بعنوان نماد مشروعیت ایران، مقابله با نیروهای نیابتی ایران در سوریه و لبنان و کاهش قدرت حشد الشعبی در عراق، آسیب شبکه اقتصادی و مالی ایران در این کشور عربی- بعنوان مهمترین دریچه خروجش از تحریمهای اقتصادی- و کمک به عادی سازی کشورهای حاشیه خلیج فارس با اسرائیل و تبدیل آن به یک همکاری نظامی و امنیتی چالش برانگیز برای ایران است، آنچه که باعث میشود مسئولان ایرانی به سمت تغییر محاسبات خود حرکت کنند.
ایران برگههای زیادی برای مذاکره دارد، که از پرونده هستهای و موشکی آن آغاز شده و به نفوذش در منطقه ختم میشود و مهمترین عناوین آن، عراق و حزب الله لبنان است.
به دور از جنگهای رسانهای بین ایران و آمریکا، نشانههای توافق آینده میان این دو، یکی از مسائل مهم برای قدرتهای منطقهای نظیر ترکیه، عربستان و مصر در ترسیم سیاستهایشان، پس از انتخابات آمریکاست، چرا که این توافق، به طور حتم زیان زیادی را متوجه این دولتها و همچنین، اسرائیل، نزدیکترین هم پیمان آمریکا خواهد نمود.