arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۸۳۲۰۴
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۲۳ - ۱۵ آبان ۱۳۹۹
از سیر تا پیاز اشغال سفارت آمریکا از زبان مهندس بازرگان؛

چگونه گروگان‌های آمریکایی را به ارزان‌ترین بها تحویل دادیم؟

حداکثر داغیِ جریان بعد از انتقال شاه به آمریکا به بهانه معالجه سرطان حاد او و پناه دادنِ بعدیِ دولتِ پاناما رخ داد که منجر به اقداماتی برای بازداشت شاه در آن‌جا و پیروزی ایران گردید، ولی در اثر تعلل و غفلت‌هایی شاه در آخرین لحظات به مصر پرواز کرد. با ورود هیات‌های داوری بین‌المللیِ دوست به ایران زمینه برای حل مطلوب فراهم شده بود که با بدبینی و سرسختی دانشجویان و لجاج با دولت، به نتایج معکوس رسید و با فوت شاه غائله عملا خاتمه یافت... سرانجام با قبول بیانیه موافقت‌نامه سر و دست شکسته و دستپاچه الجزایری‌ها که واسط بین ایران و آمریکا شده بودند، گروگان‌ها به ارزان‌ترین بها – اگر نگوییم به زیان‌بارترین شرایط – تحویل داده شدند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ اگر بخواهیم از اول تا آخر ماجرای اشغال سفارت ایران را در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ به دست دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بدانیم، به نظر روایت مهندس بازرگان، نخست‌وزیر وقت، از همه جامع‌تر و کامل‌تر می‌رسد، ایشان در کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت» طی ده صفحه (۹۲ تا ۱۰۲) به طور کامل ماجرای چرایی اشغال سفارت آمریکا در ایران و تبعات آن را دقیق و موشکافانه برای مخاطب بیان می‌دارد. مهندس بازرگان در این نوشتار کاملا منطقی و به دور از هر هیجانی اثبات می‌کند که حمله به سفارت آمریکا و نگه داشتن گروگان‌های آمریکایی به مدت ۴۴۴ روز چه ضرباتی را بر پیکر انقلاب اسلامی ایران وارد کرد و ضمن این‌که موجب تفرقه میان عناصر داخل انقلاب گردید، تداوم غیرمنطقی آن چه دستاورد‌هایی برای دو کشور آمریکا و شوروی به ارمغان آورد. روایت مهندس بازرگان را از اشغال سفارت آمریکا در ایران می‌خوانید، با این توضیح که میان‌تیتر‌ها توسط سایت انتخاب زده شده است:

به دنبال شعار‌های ضد سرمایه‌داری و فریاد‌های علیه استثمار و زمین‌داری آن‌چه قهرا می‌بایستی عرضه گردد و در صفوف مقدم انقلاب قرار گیرد شعار‌های ضد استعمار و نابودی امپریالیسم بود و به موازات آن‌ها تخطئه و طرد ناسیونالیسم و لیبرالیسم و دموکراسی، حتی در مفهوم علاقه و دفاع ملت و خواست آزادی و آزادمنشی یا حاکمیت شورایی و مردمی. این نکته مسلم است که در مبارزات گذشته ایران استیلای خارجی و دشمنی با بیگانگان همیشه مطرح بوده و گاهی مقام اصلی را داشته است، ولی همان‌طور که در بخش اول توضیح داده شد از ویژگی‌های این انقلاب و رهبری آن و از علل پیروزی آن، مقام اول دادن به طرد استبداد و طاغوت بود. مبارزه با استیلای خارجی به شهادت شعار‌های راه‌پیمایی‌ها و محتوای اعلامیه‌ها و مصاحبه‌ها جنبه کاملا دفاعی داشت و فقط اعتراض به پشتیبانی آمریکا از شاه و به سرسپردگی شاه به آمریکا می‌شد. آن‌چه مردم و رهبری انقلاب می‌خواستند کوتاه کردن دست جنایت‌کار و چپاول‌گر ابرقدرت‌ها از دخالت در امور ایران و از سلب استقلال‌مان بود. ولی بعد از پیروزی گام فراتری برداشته شده شعار و ادعای درافتادن با تمامی بیگانگان و نابودی امپریالیسم و پنجه در پنجه آمریکا انداختن در سطح جهانی، در برنامه انقلاب وارد گردید. چیزی که در مکتب مارکس، در سیاست خارجی شوروی و در مرام احزاب کمونیست بین‌الملل مقام شماره یک را دارد و امر حیاتی مماتی برای آن‌ها محسوب می‌گردد. برای آن‌ها حضور امپریالیسم آمریکا و بقای قدرت و نفوذ آن از نظر ایدئولوژی و عمل منافات ذاتی و استراتژی با هستی و حیثیت خودشان داشته امپریالیسم و آمریکا تزی است که باید با آنتی‌تز انقلاب نابود گردد.
ورود آشکار یا ضمنی افکار و اهداف چپ و نفوذ سریع و وسیع مارکسیسم در گروه‌های مذهبی و مکتبی همراه با منطق و فرهنگ خاص خودشان بود و سوار بر لسان لهجه سنتی استادان انقلاب. یعنی تندی و تلخی با استفاده از توهین و تهمت، برای ایجاد تنفر و تفرقه، صد و هشتاد درجه در جهت خلاف وحدت و صمیمت حرکت اول، و البته ناسازگار با معیار‌های اخلاق اسلامی.
اوج این جریان در افشاگری‌های دانشجویان خط امام مشاهده شد که بیش از هر دسته مورد تایید و ترغیب توده‌ای‌ها و مارکسیست‌ها و سپس مکتبی‌ها قرار گرفتند، و تا مدتی مجاهدین خلق.
افشاگری‌ها که عمدتا و عمدا علیه دولت موقت، به بهانه جاسوسی آقای مهندس امیرانتظام (سفیر جمهوری اسلامی در کشور‌های اسکاندیناوی و معاون سابق نخست‌وزیر)، بود متعاقب اشغال سفارت آمریکا (تحت عنوان لانه جاسوسی) آغاز گردید.
حمله و اشغال سفارت آمریکا و به گروگان گرفتن در حدود ۶۰ نفر از دیپلمات‌های آمریکایی و مراجعین به سفارت که توسط یک عده از دانشجویان و جوانان انقلابی تند در تاریخ ۱۳ ر ۸ ر ۵۸ صورت گرفت از وقایع تاریخی برجسته انقلاب اسلامی ایران در حرکت دوم آن به شمار می‌رود که انعکاس بین‌الملل وسیع در خارج و آثار مهمی در داخل داشته است. چه در تبلیغات و تحریکات و چه در جهت دادن به انقلاب. اشغال‌کنندگان گروه یا نهاد تشکیل داده خود را «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» نامیدند و امام عمل آنان را بدون آن‌که ظاهرا اطلاع قبلی از قضیه داشته باشند به عنوان «دومین انقلاب اسلامی» تایید کردند. شورای انقلاب اعلام موضع خاص نکرد، ولی آقای دکتر بهشتی در مقام نایب‌رئیس مجلس خبرگان با تایید ضمنی از حرکت دانشجویان، سیاست آمریکا را محکوم نمود. دولت موقت، که از نظر مسئولیت اداری و سیاسی مملکت و حفظ حقوق نمایندگان و اتباع خارجی بر طبق تعهدات بین‌المللی نمی‌توانست مخالف این عمل نباشد (و مرحوم دکتر بهشتی در جلسه شورای انقلاب آن روز همین نظر را توصیه کرده بود)، چون قبلا تصمیم به استعفا گرفته بود هیچ‌گونه اعلامیه و اقدامی در این زمینه ابراز نکرد. چندین روز «لانه جاسوسی» و خیابان‌های اطراف آن میدان تجمع دستجات و محل کینه‌توزانه‌ترین تظاهرات گردیده ضمن تایید جسارت دانشجویان، انواع دشنام‌ها و تهدید‌ها را نثار رئیس‌جمهور و دولت و سیاست آمریکا می‌نمودند و خط و نشان برای کسانی که به زعم آن‌ها در خط آمریکا یا سازش‌کار هستند می‌کشیدند. محوطه سفارت و موضوع گروگان‌گیری مرکز و مقصد تجمع‌ها و راه‌پیمایی‌های جنجالی خصمانه‌ای شده بود که مجاهدین خلق و توده‌ای‌ها پیش‌گام و دامن‌زن اولیه آن بودند.
شب‌ها نیز برنامه‌های تلویزیونی دانشجویان خط امام در ارائه اسناد احیاشده و استنباط‌ها و افشاگری‌های مربوطه انجام می‌گردید، بدون آن‌که دادگاه صالحی رسیدگی و ابراز رای کرده یا به متهمین از حیثیت افتاده و آبرو از دست داده، بنا به بدیهی‌ترین موازین حقوقی و اخلاقی و اصول اسلامی، امکان توضیح و دفاع داده شده باشد. گروگان‌گیری و استقلال رای دانشجویان خط امام موجب جدایی بیش‌تر دولتیان (مخصوصا رئیس‌جمهور آقای بنی‌صدر و قطب‌زاده وزیر خارجه) با متولیان روحانی و نهاد‌های انقلابی گردید که نقطه نهایی آن عزل و فرار اولی و اعدام دومی بود. دولتیان با احساس نگرانی از تبعات سیاسی و اقتصادی و نظامی امر خواهان حل آبرومندانه مسئله بودند در صورتی که امام و خط امامی‌ها با اعتقاد و اعلام این‌که «کارتر – یا آمریکا – هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» پافشاری در بهره‌برداری حداکثر داشتند. به طور کلی تظاهرات و شعار‌ها و تبلیغات بعد از گروگان‌گیری چیزی بیش از دفاع در برابر حمله یا مقابله به مثل با عملِ در حال انجام بود و حالت احیای خشم و خاطرات گذشته و یک نوع مبارزه‌طلبی و تحریک خصم برای حمله را داشت.

تاثیر خارجی گروگان‌گیری در سفارت
تاثیر خارجی و تکان‌های بین‌المللی که گروگان‌گیری دانشجویان خط امام در آمریکا و اروپا و در نقاط دیگر جهان به وجود آورده و ۴۴۴ روز به طول انجامید، فوق‌العاده گران و گسترده بود. در مرحله اول آمریکایی‌ها به شدت در دنیا بی‌آبرو و در میان خودشان عصبانی و زخم‌خورده شده منتهای خفت و خسارت نصیب کارتر رئیس‌جمهورشان گشت. در عوض، هم‌دردی ملت و اصرارشان به خلاصی و خشونت، سبب وحدت و نزدیکی به دولت، توام با پذیرش دستگاه منفورشده C.I.A گردیده مجددا افکار عمومی آمریکا که بعد از جنگ‌های ویتنام به طرف انسانیت و آزادی رفته بود، گرایش به خودخواهی و جهان‌خواری پیدا کرد. دولت‌های غربی و شرقی اروپا و حتی عربی مسلمان و آفریقایی آسیایی غیرمسلمان و اکثریت ملت‌های آگاه‌شده آنان، نسبت به عمل ایران، که زیر پا گذاشتن ساده‌ترین روابط دیپلماسی و تعهدات بین‌المللی بود، معترض و ناراحت گردیده یک جو انزجار یا استعجاب و ابهام علیه انقلاب اسلامی ایران خصوصا در آمریکای شمالی و اروپای آزاد به وجود آمد. ضمن آن‌که ایرانیان مقیم و آواره تحت ناراحتی و سرافکندگیِ شدید قرار گرفته بودند. دولت‌های غربی اروپا که در همکاری با شوروی و بعضی دولت‌های سوسیالیستی، تلاش‌های راه‌حل‌جویانه دیپلمات‌های‌شان به جایی نرسید، نیز احساس دل‌زدگی و خطر نسبت به انقلاب اسلامی ایران کرده هم‌دردی و تمایل نسبت به سیاست آمریکا در آن‌ها به وجود آمد و جبهه آمریکایی اروپایی اروپا قوی‌تر گشت.
به طور خلاصه اگر انقلاب دوم ما در داخل کشور تخاصم و تفرقه را در حرکت گریز از مرکز زیاد کرد، در خارج کشور موجب الفت و وحدت گردیده در برابر آن‌ها ما را از دنیا مجزی نموده رفته رفته منفرد ساخت و سیاست دولت‌ها و افکار و دل‌های ملت‌ها را در عقیده و علاقه علیه انقلاب اسلامی ایران برمی‌انگیخت.
محمد هیکل، روزنامه‌نگار معروف و معتبر مصری طرفدار انقلاب گذشته نفتِ ما و انقلاب اسلامی ایران، سه هفته بعد از گروگان‌گیری به تهران آمده بنا به دعوت دانشجویان خط امام که مایل به شنیدن قضاوت او در کار خود بودند، به دیدارشان در محل سفارت می‌رود و سپس مذاکرات مفصل با امام داشته است. هیکل عمل دانشجویان را با آگاهی قدیمی خود نسبت به روحیه و رفتار‌های آمریکایی‌ها، تایید نکرده آن را اقدام خطرناک و مخالف توسعه و توفیق انقلاب می‌بیند و یک حرکت قهقرایی وصف می‌کند. می‌گوید انقلاب ایران در آغاز یک نهضت انسان‌گرایانه جهانی (اومانیست) بود، حالت اسلامی پیدا کرد، محدود به انقلاب اسلامی ایران شد و سرانجام به یک انقلاب ساده شیعی منتهی گردید. به دانشجویان می‌گوید شما با اقدام اخیرتان خود را از جهان انسان‌ها جدا و در چهاردیواری کشورتان محبوس ساختید. می‌بینید که دنیا چگونه با شما رفتار می‌کند و عمل‌تان را علیه شما به کار می‌برد. توجیه دانشجویان در این پیش‌گیری و تصور آنان را نیز که آمریکا در انبار‌های سفارت‌خانه تدارک آذوقه برای تکرار کودتای شبیه به ۲۸ مرداد ۳۲ را می‌دیده است نمی‌پذیرد. (کتاب پیر سالینجر)

تفرقه، نزدیک‌ترین اثر اشغال سفارت در ایران
گروگان‌گیری اگر از این جهت نمایش ناهنجاری از دولت جمهوری و انقلاب اسلامی ایران در صحنه بین‌المللی به وجود آورد، ولی در خود کشور آزمایش جالبی از سرسختی انقلابی و مقاومت و ایثار بود که آن را آب‌دیده کرد و ضمنا افزاری برای طرد و تفرقه‌های بیش‌تر شد.
پس از چندی تحریک احساسات و تهییج افکار، که از آغاز تشدید مبارزات وسیله کلاسیک برای داغ نگهداشتن تنور انقلاب بود، و ارضای روحیه انتقام از امپریالیسم جهان‌خوار، با مرگ‌خواهی‌ها و سوزاندن و لگدمال کردن پرچم آمریکا و شعار‌های حماسی دادن، نوبت به فکر کردن و بهره‌برداری از گروگان‌گیری رسید. صرف نظر از آزار و اعدام آن‌ها که خواسته بعضی از تشنگان انتقام و زهرچشم‌گیری از خارجیان بود، راه‌حل‌های عقلایی که بعد از تب و تاب و تردید‌های اولیه مطرح می‌شد و حالتِ معامله را داشت این بود که از آمریکا بخواهیم شاه را همراه اموال هنگفتی که در آن‌جا دارد برای محاکمه تحویل ما بدهد، خسارات و صدماتی را که خود آمریکا به ما رسانده است جبران کند، از کرده‌های گذشته معذرت بخواهد و برای آینده تعهد نماید و اصلا دولت آمریکا در یک دادگاه بین‌المللی محاکمه شود... و همه این برنامه‌ها توام با خفت دادن به آمریکای مستکبر جهان‌خوار شد، بدون آن‌که با خود آن‌ها کسی وارد مذاکره یا کسی از آن‌ها در ایران پذیرفته شود، که در این صورت «سازش‌کاری» محسوب خواهد شد. احساساتی‌های داغ یا تحریک‌شده طبعا راضی به این حرف‌ها نمی‌شدند و امام از ترس این‌ها یا برای خفت زیادتر به کارتر و واداشتن آن‌ها به درخواست و دریوزگی بیش‌تر، صحبتی نمی‌کردند.

مذاکرات پشت پرده
شش هفته بعد از گروگان‌گیری ایران دولت شوروی از موقعیت استفاده کرده به اشغال نظامی افغانستان پرداخت. در حالی که از یک طرف جو بین‌المللی با نگرانی از عمل دانشجویان خط امام اصرار به فیصله فوری مسالمت‌آمیز جریان را داشت و از طرف دیگر عصبانیت ملی و افکار عمومی آمریکا حکومت‌شان را در فشار فوق‌العاده گذاشته استرداد فوری پنجاه و چند گروگان را می‌خواستند و یا اقدامات حاد تلافی‌جویانه را برای اعاده حیثیت از دست رفته می‌طلبیدند. مقامات دولتی ایران نیز که توجه بیش‌تر به آبروی انقلاب و کشور در خانواده بین‌الملل داشتند و نگران عکس‌العمل‌های خطرناک اقتصادی، نظامی و سیاسی بودند که غیر قابل تحمل برای مملکت است، دست به تلاش و توافق‌های اصولی می‌زدند در حالی که امام نگرانی آنان را در مقایسه با جرأت مردم مستضعف و خون‌سردی خودشان تحقیر می‌کردند. به این ترتیب یک دوران طولانی مذاکرات دیپلماتیک غیرمستقیم پشت پرده [یک واژه ناخوانا]زد و بند‌های محرمانه و واسط‌تراشی‌های گوناگون برای مدت یک سال و دو ماه و نوزده روز، در ورای جنجال‌های خیابانی تهران و یقه‌درانی‌های رسانه‌ها و روزنامه‌ها و بعضی از نمایندگان مجلس آغاز گردید. شرح کامل جالب و نسبتا صادقانه و صحیح این ماجرای طولانی را بهتر از هر جای دیگر و از هر قلم و زبان دیگر در کتابی به نام «گروگان‌ها و مذاکرات محرمانه تهران» تالیف پیر سالینجر که قبلا اشاره کرده بودیم می‌توان یافت. حداکثر داغیِ جریان بعد از انتقال شاه به آمریکا به بهانه معالجه سرطان حاد او و پناه دادن بعدی دولت پاناما رخ داد که منجر به اقداماتی برای بازداشت شاه در آن‌جا و پیروزی ایران گردید، ولی در اثر تعلل و غفلت‌هایی شاه در آخرین لحظات به مصر پرواز کرد. با ورود هیات‌های داوری بین‌المللیِ دوست به ایران زمینه برای حل مطلوب فراهم شده بود که با بدبینی و سرسختی دانشجویان و لجاج با دولت، به نتایج معکوس رسید و با فوت شاه غائله عملا خاتمه یافت. دست تقدیر خدا یا سوءتدبیر ما امکان استفاده و بهره‌برداری معامله را از دست ایران خارج ساخته، چون موجب و منفعتی برای تعقیب قضیه از این طرف باقی نماند مدتی جریان متوقف شد، ولی از طرف آمریکا برای استخلاص اتباع‌شان اقدامات از سر گرفته شد.

گروگان‌ها به ارزان‌ترین بها تحویل داده شدند
نظر به این‌که کارتر برای تبلیغات انتخاباتی ریاست‌جمهوری علاقه فراوان به آزاد شدن گروگان‌ها داشت مجددا شرایط مساعد فراهم گشت و کارتر آمادگی خود را برای قبول چهار شرط محکم و معقول عنوان‌شده از طرف امام اعلام نمود، ولی تعصب‌ورزی‌های عناصر افراطی و تعلل‌های عمدی مجلس و دولت تصمیم‌گیری و توافق را آن‌قدر به عقب انداخت که موضوع به لحاظ دولتِ در حال خروجِ آمریکا منتفی و دست ایران از آتو‌های برنده خالی گردید. سرانجام با قبول بیانیه موافقت‌نامه سر و دست شکسته و دستپاچه الجزایری‌ها که واسط بین ایران و آمریکا شده بودند، گروگان‌ها به ارزان‌ترین بها – اگر نگوییم به زیان‌بارترین شرایط – تحویل داده شدند.

چگونه ۱۲ میلیارد دلار ایران آب رفت؟
دست آخر بر طبق بیانیه الجزایر (که هیچ‌گاه به تصویب مجلس شورای اسلامی نرسیده بود) در برابر آزاد کردن گروگان‌ها دولت آمریکا حساب‌های مسدود‌شده ایران را که از ۱۱ تا ۱۲ میلیارد دلار بوده است آزاد نموده متعهد می‌شود هیچ‌گونه شکایتی نسبت به خسارات و دعاوی مربوطه به اسارت گروگان‌ها علیه ایران اقامه ننماید و ایران نیز شکایتی نسبت به انسداد حساب‌های خود ابراز ندارد.
از حساب‌های بانکی آزادشده ایران:
الف) ۸ میلیارد آن در یک حساب تضمینی ریخته خواهد شد تا ۳/۶۷ میلیارد از بابت اقساط بدهی ایران به بانک‌های آمریکایی نقدا مسترد گردد. ۱/۴ میلیارد سپرده واریز مطالبات و محاسبات جاری فی‌مابین باشد و (فقط) ۲/۸۸ میلیارد نقدا به ایران پرداخت شود.
ب) سه میلیارد و کسری باقی‌مانده آزاد می‌گردد تا دولت ایران ۱ میلیارد در حساب تضمینی جداگانه‌ای برای پرداخت دعاوی موسسات آمریکایی و ... که به دادگاه بین‌المللی ارجاع خواهد شد بسپارد و موظف باشد که تضمین فوق را در مبلغ حداقل ۵۰۰ میلیون دلار نگاهدارد. در زمینه مطالبه و مصادره اموال شاه و کسان او در آمریکا که دولت ایران خود را محق در آن می‌داند دولت آمریکا اجازه می‌دهد نمایندگان ایران در دادگاه‌های آمریکایی طرح دعوی نمایند و دولت آمریکا تا صدور رای دادگاه‌ها دارایی‌های مشخص‌شده و موجودِ موردِ ادعا را توقیف خواهند نمود تا تکلیف آن‌ها بر طبق قوانین آمریکا تعیین گردد.

ترازنامه گروگان‌گیری برای ایران، آمریکا و شوروی
اگر خواسته باشیم ترازنامه‌ای از عمل جسورانه گروگان‌گیری «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» بیرون بزنیم نصیب‌های نهایی واقعی یا ادعاییِ طرفینِ دعوی و طرفِ سوم یعنی شوروی را به شرح زیر می‌توانیم خلاصه نماییم:
۱) عقده‌های حقارت گذشته و عطش انتقام را با تصرف سفارت آمریکا در خاک خود و به اسارت گرفتن دیپلمات‌های آمریکایی در پناه خود، خالی کرده دل‌خوش بود که طلسم ابرقدرتی آمریکا را شکسته تدابیر و تلافی‌های او (از جمله حمله طبس و محاصره اقتصادی) را نقش بر آب ساخته و نشان داده است که انقلاب اسلامی ایران می‌تواند چنان مستکبر جهان‌خواری را خوار و زبون سازد و در برابرش مقاومت نموده و انواع شعار‌های و دشنام‌ها را نثارش کند.
۲) دست گذاشتن روی اسناد سیاسی و کشف جاسوسی‌های سفارتخانه برای اثبات فعالیت‌های ناجوانمردانه و خلاف قانون آمریکا.
۳) شناسایی عمال آمریکا در ایران و افشاگری اعمال آن‌ها.
۴) به گوش دنیا رساندن قدرت انقلاب یا اسلام و اثبات مظلومیت و حقانیت ایران، توام با ارائه سرمشق قیام به مستضعفین جهان و به ملت‌های زیر ستم امپریالیسم.
۵) دریافت ۲.۸۸۰.۰۰۰.۰۰۰ از ۱۱ میلیارد دلار و چند میلیون اموال و مطالبات خود از بانک‌های آمریکا بدون آن‌که صحبتی از مطالبات دیگرمان به میان آید. از جمله تن‌خواه‌گردان عظیم حساب خرید اسلحه و بدهی‌های دولت و بخش خصوصی آمریکا بابت قرارداد‌های تصفیه‌شده تحویل‌نشده یا سفارشات نظامی و قطعات یدکی معوقه بها پرداخت شده. همچنین بدون احتساب میلیارد‌ها خسارات و محرومیت‌های مستقیم و غیرمستقیم ناشی از محاصره اقتصادی و سلب اعتبار مالی ایران و عقب افتادن برنامه‌های خودکفایی اقتصادی و سازندگی.
آمریکا
۱) استخلاص و استرداد سالم و کامل ۵۴ نفر گروگان‌ها و جبران نسبی حیثیت از دست رفته. بدون آن‌که معذرت‌خواهی از گذشته و تعهدی برای آینده شده باشد یا آمریکا به محاکمه کشیده شود.
۲) وصول نقدی اقساط طویل‌المده وام‌هایی که سابقا با نرخ بهره قلیل به ایران داده بودند.
۳) ارجاع دعاوی حقوقی، و امکان دریافت خسارات مالی ناشی از لغو قرارداد‌ها و مصادره‌ها و معاملات ایران با بخش خصوصی یا موسسات غیرآمریکایی، به داوری یک دادگاه مختلط سه‌نفره متشکل از قضات منتخب طرفین و یک قاضی بین‌المللی.
۴) تقویت جبهه داخلی در جهت وحدت ملی و تجدید اعتبار سیا.
۵) تقویت جبهه‌های اروپایی و خاورمیانه عربی به سود سیاست سلطه‌گرانه جهانی آمریکا.
۶) تضعیف وجهه بین‌المللی و موضع سیاسی دولت جمهوری اسلامی ایران و لطمه تبلیغاتی ایدئولوژیک شدید به انقلاب اسلامی ایران.

شوروی
۱) ضربه بین‌المللی محکم به حیثیت سیاسی و مقام ابرقدرتی حریف یعنی آمریکا.
۲) تحریک و تشویق افکار جهانی ضدامپریالیسم آمریکا.
۳) تشدید روحیه ضدآمریکایی در دولت و ملت ایران و زمینه‌سازی غیرمستقیم برای خودشان.


خواننده نکته‌دان خود قضاوت خواهد کرد که ما بالاخره در این معرکه برنده و دست پر بیرون آمدیم یا بازنده و دست‌ِخالی.

نظرات بینندگان