پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : افشاگري مهرداد اولادي که حرفهاي تکان دهنده
اي درباره افشين قطبي به زبان آورد، نوبت به حسين کعبي رسيد تا در اين باره
حرفهايي بزند. کعبي جمعه شب در يک برنامه راديويي شرکت کرد و به محض آنکه
بحث به تيم ملي و افشين قطبي کشيده شد، سفره دلش هم باز شد!
کعبي که روزگاري هم شاگرد افشين قطبي در تيم پرسپوليس بود، درباره
سرمربي برکنار شده تيم ملي حرفهايي زد که شايد شنيدنش براي خيلي ها عجيب
باشد. البته براي غير فوتبالي ها. چون آنها که در بطن کار قرار دارند به
خوبي مي دانند قطبي با چه اهدافي وارد فوتبال ايران شد. کعبي درباره
پيشنهاد نزديکان افشين قطبي پيش از اعلام اسامي تيم ملي فوتبال ايران گفت:
«يکي از نزديکان رسانه اي افشين قطبي با من تماس گرفت و گفت، چنانچه حاضر
باشي مبلغي را بپردازي به تيم ملي دعوت خواهي شد! من که انتظار شنيدن چنين
پيشنهادي را نداشتم فقط سکوت کردم و چيزي در اين باره نگفتم.»
کعبي از اين راز هم پرده برمي دارد که افشين قطبي شخصاً به وي اعلام
کرده حاضر است به ازاي دعوتش به تيم ملي ايران او را ترانسفر کند! کعبي در
اين بار هم گفت: «قطبي خودش با من تماس گرفت و گفت، اگر مي خواهي به تيم
ملي دعوتت کنم بايد اجازه بدهي تو را ترانسفر کنم! »
شنيدن همين جملات از زبان حسين کعبي کافي بود تا دوباره در فکر فرو
برويم. چرا پيراهن تيم ملي در ازاي يکسري روابط به بازيکنان داده مي شود؟
طرح اين پرسش پس از حرفهاي حسين کعبي جايز است که حداقل از خودمان بپرسيم
که آيا در ميان بازيکنان حاضر در تيم ملي کساني هستند که دست افشين قطبي را
براي ترانسفر شدنشان باز گذاشته اند؟ آيا قطبي با برخي از بازيکنان تيم
ملي کشورمان که در مسابقات جام ملتهاي آسيا حضور داشتند، همين قول و قرارها
را گذاشته است؟
شايد اگر مصاحبه حسين کعبي با يکي از شبکه هاي راديويي به طور زنده از
طريق سيما پخش مي شد، موج تازه اي را عليه سرمربي سابق تيم ملي کشورمان
ايجاد کند. هر چند که به نظر مي رسد بسيار بي فايده باشد و آب آن قدر از سر
گذشته که نتوان کاري کرد. چرا افشين قطبي از حسين کعبي خواسته ترانسفرش
کند؟ اساساً چه لزومي دارد که يک مربي بخواهد بازيکني را به تيمهاي خارجي
انتقال دهد؟ پاسخ اين پرسش را نمي دهيم و قضاوت را بر عهده کساني مي گذاريم
که صحبتهاي حسين کعبي را شنيدند يا شايد از طريق رسانه هاي مکتوب مي
خوانند.
*****
افشين قطبي از آن روز که وارد فوتبال ايران شد، همواره چنين شايعاتي
پيرامونش وجود داشت. اينکه مثلاً به فلان بازيکن گفته، بايد تو را ترانسفر
کنم يا حرفهايي از اين دست که حسين کعبي تأييد مي کند. شايد امروز ديگر
پرداختن به اين حرفها و شايعات بي اهميت باشد. تيم ملي از جام ملتهاي آسيا
حذف شد، پيش از آن هم از رسيدن به جام جهاني باز مانده بود و اکنون نيز در
سردرگمي به سر مي برد.
تنها خواسته اهالي فوتبال از تصميم گيرندگان اين است که براي آينده کسي
انتخاب بشود که لياقت هدايت سکان تيم ملي فوتبال ايران را داشته باشد؛
مردي که هم به لحاظ اخلاقي و رفتاري داراي وجنات و سکنات کافي باشد و هم در
عرصه مربيگري از علم کافي برخوردار باشد که البته اين شامل امير قلعه نويي
و امثالهم هم نمي شود؛ زيرا اساساً فوتبال ايران مربي وطني که به درد تيم
ملي بخورد، در خود ندارد و بايد استخدام يک مربي بزرگ و نامدار را در
اولويت قرار دهد. البته با توجه به اين مهم که ساختار فوتبال نيز بايد
ترميم بشود. اين روزها آرام ،آرام ماهيت قطبي که البته براي اصحاب رسانه چندان هم پنهان نبود، از زبان بازيکنان نمايان مي شود. پس از
