خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر میشود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
آقاى محسن رضايى، [دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمد. گزارشكار كميسيونها را داد و در مورد وضع عمومى كشور، تحليلى نگرانىآور ارایه کرد و گفت، اكنون رهبرى سيبل شدهاند و اكثر حملات، متوجه ايشان شده و اثر همكرده و دفتر رهبرى هم به خاطر دخالت در امور جزیى، اين فرصت را به دشمنان مىدهند؛ بهعلاوه روحانيت هم كمكم ممكن است حسابش را از حكومت جدا كند. از مذاكراتش با رهبرى، به راهحل عملى نرسيده است.
دكتر [عبدالله] جاسبى، [رییس دانشگاه آزاد اسلامی] آمد. مطابق معمول، از كارشكنيهاى دو وزارت علوم و بهداشت عليه دانشگاه آزاد اسلامى گفت و راههاى علاج را مطرح كرد و براي تأسيس واحدهاي جديد و رشته سواركاري با پيشنهاد ياسر، اجازه گرفت و از وزارت اطلاعات به خاطر برخورد ناشايست با ریيس دانشگاه [آزاد اسلامی واحد] كرمان، شكايت كرد.
آقاى عباس ملكى، [خواهرزاده آیتالله فاضل لنکرانی، از دفتر مشاورت رهبری در امور بینالمللی] آمد. پيغامى از آيتالله [محمد] فاضل لنكرانى، [از مراجع تقلید] آورد و نظر من را دربارة نحوه اعلان نظر نسبت به انتخابات شوراها خواسته بودند. آقاى خاتمى از ايشان خواسته است كه مثل [انتخابات مجلس] خبرگان، بيانيه تأييد بدهند.
باز خبرى از مقامات آمريكايى آورد كه گفتهاند، با اقدامات مثبت، براى نزديكى به ايران ادامه ميدهند و ميدانند كه راهكار از طريق رهبرى و شخصيتهاى سابقهدارتر انقلاب مىگذرد و نه از طريق نيروهاى فرعى و ليبرالها و... به ايشان گفتم، با توجه به موضع رهبرى، بهتر است كه اين گفتوگو را قطع كند و به زمان مناسب موكول كند.
ظهر محسن، [سرپرست دفتر ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمد. در مورد انتشار آثار من و مسأله قتلهاى اخير و محاكمه عاملان و ابعاد سياسى و جناحى كه پيدا كرده است، صحبتكرديم. عصر به مركز آموزش عالى كميته امداد رفتم. از نمايشگاهها و كلاسها بازديد كردم و با دانشجويان صحبت نمودم. در اجتماع مراسم افتتاح، به گزارش آقاى [سیدرضا] نيرى، [رییس کمیته امداد امام خمینی (ره)] گوش دادم كه 30 نوع خدمت به محرومان را توضيح داد. سرودى از گروه سرود فيروزآباد فارس اجرا شد. من هم در اهميت تأسيس كميته امداد امام و خدمات آن و ضرورت تأمين اجتماعىكامل و شامل، صحبت كردم. بعد از نماز و افطار به خانه آمدم.
هنگام افطار، آقاى [حبیبالله] عسكراولادى، [عضو هیأت منصفه مطبوعات] كه كنار من بود، از سرمقاله امروز روزنامه سلام كه به نحوى قتلها را به وزارت اطلاعات نسبت داده، انتقادكرد و گفت، به نوعى به رهبرى هم اهانت كرده و خواستار كنارهگيرى وزير اطلاعات شده است. لغو پروانه هفتهنامه شلمچه را تأييدكرد. از طرف شوراى نظارت [بر مطبوعات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی]، به جرم اهانت به مرحوم آيتالله [سیدابوالقاسم] خویى، لغو شده است.
آقاى [علی] لاريجانى، از صداوسيما، به عنوان كار فورى به منزل آمد. گفت، وزارت اطلاعات، بيانيهاى در مورد قتلهاى اخير داده و [قتلهای زنجیرهای را] به عهده افراد خودسر از درون وزارت انداخته است؛ پيشنهاد اصلاحى داشت. به آقاى دُرّى گفتم؛ معلوم شد، متن را با نمايندگان آقاى خاتمى، [رییسجمهور] تهيه كرده و تغيير آن را يكطرفه به صلاح نمىداند. آقاى لاريجانى را قانع كردم كه اين تغيير، هدف او را تأمين نمىكند. خبر رسيد كه به آقاى [علی] رازينى، ریيس دادگسترى تهران، سوءقصد شده است، با نارنجكى كه عليه اتومبيل [پاترول] او به كار بردهاند؛ مجروح شده، ولى خطر ندارد.
آخر شب، آقاى خاتمى، ریيسجمهور، تلفنى تماسگرفتند وگفتند، آيتالله خامنهاى پيشنهاد استعفاي وزير اطلاعات را نپذيرفتهاند؛ با فرض اينكه ریيسجمهور در سه ماه قانوني وزارت را اداره كند، بلكه گفتهاند اگر وزير مورد قبولى به جاى آقاى دُرّى معرفى شود، مىپذيرند و نيز از سرمقاله امروز روزنامه سلام، اظهار نارضايتىكرد و گفت، به آنها گفته که شما دوستان، با اين رفتار به دولت ضربه مىزنيد.