سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد»، خاطرات کاخ سفید از زبان جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ترامپ است. او سابقه معاون وزارت خارجه و نمایندگی آمریکا در سازمان ملل را در دوران جورج بوش پسر نیز در سابقه دارد. بولتون که با رویکردهای ستیزه جویانه در حوزه سیاست خارجی شناخته میشود، 372 بار در کتاب خود به ایران اشاره کرده است. این کتاب توسط انتشارات های امیرکبیر و مهراندیش با ترجمه های مختلفی به چاپ رسیده است. «انتخاب» روزانه بخش هایی از این کتاب را منتشر خواهد کرد.
بحث درباره اقدامات ممکن آمریکا در مقابل ایران ادامه یافت، اما بعد روی افغانستان تمرکز کردیم، چون ترامپ شروع کرد به شکایت از این که ما داریم پول زیادی به سربازان ارتش افغانستان میدهیم و وقتی شاناهان گفت میانگین حقوقی که به آنها میدهیم، حدود ده دلار در روز است، سعی کرد آن را نشنیده بگیرد.
یک هفته بعد از حمله به چهار نفتکش در نوزدهم مه، اتاق وضعیت اوایل غروب به من زنگ زد تا گزارش یک انفجار را بدهد؛ شاید گزارش اصابت یک راکت کاتیوشا به پارک زو را در یک کیلومتری سفارت ما در بغداد.
من به دانفورد و بعد به پومپئو زنگ زدم؛ هیچ کدام چیزی در این باره نشنیده بودند اما همه قبول داشتیم که اصابت یک کاتیوشا در بغداد نمیتواند خبر خیلی خاصی باشد. حدود ساعت پنج بعد از ظهر ترامپ توییت کرد:
اگر ایران میخواهد، بجنگد، این پایان رسمی ایران خواهد بود. هرگز دوباره آمریکا را تهدید نکنید.
روز بعد ترامپ در جلسه سازمانهای اطلاعاتی به گزارشهای خبری ای که نوشته بودند، ما خواستار صحبت با رهبران ایرانیم، اعتراض کرد.
او بعد توییت کرد:
خبرهای جعلی از یک بیانیه کاذب صحبت میکردند و گفتند آمریکا دارد سعی میکند با ایران مذاکره کند. این یک گزارش جعلی است... ایران هر وقت آماده باشد به ما زنگ میزند.
در این مدت اقتصادشان روز به روز بیشتر نابود میشود. و من عمیقاً برای مردم ایران ناراحتم روحانی در یک سخنرانی عمومی گفت: شرایط امروز برای گفتگو مناسب نیست.
فکر میکردم ایران خیلی بهتر داشت ترامپ را عذاب میداد، در مقایسه با کارهایی که ترامپ میکرد. آنها همه جا میگفتند که میدانند ترامپ به دنبال گفتگوست اما مشاورانی مانند من ناامیدش میکنند؛ یا این که ترامپ خواهان صلح است اما مشاورانش به دنبال جنگند؛ شبیه اقدامات کیم جونگ اون که سعی داشت ترامپ را از دیگران دور کند و به تنهایی با او معامله کند. تمام اینها جنگ روانی بود.
وقتی میدیدم رسانههای آمریکایی ساده لوحانه این ادعاهای خارجی را طوری گزارش میکنند که انگار صددرصد منطقیاند و آب به آسیاب پروپاگانداهای پیونگ یانگ و تهران میریختند، ناراحت میشدم. از آن بدتر این بود که ترامپ هم این گزارشها را جدی میگرفت، رؤسای جمهور قبلی اگر بودند، بی شک حرفهای دشمنان خارجیشان درباره مشاورانشان را رد میکردند و جدی نمیگرفتند اما ترامپ ظاهراً واکنش خلاف این را نشان میداد توضیح این برای غریبهها دشوار بود اما همه در کاخ سفید این را پذیرفته بودند. برای مثال روز، بعد او با لحن اتهامآمیزی به من گفت: نمیخوام کسی از ایران بخواد که بیاد گفتگو کنه» در جواب گفتم: خب، مطمئناً من ازشون این رو نمیخوام ترامپ گفت: «نه، تو که نه. »