پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در نمایشگاه کتاب سال 68به آقای نخست وزیر گفتم که مانعی وجود دارد و جلوی خروج فرهنگ اسلامی را گرفته است. ایشان در جواب گفت که ما دلار دادیم، کاغذ آمده. باید کاغذ که خارج میرود، دلارش برگردد...
مرتضی آخوندی، رییس انجمن اسلامی ناشران در گفتوگو با خبرآنلاین، با اشاره به مشکلات قانونی که بعد از انقلاب بر سر راه توزیع کتاب در کشور پیش آمد، گفت: «در طول هفت، هشت سال اول انقلاب محدودیت به اندازه ای بود، که اگر شما میخواستید، کتابی را به خارج از کشور ببرید، باید شناسنامهتان را میبردید و در شناسنامه تان می نوشتند که شما، مثلا سه جلد کتاب به خارج از کشور می برید؛ حداکثر کتابی که از این طریق میتوانستید به خارج از کشور ببرید، چهار یا پنج جلد بود. از طرف دیگر، از یک کتاب نمیتوانستید، دو نسخه به خارج از کشور بفرستید و در طول سال فقط یک بار، حق استفاده از این امتیاز را داشتید. تا اینکه از سال 1370 این تابو شکسته شد.»
وی با انتقاد از اوضاع حاکم در آن دوران در حوزه کتاب، گفت: «در نمایشگاه کتاب سال 68به آقای نخست وزیر گفتم که چنین مانعی وجود دارد و جلوی خروج فرهنگ اسلامی را گرفته است. ایشان در جواب گفت که ما دلار دادیم، کاغذ آمده. باید کاغذ که خارج می رود، دلارش برگردد... یعنی نگاه به فرهنگ، نگاه به دلار بود.»
عضو هیئت منصفه مطبوعات با اشاره به اینکه وضعیت کتاب در دوران رضاخان نیز نابسامان بود و دانشمندان، از ترس ماموران حکومت کتابها را در میان صندوقخانه مخفی میکردند و دیوار میکشیدند و روی آن را با گچ می پوشاندند، گفت: «متاسفانه در دوره بعد از سقوط قاجار تا پایان حکومت رضاخان کتابهای بسیار کمی، در ایران نشر پیدا کرد، که بیشتر مربوط به کتابهای درسی بود. این زمان دوران رکود کتاب بود، البته کتاب «مفاتیح» در سال های پایانی حکومت رضا خان چاپ شد و در ابتدای هر کتابی هم باید مجیز این قلدر گفته می شد.»
آخوندی در مورد اینکه در آن زمان هم بررسی کتاب بوده یا خیر، گفت: «بررسی به صورت امروزی نبود ولی بررسی بعد از چاپ کتاب انجام می شد. بررسی زمان چاپ، در دوران محمدرضا شاه را، شخصی به نام محرم علی خان، که استاد این کار بود، بر عهده داشت. این بررسی که از سال 33 به بعد انجام میشد، به این شکل بود که بررس با حضور در چاپخانه، صفحات حروفچینیشده که در آن زمان حروف سربی بود و آنها را بالعکس میچیدند، با سرعت می خواند و گاهی در همان چاپخانه توقیف میکرد.»
وی با اشاره به اینکه در آن دوران کتب مذهبی چندانی وجود نداشت، درباره فضای حاکم در آن دوران نیز اینگونه توضیح داد: «در دوران بین سقوط رضا خان و کودتای 28 مرداد، اوضاع نابسامانی برقرار بود. درست است که انتشار انواع و اقسام کتاب آزاد بود، اما گروه های ضد دینی نهایت سوء استفاده را از این آزادی میکردند. نمونه آن حزب توده که تمام کتابهایش در آن زمان چاپ میشد. در آن زمان دو روزنامه مذهبی بیشتر نبود که یکی از آنها روزنامه «ندای حق» بود؛ روزنامههای کیهان و اطلاعات هم که برای دولت بود.»