سرویس تاریخ «انتخاب»؛ یکی از نکاتی که نشانگر هوش سرشار امام در درک شرایط سیاسی زمانه است، بهرهبرداری ایشان از تضاد موجود در میان سیاستمداران و گردانندگان سیاست خارجی آمریکا است. در ایالات متحده گروهی از صاحبان نفوذ که در عین حال صاحبان سرمایه و سرمایهداران صنایع جنگی و نظامی آمریکا بودند، بر آن بودند تا با مسلح ساختن شاه به سلاحهای لازم جهت اجرای نقش جایگزینی ایالت متحده در خلیجفارس مشکل آتی اسرائیل و درگیری آمریکا را در ویتنام سر و سامان بخشند. در مقابل سران حزب دموکرات برای مقابله با شوروی و پیمان ورشو سیاست رعایت حقوق بشر و کاستن فشار بر نیروهای اپوزیسیون را در کشورهای تحت نفوذ ایالات متحده از اصول اولیه تاکتیکهای کوتاهمدت خود در نظر داشتند. در اجرای همین سیاستهای دوگانه است که میبینیم از یک سو فشار آمریکا بر شاه جهت اعمال و اعطای آزادیهای نسب سیاسی، او را وادار میسازد به این امر تن در دهد و صریحا اعلام دارد: «ما در نظر داریم به نیروهای ملی آزادیهای سیاسی اعطا کنیم، ولی آزادی خیانت نه» گویی آزادی را باید به ملتی اعطا کردن آن هم از جانب مقام ملوکانه و از سوی دیگر ایران را وادار میسازند به خرید تجهیزات نظامی روی آورد؛ و زمانی که با فقدان اعتبار مالی روبهرو میشوند، با اعطای وام ۴۰ میلیون دلاری انجام این امر را میسر سازند. این ماجار به حدی مفتضح و رسوا بود که حتی امیر اسدالله علم زیر بار آن نمیرود.
شاه در یک مقطع زمانی احساس کرد نباید اتکای خود را فقط به ایالات متحده معطوف کند لذا به اتحاد جماهیر شوروی روی آورده و به خرید تجهیزات نظامی از روسیه نیز میپردازد. با اجرای این سیاست، آمریکاییها جهت جلوگیری از تعمیق روابط شوروی با شاه، با موافقت کنگره تصمیم میگیرند کلیهی نیازمندیهای آزطلبانهی شاه را ولو مخالف سیاست تبلیغاتی آمریکا باشد، برآورده سازند.
از طرف دیگر جلوگیری از جنبشهای انقلابی در کشورهای ساحلی خلیجفارس نظیر سرکوب قیام مسلحانهی انقلابیون ظفار در اوایل دههی ۱۹۷۰ بر عهدهی شاه گذارده میشود.
امام با شناخت این تضاد، در بیانیهها و اعلامیههای خود هر دو سیاست و تاکتیک را هدف قرار داده و در ارتباط با مسائل خاورمیانه خاصه اوضاع فلسطین اشغالی به روشنگری میپردازد.
***
در همان دوران در یکی از دیدارهایی که با امام در نجف داشتم ایشان در معرفی و تشریح اوضاع حاکم بر حوزهی نجف گفتند: «یکی از بزرگان به من اعتراض میکرد که چرا از فلسطینیهای سنی دفاع میکنم؛ وقتی خطر اسرائیل را تشریح کردم در نهایت سادگی و سادهلوحی گفت فرضا که اسرائیل عراق را هم به تصرف خود درآورد، به حوزهی نجف که کاری نخواهد داشت!» هنگامی که این مطلب را به امام موسی صدر گفتم، ایشان گفت: «اوضاع آخوندها بدتر از این است. تازه امام تا حدودی آبروداری کردهاند. نامههایی که من از نجف و حتی قم دریافت میکنم بسیار بدتر از این است...»
شهید سید محمدباقر صدر نیز روزی پس از جنگ ششروزهی اسرائیل با اعراب از برخورد پارهای علمای نجف و ایران با ایشان بر سر جانبداری ایشان از قیام مردم فلسطین و حمایت از برنامههای پسرعمویش امام موسی صدر داستانها میگفت که در جای خود بدان اشاره خواهم کرد.
ادامه دارد...
منبع: صادق طباطبایی، «خاطرات سیاسی اجتماعی (۱)؛ جنبش دانشجویی ایران»، تهران: موسسه چاپ و نشر عروج، چاپ سوم، ۱۳۹۳، صص ۲۰۲ و ۲۰۴.