arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۱۷۹۱
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۲۳ - ۲۳ فروردين ۱۳۹۹

یادداشت‌های ناصرالدین‌شاه، جمعه ۲۳ فروردین ۱۲۶۸: رفتم بیرون دیدم محشر کبری است

رفتم بیرون دیدم محشر کبری است، عمله خلوت و هرکس را که می‌خواستی بودند... رفتیم اندرون دیدم فروغ‌الدوله، افسرالدوله، عزت‌الدوله، عفت‌السلطنه، منیرالسلطنه و سرورالدوله، پسر نایب‌السلطنه، ام‌الخاقان، گلین‌ خانم این‌ها همه آمده‌اند، باز مغشوش شد خواجه این‌ها همه باز قال‌مقال بود. این‌ها را دیدم، لیلا خانم هم از شهر آمده بود، ایران‌الملوک را آورده بود بعضی گریه می‌کردند بعضی می‌خندیدند...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

رفتم بیرون دیدم محشر کبری است

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح برخاستیم رخت پوشیده رفتم بیرون دیدم محشر کبری است، عمله خلوت و هرکس را که می‌خواستی بودند، وزیر خارجه را خواسته بودیم از شهر آمده بود، با او خیلی کار داشتم فرمایشات شد، او رفت نایب‌السلطنه از شهر آمد با یک خروار کاغذ. او رفت امین‌السلطنه آمد با یک خروار کاغذ جواب‌های او را هم نشستیم دادیم بعد امین‌السلطان و امین‌الملک از شهر آمدند، آن‌ها هم یک خروار کاغذ داشتند خواندیم و جواب دادیم. امین‌السلطان رفت شهر بازدید سفرا و غیره بعد رفتیم اندرون دیدم فروغ‌الدوله، افسرالدوله، عزت‌الدوله، عفت‌السلطنه، منیرالسلطنه و سرورالدوله، پسر نایب‌السلطنه، ام‌الخاقان، گلین‌ خانم این‌ها همه آمده‌اند، باز مغشوش شد خواجه این‌ها همه باز قال‌مقال بود. این‌ها را دیدم، لیلا خانم هم از شهر آمده بود، ایران‌الملوک را آورده بود بعضی گریه می‌کردند بعضی می‌خندیدند، بعد آمدم بیرون سوار کالسکه شده راندیم برای دوشان‌تپه وارد باغ شدیم زه فواره میان باغ در رفته بود، معمار دوشان‌تپه وسط خیابان را کنده بود، چاه کنده بود که فواره درست کنند، باغ صفایی نداشت رفتم بالا قدری دراز کشیدم، خوابیدم باز برخاستم چای عصرانه خوردیم، یک ساعت به غروب مانده سوار کالسکه شده آمدیم عشرت‌آباد وارد اندرون شدیم همان اشخاصی که دیده بودم همه بودند، امین‌اقدس صبح رفته بود شاهزاده عبدالعظیم آمد، یک فیروزه داشتم دادم برد دوباره شهر که فیروزه را بگذارد خزانه. عروس زهرا خانم را همراه خودش آورده بود وقتی وارد شدیم عزت‌الدوله و افسرالدوله و عفت‌السلطنه و منیرالسلطنه و سرورالدوله این‌ها هرکدام به نوبه آمدند، وداع کردند و اشک ریختند و گریه کردند و یکی یکی مرخص شدند رفتند فروغ‌الدوله، لیلا خانم، این‌ها بودند، شب هم اندرون شام خوردیم، آغا محمدخان هم بود بعد خوابیدیم. انیس‌الدوله هم شهر مانده است که روز دوازدهم یک سر برود شاه‌آباد، حالت درخت‌ها و میوه‌های طهران و عشرت‌آباد حالا که بیست و پنج روز درست از عید می‌رود از این قرار است. گل اقاقیای سفید و زرد، تازه غنچه کرده است و در کارِ باز شدن است، باز شده‌اش را آوردند و بو هم کردیم گل زرد هم تازه نوبر است و می‌خواهد باز بشود، تک تک باز می‌شود. من خودم چیدم و بو کردم، گل به باز شده است و روی درخت هست، شکوفه آلبالو ریخته است، آلبالوش هم سبز و گردِ گرد شده است، شکوفه گیلاس هم ریخته است، هم هست. آلوچه خوردنی شده است، می‌شود خورد، چغاله بادام و زردآلود پر شده است، بلبل وحشی هنوز نمی‌خواند، بلبل قفس مدتی است که می‌خواند.

نظرات بینندگان